به گزارش خبرنگار مهر، پروفسور عارف نوشاهی، نسخهشناس و فهرستنگار معروف پاکستانی صبح امروز سه شنبه هفتم شهریور ماه در جلسه افتتاحیه اولین نشست منطقه ای یونسکو با هدف همکاری برای حفاظت و تسهیل در دسترسی به میراث مستند که در اندیشگاه فرهنگی کتابخانه ملی آغاز به کار کرد، در یک سخنرانی با موضوع «میراث فرهنگی و تاریخی مکتوب فارسی مشترک بین ایران و پاکستان»، گفت: بیان این حقیقت، مقدمات طولانی نمیخواهد که شبه قاره - شامل سه کشور امروزی پاکستان، هندوستان و بنگلادش - از بدو استقرار حکومت غزنویان در لاهور در قرن پنجم هجری / قرن یازدهم میلادی، تا سال 1835 م که حکومت بریتانیا در هند، فارسی را از رسمیت برانداخت و زبان انگلیسی را جایگزین آن کرد، فارسی به اصطلاح Lingua franca یا زبان رابط و زبان فرهنگی و ادبی منطقه به شمار میرفت.
وی افزود: وجود هزاران هزار نسخه خطی در کتابخانههای شبه قاره و چاپ هزاران هزار کتاب فارسی در چاپخانههای محلی شبه قاره از یک طرف و رسوخ و نفوذ این زبان در زندگی روزمره و آداب و رسوم مردم شبه قاره از سوی دیگر گواه راستین براین مدعاست. تصور نشود که این زبان فقط متعلق به مسلمانان شبه قاره بود، بلکه ملتهای دیگر بومی نیز، از فرهنگی که از زبان فارسی نشأت گرفته بود، تاثیر پذیر بودند. نمونه بارز این تاثیر پذیری، قوم هندویی است که باوجود اکثریت و بومی بودن در شبه قاره، اهمیت زبان فارسی را مسلم داشتند و در فراگرفتن آن کوتاهی نکردند و به تالیف کتب فارسی پرداختند. زیرا در عصر پادشاهان گورکانی فارسی، زبان دربار و کار بوده و چاره ای به جز یادگرفتن این زبان نبود.
این نسخهشناس و فهرستنگار پیشکسوت اضافه کرد: دکتر سید عبدالله یکی از محققان پاکستانی در کتابی ادبیات فارسی درمان مندوان این موضوع را بررسی کرده است. در قرن نوزدهم میلادی بزرگترین ناشر کتابهای فارسی در شبه قاره، منشی نول کشور (1836 - 1895م) یکی از هندوان بود که بدون تعصب ، کتابهای اسلامی، عربی و فارسی را چاپ و نشر کرد. تعداد کتابهایی فارسی که در مطبع نول کشور به چاپ رسیده است بیش از هر تعدادی است که در چاپخانههای دیگر به طبع رسیده است. این موضوع را میتوان در کتابشناسی آثار فارسی چاپ شده در شبه قاره تالیف عارف نوشاهی از انتشارات میراث مکتوب، تهران، 2012 م پی ببرد.
نوشاهی گفت: اندیشههای سالم و زندگیساز اندیشمندان سرزمینهای فارسی زبان مانند ایران، افغانستان و بخشی از آسیای میانه - یا به اصطلاح قدما توران - بر بالهای زبان فارسی سوار شده به شبه قاره رسید و مردم بومی آن اندیشهها را با دل و جان پذیرفتند. استنساخ مکرر آثار مکتوب که حاوی این اندیشهها بوده، از یک طرف و ترجمه و شرح نمودن از سوی دیگر و در عصر صنعت چاپ، به کرات چاپ کردن این آثار، دلیلی بارز براین مدعاست که تفکر سالم و مثبت یک اندیشمند یاشعر زیبای یک شاعر یا نشر دلنشین یک ادیب، از هر کجای دنیا باشد، جا را برای خود باز میکند.
وی تاکید کرد: فردوسی طوسی، نظامی گنجوی، عطار نیشابوری، مولانای بلخی رومی، سعدی شیرازی، حافظ شیرازی و جامی هروی، هیچ کدامشان قدم به سرزمین شبه قاره نگذاشتند، ولی آثار هر یکی از اینان وقتی بدان جا رسیده، چنان تاثیر گذار بوده که بنده با ضرس قاطع میگویم و برای گفته خویش سندهای محکم دارم که این تاثیر بیشتر از آن تاثیری است که این بزرگواران در وطن جغرافیایی خود دارند؛ به عنوان نمونه اگر ما شاهنامه از فردوسی، اسکندرنامه و مخرن الاسرار از نظامی، تذکره الاولیا از عطار، مثنوی از مولانا، گلستان و بررستان از سعدی، دیوان غزلیات از حافظ و نفحات الانس، لوایح و یوسف و زلیخای جامی را مدخل قرار بدهیم، میبینیم که به این میراث مشترک در شبه قاره چه قدر توجه شده است.
این نسخهشناس و فهرستنگار پیشکسوت یادآور شد: از استنساخ نسخهها گرفته تا به تقلید و شرح کردن این آثار و تدریس اینها در مدرسه و چاپ و انتشار مکرر اینها حکایتی از آن است که اندیشههای سالم بشری را نمیتوان داخل یک مرز و بوم جغرافیایی - سیاسی محدود کرد یا منحصر به یک ملت دانست. در سالهای اخیر تک نگارههای که پیرامون این آثار در شبه قاره نگاشته شده، ابعاد و جهات گسترده تاثیر گذاری این آثار مشترک فکری انسانی را بازگو میکنند. در پاکستان تاکنون درباره تاثیرگذاری مخرن الاسرار نظامی، آثار سعدی، مثنوی مولوی و دیوان حافظ کتابهای مستقل تالیف و چاپ شده است.
نوشاهی گفت: پاکستان، میراثدار و خزانهدار مهم میراث مشترک منطقه است. نسخههای خطی مجموعههای دولتی و شخصی کشور پاکستان همیشه در پژوهشهای مربوطه مطرح و مورد استفاده بوده است. این افتخار از آنِ یکی از محققان و خزانهداران میراث خطی پاکستان شادروان پروفسور مولوی محمد شفیع است که باقیمانده مثنوی وامق و عذرای عنصری بلخی (وفات: 431 یا 441ق) را کشف و چاپ (1967م) کرد. این کشف از دو لحاظ برای جوامع فارسی اهمیت داشت؛ یکی آن که فقط نام این مثنوی در منابع دیده میشد ولی هنوز نسخه اش یافته نشده بود؛ و دیگر اینکه برگ طلایی بر ادبیات فارسی در قرن پنجم هجری افزوده شد.
وی افزود: تلاشی که مرحوم احمد منزوی با گردآوردن فهرست مشترک نسخههای خطی فارسی پاکستان در 14 مجلد و دکتر احمد خان در فهرسی المخطوطات العربیه فی باکستان که تاکنون در 9 جلد منتشر شده، کرده اند، سهم بارز پاکستان را در میراث مشترک خطی به وضوع بیان میکند. در ادامه کار استاد منزوی، بنده نیز فهرست نسخههای خطی فارسی پاکستان را در 4 جلد گردآورده ام که در همین روزها دفتر میراث مکتوب، تهران آن را منتشر کرده است. جمعاً در فهرستهای منزوی و بنده شصت و هشت هزار نسخه خطی فارسی ثبت شده است که تعداد قابل توجهی است. این در حالی است که هنوز بسیاری از نسخهها در گوشه و کنار کشور فهرست برداری نشده است.
این نسخهشناس و فهرستنگار پیشکسوت پاکستانی افزود: پاکستان امانتدار بسیاری از نفایس مخطوطات از میراث مشترک فارسی است که برخی از آنها شایسته ثبت در برنامه حافظه جهانی یونسکو است. تا آنجایی که بنده اطلاع دارم تا کنون از پاکستان هیچ نسخه خطی در این برنامه معرفی و ثبت نشده است. شاید مسئولان فرهنگی چندان درکی از این مسئله نداشتند که تاکنون هیچ نسخه خطی را به یونسکو معرفی نکرده اند. در اینجا به دو نسخه اشاره میشود که اگر با هماهنگی با مسئولان امور مربوط در پاکستان جهت ثبت اینها تلاشی شود، در حفظ این آثار مشترک بشری که دیگر تکرار نخواهد شد، کمکی شایان است.
نوشاهی در ادامه به تفصیل درباره این دو اثر صحبت کرد و گفت: 1-در موزه ملی پاکستان، کراچی نسخه شرح التعارف لمذهب التصوف با شماره ثبت 207-1959.N.M نگهداری میشود. این نسخه در تاریخ 24 شوال 473 هجری قمری استنساخ شده است. افسوس که این نسخه ناقص است و فقط ربع سوم کتاب را دربرمیگیرد. یگانه نسخهای که از شرح تعرف نسخه کراچی، از لحاظ تاریخ کتابت اقدم است، کتاب الابنیه عن حقایقی الادویه (روضه الانسی و منفعه النفس) تالیف ابومنصور موفق بن علی الهروی است که علی بن احمد اسدی طوسی آن را در 447 هجری کتابت کرد و هم اکنون در کتابخانه ملی اتریش، وین، شماره340.A.F نگهداری میشود و به کوشش مرکز پژوهشی میراث مکتوب و با همکاری فرهنگستان علوم اتریش در 1388 ش / 2009م فاکسیمله چاپ شده است. به الفاظ دیگر نسخه شرح التعرف دومین کهن ترین نسخه تاریخدار یک اثر فارسی است که به دست ما رسیده است.
وی ادامه داد: التعرف لمذهب التصوف تالیف ابوبکر محمد بن ابواسحاق محمد بخاری کلاباذی (درگذشته 380ق) به عربی است و شرح فارسی آن را ابوابراهیم اسماعیل بن محمد بن عبدالله بخاری مستملی (درگذشته 434ق) به نام نور آلمریادین و فضیحه الملک عین نگاشت. من این نسخه را حدود 39 سال پیش در 1978 م در موزه دیدم و در فهرست نسخههای خطی فارسی موزه ملی پاکستان کراچی (چاپ اسلام آباد، 1983 م، ص 208) معرفی کردم. این نسخه در سال 1959 م به موزه کراچی رسید و پیشتر در ملک شخصی سید فضلی صمدانی در پبشاور بود و شادروان پرفسور عبدالحی حبیبی محقق افغانستان این نسخه را در پیشاور دیده بود و در طی مقاله ای به عنوان یکی از قدیمیترین نسخ زبان پارسی دوره سامانی» معرفی کرده بود و نخستین بار این مقاله در سال 1331 ش در مجله دانش، کابل، شماره 3، ص 133-141 به چاپ رسید و باز در مجموعه مقالات علامه حبیبی شل مقالی، گرد آورده مطیع الله رو هیال، چاپ قندهار، 1386ش/ 2008م، ص 153 - 167 به طبع رسید. آقای محمد روشن در تصحیح و تحشیه این کتاب (چاپ تهران، 1363ش، چهار جلد) از این نسخه استفاده کرده است و گوید که این نسخه از نیمه باب 18 ص 883 متن چاپی آغاز میشود و به ص 1973 سطر 22 باب 19 گسیخته مید. این نسخه از سوی مرکز پژوهشی میراث مکتوب، تهران با همکاری مؤسسه مطالعات اسلامی دانشگاه آزاد برلین با مقدمه و یادداشستهای آقای نجیب مایل هروی در 1391ش به صورت عکسی منتشر شد.
این نسخهشناس و فهرست نگار پیشکسوت پاکستانی یادآور شد: 2- نسخه ای دیگر که به نظرم شایسته ثبت در حافظه جهانی یونسکو است، نسخهای از نظام التواریخ تالیف رالدین ابوسعید عبدالله قاضی بیضاوی شیرازی است. این نسخه در موزه لاهور با شماره MS933 نگهداری میشود. مطابق تر قیمه، این نسخه در اوائل ماه رمضان 695 هجری کتابت شده است و نام کاتب عبدالرحمان بن الحاجب المسوری؟ است. این نسخه دو ویژگی دارد؛ یکی اینکه در حین حیات مؤلف کتابت شده و دیگری 44 مجلس بر به سبکی مکتب سلجوقی دارد. این یگانه نسخه مصور این کتاب است. در سال 2009 میلادی به اتفاق پرفسور چارلس ملویل Charles P.Melville استاد تاریخ ایران در دانشگاه کامبریج به موزه لاهور رفتیم و این نسخه را دیدیم. پرفسور ملویل متخصص نظام التواریخ است و یکی از تحقیقهای او درباره نسخههای این کتاب با نام از آدم تا آباقا، به ترجمه فارسی محمد رضا طهماسبی، ضمیمه 14 آیه میراثه، تهران 1387 ش / 2008م چاپ شده جای دارد که روی مینیاتورهای این نسخه، نگاه متخصصانه انداخته شود و این تصاویر با تحلیل هنرمندانه به صورت مرقع چاپ شود. دکتر انجم رحمانی مدیر پیشین موزه لاهور متن نظام التواریخ را براساس این نسخه و چند نسخه دیگر در سال 2010 م در لاهور منتشر کرده است.
به گفته نوشاهی، علاوه براین دو نسخه، نسخههای نفیس و قدیم دیگری هم در پاکستان از متون کهن فارسی وجود دارد. اگرچه اینها چاپ شده است ولی اهمیت نسخهها در جای خود محفوظ است: 1-بیان الادیان تالیف ابوالمعالی محمد در سال 480 هجری قمری: نسخهای نزد مرحوم دکتر وحید قریشی در لاهور دیده بودم. اگرچه تاریخ کتابت را ندارد ولی خط آن متعلق به قرن 8 هجری است و تمام ویژگیهای قدامت خط را دارد. کاتب دال را ذال و گاف را کاف مینویسد و گاهی زیر دال یک نقطه میگذارد. این کتاب در بیان فرقههای اسلام است و پیشتر به کوشش شارل شفر در سال 1883 م در پاریس و عباس اقبال در سال 1312 ش در تهران و محمد تقی دانش پژوه در 1386 ش در تهران به چاپ رسیده است ولی در هیچکدام از این چاپها از نسخه وحید قریشی استفاده نشده است. با مقایسهای کوتاه که بین چاپ دانش پژوه و نسخه وحید قریشی داشتم، میان آن دو اختلافات چشمگیر همه شد. به خصوص اینکه نسخه وحید قریشی «باب پنجم اندر یاد کردن حکایت و نوادر» نیز دارد.
وی ادامه داد: 2-تکمله الاصناف تالیف علی بن محمد بن طاهر کرمینه ای از بلاد ماورا النهر: فرهنگ عربی به فارسی است که در قرن 6 هجری نگاشته شده و یگانه نسخه آن در کتابخانه گنج بخش اسلام آبادف شماره 1351 موجود است. اول از روی همین نسخه با مقدمه آقای اکبر ثبوت در 1985 م در اسلام آباد چاپ فاکسمیله شده است و در 1385 ش به کوشش آقای علی رواقی و خانم زلیخا عظیمی در تهران از روی همین نسخه، چاپ حروفی شده است.
این نسخه شناس در پایان و ضمن نشان دادن تصاویری از نسخههایی که درباره آنها سخن میگفت، یادآور شد: 3-اسوله و اجوبه رشیدی تالیف خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی: شامل 25 رساله در فلسفه، طب، تفسیر، حدیث، و هیات است که نسخه ای از آن در کتابخانه گنج بخش اسلام آباد، شماره 13789 موجود است و از همین رو نسخه به کوشش دکتر رضا شعبانی در 1993 م در اسلام آباد چاپ فاکسیمیله و چاپ حروفی شده است. مرکبهای مختلف که کاتب در نوشتن این نسخه به کار برده است برای تاریخ نسخه پردازی و نسخه نویسی قابل استناد است.