0
کارگردانان : Kyle Balda, Pierre Coffin
نویسندگان : Cinco Paul, Ken Daurio
بازیگران : Steve Carell, Kristen Wiig, Trey Parker
خلاصه داستان : گرو که به همراه سه دخترش (که در سری اول به فرزندی گرفت)، زندگی جدیدی را با لوسی (که در سری دوم با او آشنا شد) آغاز کرده، قصد دارد تا تمام شرارت های پیشین خود را کنار بگذارد و به زندگی اش بطور عادی ادامه دهد. همه چی به خوبی پش می رود تا اینکه سر و کله برادر دوقلواش درو که بسیار دلرباتر، خوش قیافه تر و موفق تر از گرو است پیدا میشود. و این دو برادر با هم همراه میشوند تا آخرین شرارتشان را انجام بدهند.
|
|
«من نفرتانگیز 3» مصداق این است که چطور حتی بسیاری از انیمیشنهایی که به نظر میرسد آیندهی روشنی دارند، اگر زیاد ادامه پیدا کنند ممکن است به بن بست برسند. قابل درک است که کمپانی Universal چرا به این فیلم اجازه ی ساخت داده است. دو فیلم قبلی (یا سه فیلم قبلی اگر اسپین آف «مینیون ها» (Minions) را حساب کنیم) بسیار پولساز بودند.بچه ها و بزرگترها عاشقشان شدند. از نظر مالی، هیچ بحثی در ساخت این فیلمها وجود ندارد. اما از نظر خلاقیتی... خب، این بحث دیگری است. دو فیلم اول «من نفرتانگیز» تغییرات شخصیتی کاملی از کاراکتر ها را شکل دادند و داستان کامل گرو (Gru) را نقل کردند. برای ساخت قسمت سوم این سری،فیلمسازان مجبور شدند که قلمروهای آشنا را دوباره بکاوند در حالیکه میبایست بخشهایی خارج از قلمرو را نیز به فیلم اضافه کنند. برای یک بزرگسال «من نفرتانگیز 3» بی هدف به نظر می رسد.جذابیت آن از بین رفته است.اما از سوی دیگر، بچهها عکس العملی مثبت نسبت به آن دارند، اما آنها از دید دیگری به فیلمهای این چنینی نگاه میکنند.برای تماشاچیان کم سن و سالتر، این فیلم شانسی برای وقت گذراندن با دوستان قدیمی است.این انیمیشن طنز، اکشن، و ماجراجویی را پیشکش میکند. درحالیکه در ساخت «من نفرتانگیز» و «من نفرتانگیز 2» تماشاچیان از تمام گروه های سنی درنظر گرفته شده بودند، «من نفرتانگیز 3» در اصل بچه های زیر 10 سال راهدف خود قرار داده است (با جوک هایی مناسب). به جز موسیقی متنی که پر از آهنگهای دههی 80 است، در این انیمیشن بخشهای کمی وجود دارد که مورد پسند متولدین ابتدای قرن حاضر (نسل گذشته) [anyone born before the turn of the century] باشد.
وقتی «مینیون ها» انتظارات مربوط به پیشنمایش (پیشپخش/pre-release) را برآورده نساختند، کالبد شکافان علت را غیبت گرو (Gru) دانستند. آنها استدلال کردند که کاراکتر گرو (Gru) که توسط Steve Carell صداگذاری شده، به اندازه ی دوستان جیغ جیغوی زرد رنگش مهم است.کمپانی Universal به اشتباه تصور کرده بود که مینیون ها علت موفقیت دو فیلم اول بودند. مطمئنا Box Office خواهد گفت که این آنالیز صحت دارد یا خیر اما «من نفرتانگیز 3» بیشتر از فیلمها ی پیشین این مجموعه شبیه فیلم «مینیونها» (Minions) است. درخشش فیلم از بین رفته است. این فیلم پولساز (cash cow) فقط دارد رفع تکلیف میکند. فیلمهای انیمیشنی معدودی بدون از دست دادن کیفیت به ساخت قسمت سوم می رسند. «داستان اسباب بازی ها» (Toy Story) از این قضیه مستثنی است.
این انیمیشن داستانی را دنبال میکند؛ اگرچه این داستان تکه تکه و در چندین قسمت پخش شده است. وقتی Gru (Carell) و همسر جدیدش لوسی (Kristin Wiig) از کارشان در AVL اخراج میشوند، Gru درمی یابد که کارهای ناتمامی دارد. با ورود برادر دوقلوی گمشده اش Dru (صداگذاری او نیز به عهدهی Carell است) که میخواهد به همراهی برادرش یک ماجراجویی مجرمانه و قهرمانانه انجام دهد. درحالیکه Gru و Dru رابطه شان صمیمی میشود و خود را برای یک اقدام تبهکارانه (دزدیدن یک الماس از Balthazar Bratt شرور (Trey Parker) ) آماده میکنند، لوسی شک میکند که همسرش ممکن است دوباره از راه راست منحرف شده باشد. در این حین مینیونها که به حال خود رها شدهاند سر از زندان درمیآورند که در آنجا همه ی مردم را مطیع خود میکنند. و دو بچه ی کوچکتر Gru جستجویی برای پیدا کردن یک اسب تک شاخ (unicorn) را آغاز میکنند.
تمام اینها به اندازه ی کافی زیاد به نظر نمیرسد که بتواند یک فیلم 90 دقیقه ای را پر کند و واقعا هم اینطور نیست. «من نفرتانگیز 3» بیشتر شبیه یک کارتون کشدار است تا یک فیلم کامل (full length feature). این فیلم از هرجهت کمتر از دو فیلم قبلی مجموعه، جاه طلبانه و رنگارنگ است.انیمیشن ماهرانه ساخته شده ولی نخواهد توانست «ماشینها 3» (cars 3) را که بعنوان باجزئیات ترین انیمیشن تابستان مطرح شده، به چالش بکشد. Pharrell Williams چند آهنگ جدید ساخته که اگرچه برای صحنه های فیلم متناسب اند اما در یادها نمیمانند.این آهنگها مانند هر چیز دیگری که در «من نفرتانگیز 3» وجود دارد، فراموش میشوند.
با این وجود،اگرچه این فیلم برای بزرگسالان از آن فیلمهایی نیست که حتما باید دید اما تا حدی نیاز بیننده رابرآورده میسازد. این فیلم گزینهای کاملا معقول برای یک تفریح خانوادگی است و آنقدرها بد نیست که بزرگسالان از آن دلزده شوند.آشنایی گرو (Gru) و مینیونها برای آنها مقدار مشخصی حس مقبولیت ایجاد میکند و به این خاطر به سختی میتوان بچهای را پیدا کرد که در مورد «من نفرتانگیز 3» بد بگوید. این فیلم با گذر از مرحلهی خلاقیت خود تبدیل به یک برند (brand) شده و بطور قابل انتظاری آنچه را که مشتریان عمده اش میطلبند ارائه میدهد. اما خیلی بد است که برخلاف دو فیلم قبلی اش قادر نیست کمی پا را فراتر بگذارد. دیگر زمان آن رسیده که گرو (Gru) را بازنشسته کنیم و به مینیونها مجموعه ی کوتاه خودشان را بدهیم- برنامهای که کاملا برای آن مناسب اند. اما نهایتا لیستهای شرمآور باکس آفیس تعیین خواهند کرد که آیا دیگران هم اینطور حس میکنند یا خیر.
مترجم: مهسا برزگر