به گزارش مشرق، انتخاب
مشهد به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام امر مبارکی است. این شهر از قرن
سوم هجری در منابع مورخین و جغرافیدانان مسلمان بهواسطه شهادت امام رضا
مشهور بوده است. بهطور مشخص «اصطخری» اولین کسی بود که مدفن امام رضا را
مشهدالرضا نامیده است[1]. مشهد از زمان هارونالرشید خلیفه عباسی تا دوران
جدید در انقلاب اسلامی یکی از کانونهای فرهنگی، مذهبی و سیاسی ایران بوده
است. در اهمیت مشهد همین بس که در مقاطعی از تاریخ به عنوان پایتخت سیاسی
یا فرهنگی حکومتهای افشاریه و سربداران انتخاب شد. در زمانه حاضر نیز این
اهمیت با انتخاب این شهر به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام از سوی آیسسکو
یا سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی وابسته به سازمان کنفرانس اسلامی[2]
دوچندان شده است. در معرفی آیسسکو باید گفت که این سازمان به دنبال تصمیم
وزرای خارجه سازمان کنفرانس اسلامی در مه 1979 در مراکش و با هدف ایجاد
هماهنگی میان سازمانهای تخصصی آموزش و پرورش، علوم و فرهنگ اسلامی میان
اعضای کنفرانس تشکیل شد. هدف از تأسیس این سازمان تقویت پایههای فرهنگی و
آموزشی جهان اسلام در جهت پایداری در برابر تحریف و هجمه ایدئولوژیهای
منحرف که به پیکره تمدن اسلامی وارد میشد، بود. از سوی دیگر تقویت تفاهم
میان مؤسسات و صاحبنظران برجسته جهان اسلام در جهات انسانی و صلح جهانی از
دیگر اهداف وجودی سازمان است. این سازمان به تشویق فعالیتهای علمی،
آموزشی و فرهنگی اسلامی در کشورهای عضو میپردازد. یکی از پروژههای فرهنگی
آیسسکو طرح پایتختهای فرهنگی اسلامی است که بر میراث امت اسلامی از ابعاد
گوناگون تأکید میکند. این پروژه همزمان با سومین کنفرانس اسلامی وزرای
فرهنگ (دوحه، دسامبر 2001) طراحی شد که مکه مکرمه را به عنوان اولین پایتخت
فرهنگی اسلامی انتخاب کرد و وظیفه انتخاب سالانه پایتختهای فرهنگی را به
سازمان آیسسکو واگذار نمود. در این باره، سازمان آیسسکو معیارهایی را برای
انتخاب پایتختهای فرهنگی اسلامی تعیین و علاوه بر مکه شهرهای دیگری را
انتخاب کرده است. این پایتختها بین سالهای 2005 و 2024 بر اساس برنامه
زمانی سازمان انتخاب شدهاند. آیسسکو برای سال 2006، شهر تاریخی اصفهان را
به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام انتخاب نمود که برنامههایی به منظور
بزرگداشت این مناسبت در اصفهان اجرا گردید[3].
انتخاب
مشهد به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام یکی از مصوبات اجلاس سال 2010
آیسسکو در باکو بوده که مقرر شد در سال 2017 میلادی (دی 1395 تا دی 1396)
مشهد عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام را در میان کشورهای آسیایی غیر عرب
داشته باشد. این فرصت در شرایطی در اختیار ایران قرار گرفت که شاید تا 10
سال دیگر برای هیچ کدام از شهرهای ایران تکرار نشود. از طرفی کارشناسان بر
این عقیده هستند که از فرصتی که در سال 2006 در اختیار اصفهان قرار گرفت،
به نحو احسن استفاده نشد و بسیاری از طرحهایی که میتوانست به معرفی و
پاسداشت بهتر این شهر کمک کند، به مرحله اجرایی نرسیده و مورد غفلت واقع
شد.
1-فرصتهای پایتخت فرهنگی جهان اسلام
انتخاب
مشهد فرصت بیمانندی را در اختیار ایران و دنیای اسلام بهطور متقابل
گذاشته است. مشهد برای قرون متمادی محفل چهرههای برجسته مذهبی، ادبی و
سیاسی مانند فردوسی، شیخ بهایی، شیخ طوسی و دولتمردانی همچون نظامالملک و
نادرشاه افشار بوده است. در طول تاریخ هم به محل تلاقی ایدههای مختلف و
ارتباط بین گروههای محلی و فرهنگی اسلامی تبدیل شده است[4]. در وضعیت
کنونی هم مشهد این ظرفیت را دارد که به عنوان محل امتزاج فرهنگها و
اندیشههای تمدن اسلامی در نظر گرفته شود؛ اما موفقیت شهر مشهد در معرفی
یکساله به جهان اسلام مستلزم فعالیت در حوزههای گوناگون است. همین موضوع
نیازمند تدوین و برنامهریزی طرحها و اقداماتی در حوزههای سیاسی، فرهنگی،
علمی، اجتماعی و اقتصادی است.
شهر
مشهد مرکز استان خراسان بزرگترین کانون جمعیتی شرق و شمال شرق ایران است.
این شهر به دلیل موقعیت ژئوپلیتیکی خود، یکی از بزرگترین شهرهای شیعهنشین
آسیای غربی و مسلمانان سنی مذهب چین، آسیای مرکزی و افغانستان به شمار
میرود، لذا میبایست سامان دهنده و هدایتگر فعالیتهای فرهنگی برای
منطقهای با بیش از 5/6 میلیون کیلومتر مربع و با جمعیتی بیش از 65 میلیون
نفر باشد. بنابراین کلانشهر مذهبی مشهد دارای حوزه نفوذ بینالمللی بوده و
به دلیل همجواری با کشورهای مسلمان افغانستان، پاکستان و ترکمنستان
بزرگترین مرکز جذب توریسم مذهبی و مهاجران در نیمه شرقی و شمال شرقی ایران
است. از طرف دیگر به دلیل شناخته شدن مشهد به عنوان دومین کلانشهر مذهبی
جهان از سوی مرکز متروپلیس جهانی، این شهر کانون توجه مسلمانان شیعه و سنی
در گوشه و کنار جهان است.[5]
در این
میان مشهد هرساله شاهد ورود زائران پرشماری برای زیارت مرقد امام رضا (ع)
از اقصی نقاط ایران و کشورهای مسلمان جهان است. زائران مسلمان (عمدتاً
شیعیان) از سراسر جهان طی سدههای متمادی به این شهر سرازیر شدهاند. طبق
برآورد سازمان میراث فرهنگی تعداد گردشگران خارجی سالانه بیش از یک میلیون و
پانصد هزار نفر هستند. این امر، نشاندهنده جایگاه ویژه مشهد نهتنها در
سطح ملی بلکه در عرصه بینالمللی و بهویژه در میان کشورهای مسلمان است. به
گونهای که از آن به عنوان دومین کلانشهر مذهبی جهان اسلام پس از شهر مکه
یاد میشود. البته حوزه کارکرد زیارتی شهر مکه، تمام کشورهای جهان اسلام و
حتی دنیا را که بخشی از جمعیت آنان مسلمان هستند، شامل میشود. در حالی که
حوزه نفوذ شهر مشهد به غیر از داخل کشور، آن دسته از کشورهای مسلمان را که
جمعیت شیعیمذهب دارند، دربرمی گیرد[6].
بنابراین
گردشگری مذهبی مهمترین ظرفیت و مزیت شهر مشهد در ایران و دنیای اسلام
است. برای توسعه این ظرفیت سازمانهایی مانند میراث فرهنگی و گردشگری،
اداره اوقاف و امور خیریه و شهرداری مشهد مهمترین نقش را دارند و
میتوانند با گسترش زیرساختهای رفاهی، حملونقل شهری، تجهیز واحدهای
اقامتی و پذیرایی، گسترش دفاتر خدمات مسافرتی و معرفی و بهسازی اماکن و
بقاع متبرکه این شهر ایفای نقش کنند.
از
دیگر بسترهای پیشرفت علمی و فرهنگی شهر مشهد بهرهگیری از آستان قدس رضوی و
حوزه علمیه خراسان برای گسترش علوم اسلامی و تربیت طلاب دینی کشورهای
مختلف جهان اسلام میباشد. فعالیتهای علمی در حرم امام رضا در قرون پیش
رواج داشته است و برخی عالمان بزرگ مانند ابن بابویه، شیخ طوسی، طبرسی،
خواجه نصیرالدین طوسی و شیخ حر عاملی در این شهر سکونت داشتهاند و محافل
علمی مشهوری تشکیل داده بودند. پس از دوره رضاشاه احیای دوباره حوزه علمیه
مشهد بهطور خاص مرهون کوششهای سه شخصیت علمی برجسته یعنی میرزا احمد
کفایی، شیخ مرتضی آشتیانی و میرزا مهدی اصفهانی بود. مهاجرت
آیتالله میلانی هم تحول و جهش علمی این حوزه را بیش از پیش ارتقا بخشید،
وی در جهت ساماندهی حوزه کارهای مهمی انجام داد[7]. پس از انقلاب، حوزه
علمیه خراسان با توجه به حمایت نظام اسلامی و کوششهای مرحوم آیتالله واعظ
طبسی پیشرفت قابل توجهی در زمینه تربیت علما و روحانیون فاضل داشته است.
حوزه علمیه خراسان در افق 1414، دومین حوزه علمی شیعی در عرصه تفقه، تولید
علم و نظامسازی دینی در تمدن نوین اسلامی خواهد بود و مرجع اصلی فرهنگ و
معارف اسلامی در منطقه و الهامبخش تربیت عالمان متعهد میگردد[8]. در این
خصوص یکی از اقداماتی که اثربخشی فرامرزی و بینالمللی حوزه علمیه خراسان
را افزایش میدهد، جذب طلاب دینی از کشورهای همجوار چون افغانستان،
پاکستان و شیعیان کشورهای آسیای مرکزی میباشد. هماکنون «جامعه المصطفی
العالمیه» در قم بهصورت تخصصی این رویکرد را دنبال میکند؛ اما حوزه علمیه
مشهد و دیگر حوزههای خراسان نیز میتوانند اقدام به پذیرش بیشتر مشتاقان
علوم دینی از کشورهای پیرامونی نمایند.
2-بهرهگیری از دیپلماسی عمومی
از
زاویهای دیگر سازمانهای متولی در معرفی مشهد به عنوان پایتخت فرهنگی جهان
اسلام میتوانند دیپلماسی فرهنگی را در سطوح کلان و اجرایی پیگیری کنند.
بنا به تعریف، دیپلماسی فرهنگی مجموعه کوششهای یک دولت در زمینه سیاست
خارجی است که در کنار استفاده از مطبوعات و سایر وسایل ارتباط جمعی برای
جلب توجه و علاقه مخاطبان کشورهای دیگر، بهطور مستقیم و از طریق امکانات
غیرسیاسی در داخل جوامع مختلف، در آنها تأثیر میگذارد. ابزارهای اصلی این
نوع دیپلماسی شامل آموزش زبان، مبادلات آموزشی و انواع دیگر تماسهای
مستقیم یک کشور در دیپلماسی فرهنگی هستند. هدف دیپلماسی فرهنگی یک کشور در
میان ملل خارجی، آماده ساختن جوانان و نخبگان آینده این کشورها برای شناخت
زبان، ادبیات و فرهنگ آن و به عبارت دیگر ایجاد زمینههای مساعد برای درک و
ارجگذاری بیشتر گزارشها و تصاویر انعکاس یافته از سوی وسایل ارتباط جمعی
کشورهای انتقال دهنده زبان و ادبیات و فرهنگ است[9]. در این راستا انتخاب
مشهد به عنوان پایتخت فرهنگی اسلامی مصدری برای گسترش زبان فارسی و تبلیغ
فرهنگ اسلامی است. سازمانهایی در ایران و شهر مشهد وجود دارند که هر کدام
میتوانند به تناسب فعالیت تخصصیشان بخشی از دیپلماسی کلان فرهنگی را
اجرایی کنند. اصلیترین این ارگانها سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی است
[بنابراین این سازمان در معرفی مشهد؛ پایتخت فرهنگی جهان اسلام نقش بسزایی
دارد.]. این سازمان عهدهدار سیاستگذاری و راهبری کلیه فعالیتهای فرهنگی و
تبلیغی در خارج از کشور است که در حقیقت میتوان گفت، دیپلماسی فرهنگی
جمهوری اسلامی را در خارج از کشور مدیریت میکند. این سازمان برای عملی
نمودن وظایف خود اهدافی ازجمله حفظ هویت دینی شیعیان جهان و ارتقاء وضع
فرهنگی و اجتماعی آنان، معرفی فرهنگ و ترویج اندیشه تشیع، گسترش زبان و
ادبیات فارسی و همچنین تقویت وضع فرهنگی و جایگاه اجتماعی مسلمانان و تحکیم
وحدت اسلامی را ترسیم میکند[10]. بنابراین این سازمان در معرفی مشهد؛
پایتخت فرهنگی جهان اسلام نقش بسزایی دارد. همچنین دانشگاه فردوسی مشهد به
عنوان یکی از دانشگاههای مادر که در سال 1334 به عنوان سومین دانشگاه
ایران تأسیس شده است، در این راستا وظایف خطیری بر عهده دارد و میتواند با
همکاری سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی طرحهای مشترکی بدین شرح تعریف
کند:
1- برجسته کردن نقش فرهیختگان و دانشمندان قرون گذشته و معاصر خراسان در پیشرفت علم و ادب در جهان اسلام
2-
استفاده از ظرفیتهای نهفته در زبان و ادبیات کشور (ازجمله سبک خراسانی در
شعر سنتی و سفید) و ترویج آن از طریق تأسیس رشته زبان و ادب فارسی در
دانشگاههای کشورهای اسلامی و نیز اعطای بورسهای مستمر تحصیلی در سطوح
عالی به منظور اشاعه زبان فارسی و فرهنگ ایرانی- اسلامی
3-
برپایی مجامع و همایشهای بینالمللی در کنار شرکت فعال در رویدادهای
فرهنگی جهان اسلام، برگزاری منظم نمایشگاهها، گرد همآییها و کارگاههای
فرهنگی در شهر مشهد و دعوت از شخصیتهای علمی، مذهبی و فرهنگی جهان اسلام
برای شرکت در آنها
سازمان
فرهنگ و ارتباطات اسلامی همچنین با همکاری آستان قدس رضوی و اداره فرهنگ و
ارشاد اسلامی شهر مشهد پروژههای مشترکی خواهند داشت:
1-
برگزاری جشنوارهها و مجامع هنری و مذهبی به منظور معرفی تاریخ شکوهمند
مشهدالرضا و تبلیغ آن با تولید آثار نمایشی به زبانهای عربی، انگلیسی،
ترکی و …
2- ارائه فرصتهای مطالعاتی به دانشمندان و علمای مذهبی جهان اسلام برای آشنایی و تحقیق در مورد منزلت فرهنگی و تمدنی شهر مشهد[11]
3- زمینهسازی برای ارتباط فعال و مؤثر مؤسسات مذهبی و فرهنگی مشهد با مراکز دینی، علمی، آموزشی و پژوهشی جهان اسلام
منابع:
1- محمدرضا قصابیان، تاریخ مشهد، مشهد: انتشارات انصار، 1377، چاپ اول، ص 27٫
2- Islamic International Educational, Cultural and Scientific Organization
3- Project of ISESCO, S Center for Documentation and Cultural Policies.
4-
»Mashhad, cultural capital of Islamic World«,
http://parstoday.com/en/radio/iran-i44249
mashhad_cultural_capital_of_islamic_world.
5- علی
اصغر پیلهور و احمد پوراحمد، «روند رشد و توسعه کلانشهرهای کشور مطالعه
موردی: (شهر مشهد)»، پژوهشهای جغرافیایی، شماره 48، تابستان 1383، صص 112-
111٫
6- سید
علی بدری و صدراله طیبی، «بررسی عوامل مؤثر بر هزینههای گردشگری مذهبی
مطالعه موردی: شهر مشهد مقدس»، مجله برنامهریزی و توسعه گردشگری، سال اول،
شماره 1، تابستان 1391، صص 155- 154٫
7- سید علی خامنهای، گزارشی از سابقه تاریخی و اوضاع کنونی حوزه علمیه مشهد، کنگره جهانی حضرت رضا (ع)، 1365، صص 26- 12٫
8- «حوزه علمیه خراسان»، وبسایت پایتخت فرهنگ اسلامی مشهد 2017، قابل بازیابی در پیوند:
http://www.mashhad2017.org/fa_ir/menu/content/id/
9- زهرا خرازی، «تأثیر دیپلماسی فرهنگی بر منافع ملی کشورها»، مجله مدیریت فرهنگی سال سوم، شماره ششم، زمستان 1388، ص 109٫
10-
محمدعلی خسروی و عباسعلی جباری ثانی، «ظرفیتهای فرهنگی جمهوری اسلامی
ایران در دیپلماسی عمومی»، فصلنامه مطالعات سیاسی، سال سوم، شماره 11، بهار
13، ص 112٫
11-
محمدحسن خانی، «دیپلماسی فرهنگی و جایگاه آن در سیاست خارجی کشورها»،
دوفصلنامه دانش سیاسی، شماره دوم، پاییز و زمستان 1384، ص 140٫
پایگاه تبیین