نوجوانان در دوره سنی خود، استرسها و فشارهای زیادی را تجربه میکنند. البته خیلی از نوجوانان با این فشارها راحت و موفقیتآمیز کنار میآیند، اما برخی از پا درمیآیند و مستاصل میشوند. اکثر استرسهایی که نوجوانان تجربه میکنند، فشارهای مربوط به مرحله گذار هستند؛ یعنی کموبیش همه انسانها در دورهٔ گذار از کودکی به نوجوانی این فشارها را تجربه میکنند. در هر دورهٔ گذار، فرد نقشهای جدیدی را میپذیرد و تکالیف جدیدی پیدا میکند. گرچه درمورد بعضی از نوجوانان، نقشها و تکالیف میتواند، به دلایلی مختلف، مانند سابقهٔ ابتلا به بیماری روانی در خانواده، ویژگیهای شخصیتی خاص و… کمی پیچیدهتر شود که در نهایت زمینه را برای ابتلا به بیماری روانی در آن نوجوان آماده کند. تذکر این نکته نیز ضروری است که بسیاری از بیماریهای روانی، اغلب برای نخستین بار در این دوران زندگی شروع میشوند؛ در نتیجه، ظهور برخی از علائم مانند علائم افسردگی در نوجوان، ممکن است فراتر از یک واکنش طبیعی به مرحلهٔ گذار باشد و در واقع بروز نخستین نشانههای یک مشکل روانی جدی تعبیر شود. در این مطلب میخواهیم به عنوان یک راهنمای کوتاه، شما را با مهمترین نشانههای افسردگی در نوجوانان و کارهایی که شما میتوانید به عنوان پدر و مادر انجامش دهید، آشنا کنیم.
شناسایی نوجوان مشکوک به افسردگی
افسردگی در نوجوانان، کمی متفاوت از بزرگسالان خود را نشان میدهد. لیست زیر میتواند به شما کمک کند، افسردگی نوجوانتان را تشخیص دهید. البته مجموعهای از این علائم با هم معنی افسردگی میدهد و برای تشخیص درستِ افسردگی در نوجوان باید بیشتر این علائم، نه یکی و دو تا، وجود داشته باشند. مهمتر این که در نهایت تشخیص قطعی، بر عهدهٔ روانپزشک یا روانشناس بالینی است نه شما.
1. غمگینی، ناامیدی و کاهش لذت
فراوانی بالای هیجانهای منفی به خصوص احساس غم مداوم، خلق مضطرب، احساس تهیبودن، ناامیدی، بدبینی و ازدستدادن علاقه یا لذتنبردن از سرگرمیهایی که هر شخصی از آن لذت میبرد، مهمترین علامت افسردگی است. در این زمینه آنچه در نوجوانان و بزرگسالان میبینیم گاهی متفاوت است. بزرگسالان با گوشهگیری و انزوا این هیجانها را بروز میدهند، اما بعضی از نوجوانان با پرخاشگری و تحریکپذیری.
2. تغییرات در خلق، ظاهر یا رفتار نوجوان
بعضی از نوجوانها مستقیم نمیگویند که مشکلی دارند، اما ظاهر و رفتارشان چیز دیگری نشان میدهد. نرسیدن به بهداشت شخصی یا ظاهری و نحوهٔ پوشش ممکن است شاهدی از وجود یک مشکل باشد. افت در عملکرد تحصیلی، حضور نامرتب در کلاس درس، نمونههایی از تغییرات رفتاری هستند که ممکن است نشانهٔ افسردگی باشند. زیاد ازکورهدررفتن، تهدید همکلاسیها و مزاحمتهای رفتاری هم ممکن است نشانهٔ مشکل باشند.
3. مشکلات تحصیلی
نوجوانانی که عملکرد تحصیلی آنها به میزان شایانتوجهی کاهش پیدا میکند، ممکن است در حوزههای دیگری از زندگیشان نیز به احساس استیصال دچار شوند. برخی نوجوانان در زمینهٔ تمرکز در کلاس درس یا گذراندن امتحانها به مشکل دچار میشوند. گاهی هم تصمیم به ترک تحصیل، نشانهٔ افسردگی است.
4. نشانههای خودکشی
اگر نوجوانی از خودکشی صحبت کند یا درباره آن چیزهایی بنویسد، این عمل باید جدی تلقی شود. افکار خودکشی، ضرورتاً خطرناک نیستند، اما نشان میدهند که نوجوان احساس استیصال یا افسردگی میکند. اگر تصور کنیم که صحبت از خودکشی تنها به قصد جلب توجه بیشتر انجام میگیرد، اشتباهبودن این تصور، خطرناک است؛ زیرا ممکن است موجب فاجعهای جبران ناپذیر شود.
چه کنیم؟ چه نکنیم؟
والدین و سایر اطرافیان نوجوان افسرده، همیشه نگران هستند که چه باید کنند؟ میترسند دست به اقداماتی بزنند که اوضاع را بدتر کند! اگر خیلی خلاصه بخواهیم بگوییم، بهترین راهکار شما به عنوان والدین، برقراری ارتباط مثبت با نوجوان و داشتن رفتاری حمایتگرایانه است. به عنوان راهنمای مختصر، ما هم توصیهها هم قدغنهای بعد از افسردگی نوجوان را برایتان گفتهایم.
توصیهها
1. به او بگویید مایلید کمک کنید
بگذارید نوجوان بداند که شما میفهمید احساس افسردگی میکند و مایلید به او کمک کنید. برای این کار بهتر است از جملاتی مانند «میدانم که اخیراً احساس خوبی نداری و شاید دوست داشته باشی تنها بمانی، اما اگر نیاز به کمک داشتی، من اینجا هستم و میتوانی روی من حساب کنی» یا «هر شخصی گاهی احساس غمگینی شدید میکند و حوصلهٔ هیچ چیز را ندارد، شاید تو هم الان این طور شده باشی» و… استفاده کنید.
2. تشویقش کنید حرف بزند
بیشتر با او همراهی کنید و او را تشویق کنید تا دربارهٔ احساساتش صحبت کند. لازم است نوجوان درباره احساسهای منفی خود، با شخصی صحبت کند، اما گاهی فکر میکند این کار مفید نیست، یا نگران قضاوت و تمسخر است. در این مواقع به او بگویید «اگر چیزی تو را ناراحت میکند یا میخواهی درباره نگرانیهایت صحبت کنی، من خیلی دوست دارم بشنوم» یا «صحبتکردن درباره احساسات سخت است، اما بعدش که انجام میدهی خیلی حس خوبی داری، میخواهی امتحان کنی؟».
3. به او پیشنهاد دهید پیش روانشناس برود
گرچه اکثر نوجوانان از رفتن نزد روانشناس خودداری میکنند، اما به عنوان یک اقدام مفید به آنها پیشنهاد دهید، از کمک یک روانشناس برای حل مشکل استفاده کنند.
قدغنها
1. ناراحتیهای نوجوان را کوچک جلوهدادن
مثلاً اگر بگوییم «هیچ چیز نیست» یا «عیبی ندارد، مشکلات خودشان حل میشوند» یا «خب حالا مگر چه شده؟ دوستت رفته ولی دوستهای دیگرت هستند» ناراحتیهای نوجوان را کوچک کردهایم.
2. بمبارانکردن نوجوان با راهحل و نصایح معمول
مثلاً گفتن «بلند شو و شاداب باش» یا «تو اگر بخواهی میتوانی همه چیز را عوض کنی. فقط کافی است اراده کنی.» دردی را دوا نمیکند.
3. هراس از پرسش دربارهٔ افکار خودکشی
نشانههای خودکشی در نوجوان را باید جدی گرفت و به هیچ وجه تمسخر نکرد. مثلاً نگوییم «خودکشی جرات میخواهد که تو از پسش برنمیآیی» یا «خودکشی کار آدمهای ضعیف است».