مطالعات قرآنی در آلمان: / انگیزه ها و دستاوردها

از آنجا که دین اسلام, آخرین ادیان آسمانی, در شرق ظهور کرده و از آنجا ،مناطق مختلف جهان را در نوردیده است, گروهی از خاورشناسان به مطالعه دربارة عقیده, زبان, ادبیات, تاریخ و دیگر جنبه های تمدن اسلامی و مسلمان پرداخته اند و علوم مختلف اسلامی همچون: علوم قرآنی, علوم حدیث, سیرة نبوی, زبان و علوم عربی, تاریخ ملل اسلامی و انتشار اسلام و تمدن اسلامی و سرچ ...

چکیده:

از آنجا که دین اسلام, آخرین ادیان آسمانی, در شرق ظهور کرده و از آنجا ،مناطق مختلف جهان را در نوردیده است, گروهی از خاورشناسان به مطالعه دربارة عقیده, زبان, ادبیات, تاریخ و دیگر جنبه های تمدن اسلامی و مسلمان پرداخته اند و علوم مختلف اسلامی همچون: علوم قرآنی, علوم حدیث, سیرة نبوی, زبان و علوم عربی, تاریخ ملل اسلامی و انتشار اسلام و تمدن اسلامی و سرچشمه های آن و تأثیر هر یک از اینها بر اندیشه بشری را مورد بررسی قرار داده اند. موضوعی ازموضوعات اسلامی نیست که مستشرقان به پژوهش و مطالعه در آن نپرداخته و آثاری در باره آن پدیده نیاورده باشند, و از آنجا که قرآن کریم, منبع اصلی شریعت اسلامی است, همه خاورشناسان و به ویژه خاورشناسان آلمانی توجه و اهتمام خاصی بدان نشان داده اند. در این پژوهش به بررسی مهمترین مطالعات و کوششهای مستشرقان آلمانی در باره قرآن کریم و علل و انگیزه های روی آوری آنان به این موضوعات و پژوهشها و دستاوردهای آنان خواهیم پرداخت.

سهم مستشرقان آلمانی در مطالعات قرآنی

در اینجا مقصود ما از مطالعات قرآنی، [بررسی] قرآن کریم و علوم آن، یعنی علم تفسیر، علم قرائات، اسباب النزول و ....، متن قرآن، زبان قرآن و رابطه و دیدگاه قرآن کریم نسبت به ادیان صاحب کتاب دیگر است.

خاورشناسان آلمانی، مانند دیگر خاورشناسان به همة موضوعات ذکر شده، پرداخته اند اما به برخی از مباحث خاص بیش از موضوعات و مباحث دیگر توجه کرده اند و برای آنها اولویت قائل شده اند از جمله: مطالعه دربارة متن قرآن، قرائات و رابطة قرآن با ادیان دیگر.

در اینجا به سبب پراکندگی موضوعات و کثرت کارهای خاورشناسان آلمانی، تنها به نقش آنان در ترجمه و چاپ متن قرآن و تصحیح نسخ خطی مرتبط با قرآن و علوم قرآنی پرداخته و پس از آن به مهمترین مطالعات مستشرقان آلمانی درباره قرآن کریم اشاره می نماییم.

اولین ترجمه آلمانی از قرآن در سال 1772 م توسط دیوید فردریش مگرلین،1  صورت پذیرفت و پس از آن در سال 1773 م. مستشرق بوسین ترجمه خود را عرضه کرد که این ترجمه بعدها در سال 1828 م. توسط وال2 و اولمان3 ویرایش و تجدید چاپ شد.4 بعد از این ترجمه, ترجمه های مختلفی از قرآن کریم انجام شد که برخی شامل همة قرآن و برخی ترجمه آیه یا آیاتی از قرآن بود. تعداد ترجمه های آلمانی از قرآن افزون بر 14 ترجمه می شود5 که مهمترین آنها ترجمة ماکس هنینگ6 است که خانم آن ماری شیمل7 آن را با اضافه کردن یک مقدمه و برخی توضیحات تجدید چاپ نمود، همچنین ترجمه رودی پارت8 نیز از اهمیت فراوانی در میان خاورشناسان آلمانی برخوردار است.

افزون بر این ترجمه های استشراقی، ترجمه هایی نیز از دانشمندان مسلمان در دست است، از جمله ترجمة آلمانی قرآن که مؤسسه باواریا انجام داده و شامل متن عربی قرآن و ترجمه و تفسیر آن به زبان آلمانی است، که این امر باعث حجیم شدن این ترجمه و کمی استفاده از آن شده است. ترجمة دیگر اثر احمدفن دنفر9 است که مشتمل بر مقدمه خوبی درباره اسلام و قرآن کریم است و به نظر من، از بهترین ترجمه های آلمانی قرآن چه از مستشرقان  و چه از مسلمانان به شمار می رود. شورای عالی امور اسلامی10 مصر نیز اقدام به ترجمه ای منتخب از تفاسیر نمود (چاپ قاهره 1420ه ق/1999 میلادی)

بی تردید وجود ترجمه های اسلامی (ترجمه های مسلمانان) از قرآن کریم به زبان آلمانی یا زبانهای دیگر اروپایی, در دراز مدت باعث تغییر تصویر غبارآلودی که برخی از مستشرقان از اسلام عرضه داشته اند، می شود. در قرن نوزدهم میلادی، تحقیقات بسیاری درباره متن و تاریخ قرآن صورت پذیرفت. از مهمترین این تحقیقات، کتاب مستشرق آلمانی گوستاو وایل11 با عنوان " مقدمة تاریخی انتقادی به قرآن" بود که در سال 1844م به طبع رسید و در آن به مطالعه درباره مسأله جمع قرآن کریم و تسلسل تاریخی سوره ها و آیات آن پرداخته بود. وایل، سوره های مکی را به سه بخش تقسیم کرده بود: سوره هایی که بیم و انذار در آنها وجود دارد به دوره اول مکی، سوره های متأخر و نزدیک به سور مدنی را به دوره سوم مکی و سوره های بینابین را به دوره دوم مکی منتسب نمود.12 تئودور نولدکه13 در کتاب خود، " تاریخ قرآن"14که در سال 1860 م تألیف کرد تحت تأثیر این نظریه وایل بود.

این رویکرد در مطالعة متن قرآن کریم، تحت تأثیر رویکردی که در آن زبان در باب نقد تاریخی متون دینی رواج داشت مطرح شد. این نظریه در پایان قرن 19 و اوایل قرن 20 میلادی توسط یولیوس ولهاوزن، که طرفدار نولدکه15 بود مطرح شد. بر اساس این نظریه، تورات کنونی با آنچه در زمان حضرت موسی علیه السلام رواج داشته، تفاوت دارد و بسته به دوره های مختلف زندگانی بنی اسرائیل بخش هایی بدان افزوده شده که اکنون باید با نقد تاریخی این متن، لایه های مختلف آن را بازشناسی کرد.

در اینجا اشاره به چند نکته لازم است:

1- مطالعه وایل و نولدکه، ابتدا از مطالعات عبری و سامی آغاز شد و پس از آن به مطالعات قرآنی انتقال یافت،16 اما بدون شناخت عمیق از ماهیت متن قرآن.

2- هر آنچه که در باب تورات و اناجیل قابل اجراست درباره متن قرآن کریم قابل اجرا نیست چرا که:

الف) تورات کنونی، به شهادت خود متن و اقوال حکمای تلمود، تورات موسی علیه السلام نیست.17

ب) متن تورات کنونی به مدت حدود هزار سال, یعنی از زمان حضرت موسی تا زمان تدوین آن توسط عزرا در قرن 5 ق. م.، به شکل شفاهی تداول داشت و در این مدت طولانی، متن تورات از معانی اصلی اش دور شده بود علاوه بر افزوده هایی که عزرا و سایر نویسندگان در متن وارد کرده بودند.18

ج) ترکیب و اختلاط مطالب دینی با مواد بشری و عدم وجود اسنادی که تعلق تورات کنونی را به عصر موسی علیه السلام اثبات کند.

متن کنونی قرآن کریم، همان متنی است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بر کاتبان وحی املاء نموده بود و آنچه در زمان عثمان روی داد، فرایند توحید مصاحف بود و اگر اختلافی میان آنچه که در زمان عثمان انجام شد با متن اصلی که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم  بر صحابه املاء کردند وجود می داشت، صحابه از سویی و نیز دشمنان اسلام و منافقان و مسلمان شدگان از اهل کتاب، نسبت به آن سکوت نمی کردند.19 در نتیجة توجه روزافزون به متن قرآن و نشر آن به زبان اصلی, خاورشناسان آلمانی برای سهولت دست یابی به کلمات و واژه های قرآن و نیز دست یابی به آیات مربوط به هر موضوع، به فراهم آوردن معجم ها و فهرست های مختلف برای قرآن دست یازیدند. معجمی که گوستاو فلوگل پدید آورد و آن را با عنوان عربی " نجوم الفرقان فی اطراف القرآن" در سال 1842 م در لایپزیگ به چاپ رساند، اولین معجم دربارة کلمات قرآن بود و اساس و مبنای همة معجم های همانند در کشورهای عربی و اسلامی قرار گرفت، اگرچه هیچ یک از کارهای مشابه به درجة دقت و کمال آن نرسید.20 ادوارد مایر (1857-1945م)، "دلیل القرآن" را در جمع مفردات، افعال، حروف جر و حروف عطف قرآن کریم، تألیف کرد. برگشتراسر نیز در این موضوع، حروف النفی فی القرآن (چاپ لایپزیک، 1911م) را ارائه کرد. برگشتراسر به طور ویژه درباره مسأله قرائات تحقیق می کرد و آثار گوناگونی را در این باره به رشته تحریر درآورد که از جملة آنها " معجم قراء القرآن و تراجمهم" (1912 م) بود.

وی همچنین تعدادی از منابع این حوزه را به چاپ رسانید، از جمله " المختصر فی شواذ القرآن من کتاب البدیع" اثر ابن خالویه را در 1925م و " غایة النهایة فی طبقات القراء" ابن جزری را در 1933 م. چاپ کرد.21 خاورشناسان آلمانی تنها به ترجمه و چاپ قرآن و فراهم آوردن معجم های قرآنی بسنده نکردند بلکه به تصحیح نسخ خطی کتاب های قرآنی نیز پرداختند. از جمله هاینریش فلایشر (H.L.Fleicher) که به انتشار بسیاری از میراث علمی زبان عربی از جمله تفسیر قرآن قاضی بیضاوی اهتمام ورزید، کتابی که پیش از او فرایتاج، استاد زبانهای شرقی دانشگاه بن، آن را با عنوان " اسرار التأویل و انوار التنزیل" (لایپزیک،1845م) چاپ کرده بود.22 چاپ فلایشر، اگرچه اسباب نقد و ذکر نسخه های خطی به کار گرفته شده را دارا نبود اما از توانایی او در زبان عربی و شناختش از اسلام نشان داشت.23 وستنفلد (F.Wustenfeld) نیز کتاب "المعارف" ابن قتیبة را در سال 1850م در گوتنگن به طبع رساند و اشملدرز (Schmolders) کتاب " المنقذ من الضلال" ابو حامد غزالی را منتشر ساخت.24

از طرح برگشتراسر نیز نباید غفلت کنیم. وی موزه ای را برای جمع آوری قرائات و تفاسیر مختلف هر یک از آیات قرآن، ایجاد کرد اما به سبب درگذشت زود هنگامش موفق به اتمام این طرح نشد و اتو بریتزل به تکمیل این طرح اقدام کرد.

بخش دیگر مطالعات مستشرقان آلمانی به موضوع اهل کتاب در منابع اسلامی مربوط می شود. از میان این مطالعات می توان به پژوهش سیمون وایل دربارة تورات در قرآن (چاپ اشتوتگارت، 1835م) و مجموعه مقالات هیرشفلد (H.Hirschfeld) دربارة مطالعات یهودی- اسلامی که در مجلة الفصول الیهودیه در فاصله سال های 1910م تا 1911 م منتشر شد، اشاره کرد. همچنین تحقیقی که فریلیندر به نام " ترکیب الفصل فی الملل و النحل للشهرستانی" انجام داد و در یادنامه نولدکه به چاپ رسید، نیز پژوهش باومشتارک (A.Baumstark) درباره مسیحیت و یهودیت در قرآن و اسلام (چاپ 1927م) و پژوهش دیگر او با عنوان " مطالعه مذهب طبیعت واحده نصرانی در قرآن" که درسال 1953 م منتشر شد. اما دیوید بانت (D.H.Baneth) که در ابتدا به مطالعه زبان آرامی قدیم و زبان های کنعانی می پرداخت و به پژوهش در زبان عربی و فلسفه اسلامی در آکادمی علم یهودی روی آورد و تحقیقات فراوانی را منتشر کرد که از جمله آنها نقد کتاب " الحجة و الدلیل فی نصرة الدین الذلیل" اثر یهودا هالیفی و نیز چاپ " تنقیح الابحاث فی الملل الثلاث" ابن کمونه با ترجمة آلمانی بود.25

مطالعات عربی - اسلامی از پایان قرن 17م در آلمان آغاز شد و در طول قرن 19 تحول گسترده ای یافت و اگر فعالیت های خاورشناسان آلمانی در طی قرون 18 و 19 و اوایل قرن 20را مورد بررسی قرار دهیم، می بینیم که بسیاری از آنان تلاش های علمی خود را از سویی در مطالعات عربی-اسلامی و از سوی دیگر در مطالعات عبری و عهد قدیم سامان داده اند. کسانی چون فلایشر, نولدکه، گراف، وایل، ولهاوزن و بسیاری دیگر. این امر نشان از آن دارد که مطالعات عبری و پژوهش های مرتبط با عهد قدیم در پیدایش و تطور همپای مطالعات عربی- اسلامی در آلمان پیش رفته و نمی توان این دو حوزه را از یکدیگر جدا دانست، بلکه باید گفت که انگیزه های شکل گیری و رشد و تحول آنها به هم نزدیک است چرا که هدف اصلی اهتمام به زبان عربی در آلمان، دستیابی به فهم عهد عتیق به زبان اصلی آن، یعنی عبری بوده است.

پی نوشت ها:

* - مشخصات کتاب شناختی مقاله چنین است: احمد محمود هدیدی، " الدراسات القرآنیه فی المانیا:  دوافعها و آثارها" ، عالم الفکر، سال31،شماره2، دسامبر 2002

1  -  David Friedrich Megerlin

2 - Wahl

3 - L. Ohlmann

4-نک: سامی سالم حاج، الظاهرة الاستشراقیة و أثرها علی الدراسات الاسلامیة،(ج1،مرکز دراسات العالم الاسلامی، مالطه، 991 م)، ص213

5-دربارة شماره ترجمه های آلمانی قرآن کریم نک: " محمود حمدی زقزوق، الاستشراق وا لخلفیة الفکریة للصراع الحضاری", کتاب الامة، ش 5، رجب 1405 ه .ق./ آوریل 1985م، ص 65

6 - Max Henning

7 - Annemarie Schimmel

8 - Rudi Paret

9 - Ahmad Von Denfer

10- المجلس الاعلی للشؤون الاسلامیه

11 - nnnnn

12- نک :

Rudis Paret, Mohammad under Koran 7. Auflage, W. Kohlhammer,و Stuttgat,Berlin, Koln, 1991, pp. 166-167

13 - Th. Noldeke

14- به سبب اهمیت این کتاب نولدکه، شوالی (Fr.sch Wally) به ویرایش و درج پاورقی بر آن اقدام کرد و آن را در دو جلد در سالهای 1909 و 1919 م. تجدید چاپ نمود. پس از آن برگشتراسر (G.Bergstrasser) و پریتزل (o.pretzl) در سالهای 1926م. و 1935م. ویرایش سوم این کتاب را عرضه کردند.

15 - ولهاوزن و نولدکه، هر دو از شاگردان هاینریش ایفاله بودند.

16 -نک: یوهان، فوک، تاریخ حرکة الاستشراق، الدراسات العربیة فی اروبا حتی بدایة القرن العشرین، ترجمه دکتر عمر لطفی عالم (ج 1، دمشق، دارقتیبه، 1417 ه .ق. / 1996م.) ص 232، نجیب عقیقی، المستشرقون (ج4، قاهره: دارالمعارف، بی تا) ،ج 2، ص 366-379 17 -نک: اسپینوزا، رسالة فی اللاهوت و السیاسة، ترجمه و مقدمه دکتر حسن حنفی، ص 265-282

18 - اسماعیل راجی فاروقی، اصول الصهیونیة فی الدین الیهودی، (ج2، قاهره: مکتبه وهبه، 1998م.)، ص 8

19 - مناع قطان، مباحث فی علوم القرآن (ج15، مؤسسه الرساله، سوریه، 1405ه /1985م) ص 129

20 - عبدالرحمان بدوی، موسوعه المستشرقین (ج 1،بیروت، دارالعلم للملایین، 1984م. ) ص 387

21 -نک: میشال جحا، الدراسات العربیة و الاسلامیة فی اروبا، (ج 1، معهدالانماء العربی، بیروت، 1982)،ص 201، نجیب عقیقی , ج 2، ص 364، 451

22 - یوهان فوک، ص 177

23- همانجا

24 - نجیب عقیقی، ص 367، عبدالرحمان بدوی، ص 37

25 - نک، نجیب عقیقی، ص 400,431,479

Korari studies in Germany: Motives and outcomes

Dr. Ahmad Mahmood  Hadidi

With regard to the fact that Islam appeared in east and from there it conquered many parts of the world, many orientalist have tried to study the ideas, language, literature, history and other aspects of the Islamic civilization.

They have also studied the effects, various Islamic sciences such as: "Hadith", Arabic studies, the history of the Islamic nations and etc, caused on man's thought. They missed no subject to study and research and left many books in this field. As the Holy Koran is the main source of this religion, it has been the main point of concentration for many orientalists, especially Germans.

In this paper we have considered the main efforts of the German orientalists along with the motivations that pushed them toward Koran's studies.

* دانشجوی رشتة الهیات، معارف اسلامی و ارشاد دانشگاه امام صادق علیه السلام - گرایش قرآن و حدیث - ورودی 76

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر