ماهان شبکه ایرانیان

مهمترین چالش های امنیتی و منطقه ای انتخابات و مجلس نهم

در هیچ یک از انتخابات هشتگانه پیشین مجلس، رقابت های انتخاباتی مانند انتخابات پیش روی مجلس، معطوف به آینده و دارای اهمیت مضاعف نبوده است. دو موضوع مهم زمینه ای فراهم کرده تا انتخابات آتی دارای ویژگی سیاسی- امنیتی خاصی باشد. زمینه نخست، مطرح شدن احتمال تغییر نظام ریاستی به نظام پارلمانی در آینده است که باعث شده برخی احزاب و گروه های سیاسی به انتخابات مجلس توجه بیشتری نشان دهند. همچنین آرایش سیاسی نیروهای داخلی، انتخابات و بهار عربی در خاورمیانه و... چالش های مهمی را بر سر راه مجلس آینده قرار داده است
با وجود کار ویژه های حمایتی و تکامل بخش انتخابات در جمهوری اسلامی، برخی مقاطع انتخابات دارای چهره و کارویژه دیگری نیز بوده است که می توان آن را امنیت ستیز و تنش آفرین توصیف نمود.
 در بین انتخابات گذشته، انتخابات مجالس اول، سوم، ششم، ریاست جمهوری اول و به ویژه ریاست جمهوری دهم را می توان پرتنش ترین انتخابات ها در سه دهه گذشته نام برد. گرچه از رویکردی دیگر این وجه از انتخابات را نیز می توان در چارچوب کارویژه های فرایندی و پویش سیاسی بررسی نمود ولی این وجه از انتخابات، هم در کوتاه مدت دارای چالش های امنیتی و هم در بلندمدت دارای تهدیدات امنیتی موثری برای جمهوری اسلامی بوده است. با توجه به برخی زمینه ها و قرائن،  انتخابات مجلس دهم را نیز می توان جزء قسم اخیر در نظر گرفت که می تواند در بلندمدت برخی سطوح امنیت ملی را با تهدیداتی مواجه نماید که در بخش دوم مهمترین این چالش ها عبارتند از:
الف- افزایش وزن سیاسی مجلس در بین ارکان نظام و افزایش سهم و نقش مجلس در تعیین دولت
در هیچ یک از انتخابات هشتگانه پیشین مجلس، رقابت های انتخاباتی مانند انتخابات پیش روی مجلس، معطوف به آینده و دارای اهمیت مضاعف نبوده است. دو موضوع مهم زمینه ای فراهم کرده تا انتخابات آتی دارای ویژگی سیاسی- امنیتی خاصی گردد. زمینه نخست، مطرح شدن احتمال تغییر نظام ریاستی به نظام پارلمانی در آینده می باشد. وقوع این احتمال باعث می شود که وزن سیاسی مجلس در میان قوای سه گانه و دیگر نهادهای حاکمیتی به طور قابل توجهی افزایش یابد و بر مبنای آن انتخاب رئیس دولت نیز در اختیار جناح یا حزب اکثریت در مجلس قرار گیرد. در واقع رقابت و پیروزی در انتخابات مجلس، وضعیت برد- باخت یا بازی با ضریب جبری صفر ایجاد می کند. این امر باعث شده تا حساسیت جریان های سیاسی درون نظام هم به لحاظ امنیتی و هم به لحاظ ملاحظات بلندمدت مدیریتی و سیاست گذاری های راهبردی افزایش یابد.
عامل دوم اهمیت مضاعف انتخابات مجلس نهم یا دلیل فرا انتخاباتی شدن آن، تلاش برخی جریان های درون جناح اصول گرا برای پیوند نتایج انتخابات مجلس نهم به انتخابات ریاست جمهوری یازدهم می باشد. تلاش این طیف ها متمرکز بر تبلیغ این وجه از موضوع است که پیروزی در انتخابات مجلس نهم، تضمینی بر پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری آتی می باشد. در واقع نتایج این انتخابات و میزان موفقیت و جایگاه جریان های سیاسی درون مجلس آتی، صریحاً به منزلة وزن کشی سیاسی و اجتماعی تلقی می گردد. بدین ترتیب این دو عامل و زمینه موجب شده انتخابات 12 اسفند به موضوعی فرا انتخاباتی در عرصه سیاسی در رقابت بین جریان های سیاسی اصول گرا تبدیل شده و زمینه تنش های عمیق تر را فراهم نماید.
ب- فقدان برنامه های انتخاباتی جریان های درون اصول گرا
پیشینه رقابت جریان های سیاسی- فکری در انتخابات های مجلس و ریاست جمهوری مبین این امر است که انتخابات همواره زمینه ‎ای برای رقابت گفتمان های فکری- سیاسی در عرصه مدیریت راهبردی، نظام اجرایی و تقنینی جمهوری اسلامی بوده است. سه گفتمان یا جریان مهم فکری-سیاسی توسعه و سازندگی، اصلاحات و عدالت خواهی با بنیان های فکری و نظام های راهبردی- مدیریتی مشخص و متفاوت سه جریان رقیب در انتخابات بوده اند که زمینه را برای رقابت نه اشخاص و صرفا شعارها، بلکه رقابت برنامه ها و گفتمان های فکری – اجرایی فراهم می کرد.
در این انتخابات به نظر می رسد رقابت نه بین افکار و برنامه ها، بلکه بین اشخاص و گروه ها با بنیان ها و راهبردهای سیاسی غیر شفاف شکل گیرد. به نظر می رسد جریان های موجود فاقد رویکردی بلندمدت در عرصه اقتصادی- فرهنگی و نیز سیاسی می باشند. مهمترین پیامد فقدان برنامه ‎های راهبردی مشخص و شفاف در عرصه رقابت های انتخاباتی، عدم امکان پاسخگویی و مسئولیت پذیری این جریان های سیاسی نوظهور در آینده می باشد. در حقیقت این جریان ها معیارها و شاخص هایی معین را برای ارزیابی و سنجش عملکرد خود ارائه نمی کنند و به طرح برخی شعارها و اهداف کلی و بیشتر سیاسی اکتفا می کنند.
ج- میزان مشارکت طبقه متوسط و هویت فکری- سیاسی مجلس نهم
یکی از چالش های انتخابات مجلس نهم به پدیده عدم مشارکت سیاسی برخی افراد در تهران و چند شهر بزرگ در چند سال گذشته مرتبط می باشد. میزان مشارکت حداقلی این طبقه در انتخابات دوره های هفتم و هشتم مجلس به نوعی بیانگر خودانزوایی سیاسی این طبقه در انتخابات مجلس می باشد. لذا برای مشارکت حداکثری باید به این نکته توجه شود و راهکارهایی برای جلب حداکثری و مشارکت گروه های مختلف فراهم شود و نامزدها و مسوولان انتخابات باید به  کسانی که به مشارکت کم دچار شده اند توجه نشان دهند تا این گروه نیز جلب صفوف فشرده مردم در انتخابات شوند.
میانگین مشارکت 15 تا 30 درصدی این عده در تهران و شهرهای بزرگ در مرحلة نخست دو دورة قبلی انتخابات و مشارکت 10 تا 20 درصدی در مرحلة دوم این دوره ها نشانگر بی انگیزگی برخی افراد در تهران و شهرهای بزرگ می باشد و از آن جا که مردم این شهرها، تاثیرگذارترین شهرهای کشور در تاریخ تحولات سیاسی معاصر بوده اند و نقش تعیین کننده ای داشته ‎اند، باید تلاش شود که نکات مبهم آنها برطرف شود و به خصوص با توضیح این که کشور ما اکنون نیازمند اتحاد و همدلی  حضور حداکثری است از همه دعوت شود که برای دفاع از منافع ملی به عنوان موضوع مشترک همه مردم ایران ، در انتخابات حضور فعال داشته باشند.
زمینه ها و برخی عوامل جدید مانند تجربه انتخابات ریاست جمهوری در سال 1388، پرمناقشه شدن عرصه های اجتماعی و فرهنگی در دو سال اخیر و به ویژه تغییر در آرایش و فضای سیاسی و رقابت های انتخاباتی، بسترهایی هستند که عده ای را بیش از پیش به سوی عدم مشارکت سوق داده است . اما در عین حال بخش عمده و میانه رو در جناح اصلاحات پذیرفته اند که بدون انتخابات نمی توان در فضای سیاسی مشارکت کرد  و از منافع ملی دفاع کرد.
زیرا کسانی که در انتخابات شرکت نمی کنند لزوما موافق حضور دشمن، تضعیف ایران در برابر دشمنان و غرب نیستند و کسی که در انتخابات شرکت نمی کند لزوما با ضد انقلاب و  مخالفان نظام و دشمن هم صدا نیست. براین اساس باید گله ها، انتقادها و قهر و نگرانی را کنار بگذاریم  و از هر طیف و گروه در انتخابات شرکت کنیم.
اما انتظار این است که هر دو گروه به سمت هم حرکت کنند، کسانی که به نظام اعتقاد راسخ دارند و در انتخابات شرکت می کنند باید به سمت گروه میانه روی منتقد دولت حرکت کنند و به خاطر منافع ملی و کشور و ایران، روابط تیره و گله ها و ناراحتی ها و قهرها را به آشتی و وحدت و همدلی تبدیل کنند و رسانه ها  و رادیو تلویزیون در این مسیر باید از همه دعوت کند که اختلاف های داخلی را کنار بگذاریم و برای نشان دادن قدرت خود به دشمن و بدخواهان ایران زمین، در کنار هم در حوزه های انتخابات شرکت کنیم و...
چالش و پیامد دیگر ، غیرقابل پیش بینی بودن هویت سیاسی و دستورکار راهبردی مجلس نهم می باشد. با پررنگ شدن نقش شهرهای پیرامونی و نیز قشرهای حاشیه نشین، مجلس آتی با تقاضاها و مطالبات جدیدی مواجه خواهد شد که حدود و ثغور آن هنوز برای نظام شفاف و مشخص نیست. افزایش و انفجار انتظارات و خواسته های ناشی از محرومیت نسبی با توجه به فشارهای بین ‎المللی اقتصادی از مهمترین چالش های پیش روی مجلس آینده ونظام می باشد.
د- تحولات خاورمیانه عربی و پرستیژ سیاسی جمهوری اسلامی
خیزش ملت های عربی علیه دیکتاتوری های نظامی، به طور خیره کننده ای معادلات قدرت و توازن سیاسی و فکری در بین کشورهای منطقه و کل خاورمیانه را بر هم ریخته است. این ملت ها در فرایند دولت سازی و تاسیس نظام های نوین در جستجوی الگوهای سیاسی و اجتماعی مطلوب می باشند. الگویی که بتواند با نشان دادن سازوکارهای حقوقی و سیاسی پویا و پیشرو به نسل نوین انقلابیون الهام بخش باشد و یکی از مهمترین این سازوکارها انتخابات و روندهای مبتنی بر اصول انتخابات آزاد، رقابتی و سالم می باشد. برخی چالش هایی که پیشتر اشاره گردید، آسیب هایی هستند که مانع ترسیم فضای سیاسی و انتخاباتی مطلوب در نگرش ملت های انقلابی عرب نسبت به انتخابات آتی مجلس در ایران خواهد شد. به تعبیر دیگر در فضای منطقه ‎ای بسیار مغتنم، چگونگی ارائه تصویر بین المللی و پرستیژ سیاسی جمهوری اسلامی بسیار مؤثر خواهد بود. و طبعاً این تصویر بر رفتار و مواضع سیاسی و راهبردی دولت های آتی انقلابی تاثیر زیادی در تعامل با جمهوری اسلامی خواهد داشت.
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان