آنها ازیکطرف طبیعی و عضوی حیاتی از زندگی ما هستند. آنها به ما انگیزه داده، ما را منظم کرده و به ما قدرت میدهند؛ اما اگر اثراتی که بر ما میگذارند بهدرستی درک نشود، ما را بهشدت محدود خواهند کرد.
پس چگونه هوش عاطفی خود را، که به ما در درک عواطف کمک میکند، تقویت کرده و سپس از آن آگاهی در جهت هدایت تفکرات و رفتار خود استفاده کنیم؟ در ادامه با بنیتا همراه باشید.
نگاهی به 11 رفتار پیش رو بیندازید و ببینید که چگونه میتوانید این رفتارها را وارد زندگی خود کنید.
1. بهطور کاملاً راهبردی کم صحبت کنیم
تصور کنید که چند پیام عادی از یک همکار دریافت کردهاید و همیشه اینگونه آن را میخوانید:
سلام، من باید ...... . آیا میتوانی دراینباره کمکم کنی؟
هیچ مشکلی دربارهی این پیام در شرایط مناسب وجود ندارد؛ اما اگر تنها چیزی که از این شخص دریافت کنید، درخواست کمک باشد، طبیعتاً از پیام او ناراحت شده و امکان دارد جوابش را ندهید.
از طرفی دیگر، یک فرد با هوش عاطفی میداند فردی که در طرف مقابل با او صحبت میکند یک انسان واقعی است. او در ابتدا کمی در مورد وضع و اوضاع سؤال کرده یا یک مکالمهی کوتاه قبل از مطرح کردن درخواست خود ترتیب میدهد.
او میداند که طرف مقابلش تنها فرد برآوردهکنندهی خواستهها نیست، ازاینرو هرچند وقت یکبار از او درخواست کمک کرده و سعی میکند لحن مناسبی برای این درخواست داشته باشد.
با نشان دادن رفتار شخصی مناسب نسبت به دیگران، روابط خود را بهبود بخشید.
2. تشکر کنیم
هرکسی این را میداند، اینطور نیست؟
متأسفانه بیتوجهی به این واژهی کوتاه در زندگی امروزی ما رایج شده است.
ازاینرو اندکی وقت بیشتر برای گفتن این کلمات اختصاص دهید. به چشمان فرد نگاه کنید. اگر برای شما مقدور نیست، یک ایمیل برایش بنویسید. حتی بهتر، یک کارت تشکر یا یک هدیهی کوچک برای او تهیه کنید.
زیرا یک تشکر کوچک بسیار ارزشمند است.
3. دیدگاه دیگران را بپذیریم
هرکدام از ما دارای دیدگاهی است که از هزاران فاکتور نظیر نحوهی بزرگ شدن ما، مکان رشد یافتن ما و چگونگی توجه به دوستان تأثیر میپذیرد.
اما شیوهای که دیگران به ما مینگرند با شیوهای که ما به خودمان مینگریم از زمین تا آسمان تفاوت دارد. با دریافت بازخوردها از دیگران و گوش سپردن به نظرات آنها، میتوان به میزان تفاوت این نظرات پی برد.
قطعاً شنیدن تمامی نظرات کاری آسان نیست؛ اما آگاهی پیش از موعد از آنها میتواند به شما در «تحت کنترل نگاهداشتن احساسات» کمک کند.
4. ضعفهای خود را شناسایی کنید
این کار نیازمند خود اندیشی، درک نگرشها و داشتن شجاعت برای شناسایی ضعفهای خود است.
اما تمامی ما این خصوصیات را داشته و به پیشرفتی دست نخواهیم یافت مگر اینکه این مشخصهها عملی کنیم.
ما میتوانیم با تحلیل شرایطی که در آن کنترل احساسات خود را از دست میدهیم، بر روی استراتژی خود برای مواجهه با چنین لحظههایی در آینده کار کنیم.
5. صادقانه و بهطور مشخص فرد را ستایش کنید
افراد بهراحتی قادر به تشخیص ستایش دروغین یا چاپلوسی هستند؛ اما زمانی که در مورد تشخیص کارهای خوب در دیگران استوار باشید و بهطور مشخص دیگران را ستایش کنیم، به آنها انگیزه خواهیم داد. آنها از کار کردن با شما احساس رضایت کرده و سعی میکنند بهترین کار را برای شما انجام دهند.
رمز موفقیت در صادقانه انجام دادن این کار است. اگر در این کار هیچ انگیزه و علاقهای نداشته باشید، نباید انتظار جوابی مناسب را داشته باشید.
6. اصلاحات سازنده را انجام دهید
بازخوردها باید دارای توازن باشند. همانطور که باید به ستایش افراد پرداخت، باید بازخوردهای منفی را نیز بهمنظور کمک برای پیشرفت، بین افراد به اشتراک گذاشت.
انجام این کار ساده نیست؛ این رفتار نیازمند تفکر از منظر سایرین و به کار بردن درایت است؛ اما اگر از موقعیتها برای ستایش صادقانه استفاده کردهاید، افراد درک خواهند کرد که شما در حال بهبود تواناییهای آنها هستید.
7. علاقهی خود را نشان دهید
اگر نیاز دارید تا دیگران را نسبت به یک ایده یا تصمیم قانع کنید، در ابتدا از قانع کردن خود مطمئن شوید.
این کار درصورتیکه این ایده برای شما باشد و شما هم عمیقاً به آن معتقد باشید، آسان است؛ اما اگر انگیزهی خود را به هر دلیلی از دست دهید، اندکی زمان صرف پرسش از خود برای این بیانگیزگی کنید.
زیرا اگر شما هیچ علاقهای نسبت به این ایده نداشته باشید، دیگران هم به آن علاقهای نشان نخواهند داد.
8. یاد بگیرید که چگونه عصبانیت خود را کنترل کنید
عصبانی شدن یک اتفاق طبیعی در زندگی است. در برخی شرایط بسیار ضروری است: این کار میتواند به شما در رسیدن به یک دسته از اهداف غیرقابلقبول کمک کند.
اما از دست دادن کنترل اعصاب خود نیز میتواند منجر به نتایج ناگوار شود.
به عصبانیت بهمانند آتش نگاه کنید: این فاکتور میتواند ابزاری سودمند یا ابزاری کاملاً مخرب باشد. شما ممکن است قادر به کنترل اعصاب خود نباشید، اما میتوانید گامهایی را برای کنترل واکنش خود بردارید. برای مثال میتوانید قبل از اینکه رفتار و یا پاسخی دهید که بعداً احساس پشیمانی کنید، از آن موقعیت بسیار حساس دور شوید.
یاد بگیرید که عصبانیت خود را کنترل کرده و از آن در جای مناسب استفاده کنید.
9. معذرتخواهی کنید
گاهی اوقات گفتن جملهی «متأسفم» سختترین جملهی دنیاست.
اما حتی بهترین افراد هم دچار اشتباه میشوند. زمانی که اشتباه خود را پذیرفته و معذرتخواهی کنید، با این کار وجههی خود را در بین دیگران بهبود خواهید بخشید. این رفتار همچنین افراد را بهسوی شما کشانده و موجب وفاداری آنها به شما میشود.
یادگیری عذرخواهی میتواند مشخصههایی نظیر فروتنی را بهبود بخشد.
10. مکث کنید
مکث کردن حتی برای چند ثانیه، میتواند تأثیری شگرف در رفتار شما داشته باشد. اندکی تأمل قبل از صحبت کردن یا اقدام برای انجام کاری میتواند به شما کمک شایانی کند.
این تأمل تنها به هنگام مواجهه با شرایط دشوار کاربردی نیست. گاهی اوقات ما سعی داریم تا بهسرعت وارد موقعیتهایی شویم که ازنظر ما خوب تلقی میشوند، اما نمیتوانیم بهدرستی در مورد آنها فکر کنیم.
هدف «مکث و تأمل» کاهش تعداد موقعیتهای افسوس و اندوه است.
11. بر افکار خود تمرکز کنید
گفته میشود: شما نمیتوانید یک پرنده را با ذهن خود بر روی زمین متوقف کنید؛ اما میتوانید آن را با ساختن یک آشیانه در روی زمین نگه دارید.
پشت هر عملی یک تفکر نهفته است. توجه و روی آوردن به احساسات آسان است، اما اغلب به نتایجی ختم میشود که ما را ناراحت میکند.
اگر در تلاش هستید تا احساسات خود را تحت کنترل درآورید، در ابتدا بر روی افکار خود متمرکز شوید.
تمامی این دستورات را عملی کنید
احساسات بخش عمدهای از چیزی هستند که زندگی ما را ارزشمند میکند.
اما با یادگیری پیوستهی آنها و همچنین آگاهی از میزان تأثیر آنها بر ما، میتوانیم از احساسات و عواطف به نفع خود استفاده کرده و بهجای رنجش دیگران به آنها نیز سود برسانیم.