چهل روز از رفتن «داوود رشیدی» گذشت. مراسم چهلم او در سالن اصلی تئاتر شهر برگزار شد. بسیاری از هنرمندان عرصهی بازیگری و سینما مهمان خانوادهی رشیدی بودند. ادامهی این گزارش را در بنیتا بخوانید.
چهل روز پیش از مقابل تالار وحدت، داوود رشیدی رهسپار خانهی ابدیاش شد. مطلب مربوط به این خبر را میتوانید در بنیتا بخوانید.
حوالی ساعت 8 شب مراسم شروع شد. مهمانان و عکاسان و خبرنگاران وارد سالن شدند. «احترام برومند»، «لیلی» و «فرهاد رشیدی»، مقدم مهمانان را با خوشآمد گویی گرمشان گرامی داشتند.
احترام برومند
اجرای این مراسم بر عهدهی «منصور ضابطیان» بود. «امیر اثباتی» طراحی این مراسم را بر عهده داشت و کارگردان آن هم «محمد رحمانیان» بود.
آغاز مراسم با صحبتهای ضابطیان بود. سپس بیوگرافی مختصری همراه با عکسهای داوود رشیدی از کودکی تا سالهای آخر زندگانیاش، با صدای خودش پخش شد.
در این مراسم در دو نمایش کوتاه به کارگردانی محمد رحمانیان، آثار داوود رشیدی مرور شدند. در بخش اول کارنامهی تئاتر او و در بخش دوم، کارنامهی سینمایی این بازیگر فقید، بهگونهای دراماتیک مرور شد. در هر دو نمایش، بازیگری که با هیبتی شبیه به داوود رشیدی پشت به تماشاگران نشسته بود نقش او را بازی میکرد. هر دو اجرای کوتاه با قطعهای از «رضا یزدانی»، خوانندهی پاپ-راک که به اجرای زنده پرداخت خاتمه یافت. بازیگر مقابل داوود رشیدی در بخش اول «احسان کرمی» و در بخش دوم «سینا رازانی» بودند.
اولین سخنران قرار بود که محمد رحمانیان باشد. او دواندوان و بطری آب به دست روی صحنه آمد و بابت تأخیر عذرخواهی کرد. سپس از «حمید امجد» درخواست کرد که صحبت کند.
امجد روی صحنه رفت و گفت: «از من خواسته شده است در مدت زمان پنج دقیقه در مورد بزرگمردان دهه چهل صحبت کنم اما نمیدانم اساساً این کار چقدر شدنی است.»
حمید امجد
در ادامه سخنانش از تأثیر رشیدی بر تئاتر و سینمای ایران گفت و حقی که بر گردن هنر ایران دارد.
منصور ضابطیان از «محمود دولتآبادی» درخواست کرد روی صحنه برود. دولتآبادی در میان تشویق حضاری که به احترام او ایستاده بودند در حالی که کت سورمهای رنگش را با انگشتان یک دست پشت یک شانه نگه داشته بود روی صحنه رفت و گفت: «ما به احترام زندگان اینجا هستیم. ضمن ادای احترام به همسر و فرزند رشیدی باید از ذوق و سلیقهای که برای زنده نشان داده شدن این مراسم به کار گرفته شد تشکر کنم. فراموش نکنیم که مرگ همیشه هست و این زندگی است که فقط یکبار است.»
محمود دولت آبادی
نوبت به محمد رحمانیان رسید. او با دعوت ضابطیان روی سن آمد. او اینگونه آغاز کرد: «داوود رشیدی بعد از بهمن 57 دچار مشکلاتی شد. صادقانه اینکه او را از تلویزیون و مدیریت گروه نمایش و سرگرمی آن سازمان اخراج کردند.»
رحمانیان ادامه داد: «داوود رشیدی و حمید سمندریان کسانی بودند که شکل جدیدی از اجرای نمایشنامههای فرنگی را به ما نشان دادند. بعد از تلاشهای عبدالحسین نوشین و خانواده اسکویی، رشیدی و سمندریان بودند که به معرفی متون فرنگی و آموزش چگونگی روی صحنه بردن آنها پرداختند.»
وی که اخیراً نمایش «مجلس ضربت زدن» را روی صحنه برده بود، افزود: «داوود رشیدی هیچگاه ادعای سازندگی نداشت. او مرمتگر بود و نکاتی را که مغفول مانده بود مورد توجه قرار میداد. من یک تجربه همکاری در تئاتر با داوود رشیدی دارم. 12 سال پیش یعنی در سال 1383، نمایش «اسبها سال 59 هجری شمسی» را باهم کار کردیم و این نزدیکی باعث شد چیزهای بسیار زیادی از او بیاموزم.»
محمد رحمانیان
رحمانیان در ادامه خاطرهای از همکاریاش با داوود رشیدی نقل کرد و گفت: «به خاطر دارم روزی خبرنگاری پیش از اجرا برای مصاحبه با من آمده بود. من به بهانه تنگی وقت درخواستش را نپذیرفتم و با برخورد تند داوود رشیدی مواجه شدم. پیش از آن هم از رشیدی میترسیدم اما بعد از این اتفاق ترسم بیشتر شد. داوود رشیدی که همواره احترام بسیار زیادی برای خبرنگاران قائل بود مرا وادار کرد برای آن خبرنگار وقت بگذارم و زمانی که من بازیگران را بهانه کردم گفت خودم بالای سرشان هستم تا بیایی. وقتی برگشتم داوود رشیدی را دیدم که با شلاقی که در نمایش در دست میگرفت بالای سر بازیگران ایستاده است و صدا از کسی در نمیآید.»
بعد از سخنان رحمانیان، مجری برنامه به کارهای مدیریتی رشیدی در تلویزیون پرداخت. ضابطیان گفت: « داوود رشیدی در سال 1352 به تلویزیون ملی ایران رفت و در سمت مدیر گروه نمایش و سرگرمی مشغول به کار شد. او سال 1357 ناخواسته استعفا داد اما از جمله تولیدات سالهای حضورش در تلویزیون میتوان به «سلطان صاحبقران» به کارگردانی علی حاتمی و «دایی جان ناپلئون» به کارگردانی ناصر تقوایی اشاره کرد حتی بذر مجموعه «هزار دستان» در دوره مدیریت داوود رشیدی کاشته شد هر چند که حاصل آن سالها بعد روی آنتن رفت.»
سخنران بعدی مراسم مرضیه برومند بود که در میان تشویقهای حضار روی سن رفت. او به قول خودش از یکی از وجوه مغفول ماندهی رشیدی و دینی که بر گردن تئاتر عروسکی دارد، گفت. او توضیح داد: «قدیمیترین بنای مرکز تولید تئاتر و تئاتر عروسکی زیر نظر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان سال 1344 ساخته شد. این مرکز از سال 51 فعالیت خود را آغاز کرد و از سال 53 فعالیت تئاتری آن کلید خورد. آن زمان من، رضا بابک، بهرام شاهمحمدلو و تعداد دیگری از دوستانمان به خاطر اختلافاتی که وجود داشت علیرغم میل باطنی از کانون بیرون آمدیم. این اتفاق تقریباً با آغاز مدیریت داوود رشیدی در تلویزیون همراه بود.»
خواهر احترام برومند ادامه داد: «داوود رشیدی ساختمانی چهار طبقه در خیابان فاطمی را به واحد نمایش تلویزیون اختصاص داد و ما به آن جا رفتیم. مجموعههایی مانند «مدرسه موشها» و «خونه مادربزرگه» که برای شما خاطرهساز شدند حاصل همان دوران و مساعدتهای داوود رشیدی بودند.»
در پایان این مراسم ضابطیان از خانوادهی رشیدی دعوت کرد که روی سن بیایند. احترام برومند، لیلی رشیدی، فرزندش «سینا»، «فرهاد» و «مژگان» تنها پسر و عروس داوود رشیدی روی صحنه حضور یافتند و از برگزاری این مراسم سپاسگزاری کردند. ابتدا احترام برومند سخن گفت: «قصد داریم هر سال مابین تاریخ تولد و کوچ داوود که حدود یک ماه است یک نمایشنامهخوانی به نفع انجمنی خیریه برپا کنیم.»
او که حال چندان مساعدی هم نداشت ادامه داد: «یکی از چیزهایی که من از داوود آموختهام این است که هیچگاه از کمبود امکانات شکایت نکنم و محدودیتها را به امکان تبدیل نمایم.»
لیلی رشیدی هم بعد از مادرش سخن گفت. او اظهار داشت: «ای کاش سالن بزرگتری در اختیار داشتیم تا میتوانستیم غیر از هنرمندان میزبان مردم هم باشیم. هیچگاه فراموش نمیکنم با هر تسلیتی که مردم در کوچه و خیابان به من میگفتند چه میزان از اندوهم کاسته میشد.» لیلی در میانهی سخنانش بغض کرد و نتوانست ادامه دهد.
داریوش شایگان
طناز طباطبایی
از جمله هنرمندانی که در این مراسم حاضر بودند میتوان از «محمود دولتآبادی»، «اکبر زنجانپور»، «کیومرث پوراحمد»، «صدیق تعریف»، «جعفر والی»، «حسن فتحی»، «حمید امجد»، «پانتهآ پناهیها»، «علی دهکردی»، «رضا بهبودی»، «فریده سپاه منصور»، «طناز طباطبایی»، «محمود بصیری» و «ایرج راد» نام برد. از جمله مدیران حاضر در این مراسم «علی مرادخانی»، معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، «مهدی شفیعی» رئیس مرکز هنرهای نمایشی و «پیمان شریعتی» مدیر مجموعه تئاتر شهر بودند.
عکسها و گزارش این مراسم توسط امین نعمتی خبرنگار اختصاصی بنیتا تهیه شده است.