جریان مسیحیت صهیونیستی یک جریان انحرافی در میان مسیحیت است که به رغم تعداد بسیار اندک پیروان آن در میان مسیحیان، به دلیل سلطه بر منابع اقتصادی، رسانه ها و مناصب کلیدی تا حد ریاست جمهوری ایالات متحده ی آمریکا (نظیر ریگان، بوش و...)نمود قابل توجهی داشته اند.طی حدود سه دهه ی گذشته، این جریان مورد توجه متفکران و اندیشمندان بسیاری در جهان غرب و عالم اسلام بوده که کتاب ها و مقالات متعدّدی را در این رابطه ترجمه یا تألیف کرده اند و برخی نیز همانند رضا هلال به جرم افشای حقایق درباره ی این جریان مخوف، ربوده شده و تاکنون خبر از ایشان به دست نیامده است.
در ایران اسلامی، متأسفانه تنها حدود 5 سال از عمر پرداختن به این موضوع بسیار مهم و کلیدی، می گذرد و تنها چند نشریه ی محدود آثاری را در این رابطه با چاپ رسانده اند.
این جریان که در واقع، عوامل اجرایی صهیونیسم بین الملل در دنیا به شمار می آیند، در راستای تحقّق سلطه ی این قوم جاه طلب بر تمام گیتی، پروژه ای را آغاز کرده اند که از آن با عنوان «پروژه ی مسیح»یاد می شود.این پروژه در حال حاضر درمراحل پایانی خود به سر می برد و برای ادامه ی خود نیازمند وقوع یک جنگ جهانی دیگر است.در همین راستا، این مجموعه با استناد به یک عبارت، از کتاب مقدّس چنان تفاسیر طولانی و تفصیلی عرضه کرده اند که چندین کتاب، مقاله، سخنرانی و همایش های متعدّد حاصل آن بوده است.در انجیل آمده است:«و ایشان را به موضعی که آن را هارمجدون می خوانند، فراهم آورند».
داستان آرماگدون و نبیان حمایت های بی پایان و بلاعوض مالی مالی و تسلیحاتی ایالات متحده از رژیم جعلی صهیونیستی، حمله به قلب جغرافیایی اسلامی؛ یعنی عراق و افغانستان، حضور مستمر نیروهای آمریکایی در منطقه خلیج فارس و سیاست های اسلام ستیزانه ی دولت های مختلف ایالات متحده بر اساس همین عبارت نامربوط تفسیر و عملیاتی شده است.
خلاصه اینکه جریان مسیحیت صهیونیستی (راست مسیحی، اصول گرایان مسیحی، و...) یک جریان کاملاً سیاسی و ضد بشری است و نسبتی با هیچ یک از اصول تحریف نشده ی ادیان آسمانی نمی یابد، به خصوص آنکه پس از این خواهیم دید و نبرد قرقیسیا و آرمگدون، که یکی در روایات متعدد شیعی و سنّی آمده و دیگری ساخته ذهن جمعی صهیونیست است و مطلقاً نسبتی با حقیقت عالم واقع پیدا نمی کند، هیچ شباهتی با هم ندارند و یکی دانستن آن دو، اشتباهی بزرگ است که می تواند عواقب شومی را به دنبال داشته باشد. در ادامه توجّه شما را به بررسی مقایسه ای این دو نبرد در جدول روبه رو جلب می کنیم.
ویژگی ها و اوصاف
|
واقعه ی آرمگدون
|
نبرد قرقیسیا
|
موقعیت جغرافیایی
|
200مایلی جنوب شرقی حیفا د ر بیت المقدس
|
منطقه ی مرزی عراق ،ترکیه،سوریه
|
منابع پیش گویی
|
تفسیرهای بی مبنا از یک عبارت از کتاب مقدس
|
روایات اسلامی متعدد و صریح در کتب فریقیق
|
نحوه ی جنگیدن
|
جنگ بزرگ هسته ای با تعداد کشته های فراوان و غیر قابل تصور
|
درگیری با سلاح های روز و کشته های بسیار
|
انگیزه ی رویارویی
|
جنگ میان دو سپاه موسوم به حق و باطل!
|
درگیری برای تصاحب ثروتی که زیر فرات بوده است
|
زمان جنگ
|
در آستانه ی ظهور حضرت مسیح (ع)پس از بازسازی معبد سلیمان و تولد گوساله ی سرخ موی
|
5ماه قبل از ظهور حضرت مهدی (ع)
|
طرفین درگیر
|
دو سپاه خیر و شر؛یهودیان و حامیان مسیحی
کفار (=کمونیست های روسیه ،چین و کوبا)،
خیر(یهودیان و مسیحیان صهیونیست آمریکا)
|
مجموعه ای از حکام جاه طلب و حریص (سفیانی ،ترک ها و رومیان (شاید روس ها و غربیان )و سپاهی از مصر
|
پیروزمیدان
|
سپاه خیر (یهودیان و مسیحیان صهیونیست آمریکا)
|
سفیانی
|
تعداد کشته ها
|
چند میلیون نفر=3/2میلیون یهودی
|
صد یا چهارصد هزار نفر (اختلاف در روایت
|
سرانجام کشته ها
|
دفن همه مردگان به مدت 7ماه
|
حمله ی جانوران برای خوردن لاشه مردگان
|
زمینه سازی
|
همه ی قوای مسیحیان صهیونیست بریا زمینه سازی مورد استفاده قرار می گیرد.
|
نمی خواهد
|
آثار اعتقاد و ترویج باور به نبرد
|
حمله به عراق ،افغانستان ،لبنان ،سوریه و شاید ایران...
|
بی تاثیر در زندگی امروز
|
میزان احتمال وقوع
|
صرفاً دست آویزی برای ایجاد درگیری از سوی جنگ طلبان صهیونیست با مسلمانان و پیروان ادیان آسمانی
|
طبق بیان روایات احتمال وقوع آن بسیار زیاد است.
|
منبع:نشریه موعود ،شماره 101
/خ