فراگیری و چندبعدی بودن تربیت مهدوی

یکی از بایسته های مهم تربیتی در جامعه مهدوی، این است که همه افراد آن، باید از رشد و بالندگی هماهنگ و همدلانه برخوردار باشند و در یک مسیر واحد و با یک اندیشه متعالی، در تحقّق مدینه فاضله بکوشند

فراگیری و چندبعدی بودن تربیت مهدوی
یکی از بایسته های مهم تربیتی در جامعه مهدوی، این است که همه افراد آن، باید از رشد و بالندگی هماهنگ و همدلانه برخوردار باشند و در یک مسیر واحد و با یک اندیشه متعالی، در تحقّق مدینه فاضله بکوشند. مدینه فاضله و جامعه آرمانی کامل و الهی، تنها در عصر ظهور در سراسر زمین بوجود خواهد آمد؛ اما شکل گیری آن در جامعه منتظر نیز امری ممکن و پسندیده است. زیربنای شکل گیری این اجتماع الهی، همسانی و برابری تک تک افراد در لزوم اصلاح رفتارها و افکار است. وجود هرگونه زمینه ناراستی و تباهی، همگان را تحت تأثیر قرار می دهد و موجب انحطاط و فساد دیگران می شود. به همین جهت، تعلیم و تربیت در جامعه مهدوی، هم باید فراگیر و همگانی باشد و هم تمامی ابعاد و زوایای فکری، اخلاقی، اعتقادی، عملی و حتی عاطفی افراد جامعه را در سطوح مختلف شامل شود. دقّت در این نکته روشن، ما را به این مسأله رهنمون می شود که وجود نوابت (انسان های هرز) و مفسدان در مدینه فاضله منتظر و یا افکار و باورهای ناشایست و غیرانسانی، مانع بزرگی فراروی رشد و بالندگی آن جامعه است و تنها راهکار برون رفت از این مشکل، لزوم برنامه ریزی جمعی و فراگیر و چندبعدی برای اصلاح عادت ها و رویه های ناسالم و تربیت همگانی و جمعی است. بی تفاوتی و بی توجهّی به اقشار مختلف جامعه- بخصوص قشرهای مرفّه و دین گریز و اخلاق ستیز- آفتی است که تأثیرات سوئی بر فرهنگ عمومی دارد و از آنجایی که آنان تأثیرات فراوانی بر دیگران دارند، مانع و تربیت صحیح در جامعه هستند. در تعلیم و تربیت مهدوی، هیچ کس و در هیچ حال از دایره «نظام اصلاحی و تربیتی» خارج نبوده و هیچ قشر و گروهی، به حال خود رها نخواهند شد.
در این نظام، همه آحاد بشر- چه کوچک و چه بزرگ؛ چه دانشمند و چه کم سواد، چه ثروتمند و چه فقیر؛ چه در شرق و چه در غرب- تحت تأثیر برنامه های فرهنگی و تربیتی بوده و همه ابعاد اخلاقی آنان دگرگون خواهد شد. نمی توان در اندیشه یک آرمان شهر الهی و فضیلت محور جهانی بود؛ اما بخش های تأثیرگذار و قدرتمند جامعه را به حال خود رها نمود و چشم بر خطرات و کژتابی های اخلاقی و حتی انحراف گری های آنان بست!! صالح و فاجر در این جامعه الهی، باید در مسیر کمال و تعالی قرار گیرند و به هیچ عنوان نمی توان وجود مفسدان و تباه گران را در جامعه برتابید!!
اگر تعلیم و تربیت صرفاً حالت رسمی و نهادی به خود گرفت و تنها شامل بخش ها و گروههای خاص در جامعه شد- بخصوص کودکان و نوجوانان طبقه متوسط- شاهد ناکارآمدی و ضعف آن خواهیم بود! اگر همه نهادهای رسمی و غیررسمی تعلیم و تربیت (بخصوص نهادهای فرهنگی و مذهب) به صورت جدّی و فراگیر وارد این عرصه نشوند و به همه افراد و گروهها و طبقات- البته کم سالان- توجّه نکنند و تمامی ابعاد و زوایای فکری و روحی آنها را مدّ نظر قرار ندهند، نتیجه ای جز اضطراب، چندگانگی فرهنگی، کژتابی های طبقاتی و... حاصل نخواهد شد. تعلیم و تربیت مهدوی، مبتنی بر پرورش ظرفیت ها و استعدادهای اخلاقی همه اقشار و افراد و حکمت آموزی و خردپروری همگانی است.
در این راستا، همه نهادهای فرهنگی- تربیتی باید به صورت پویا و فعّال، برای تمام گروه ها و افراد، برنامه های مناسب آموزشی، تبلیغی، ترویجی، اخلاقی و... داشته باشند و به طور مستقیم یا غیرمستقیم، آموزه های والای دینی انتقال دهند.
جامعه درعین حال که از یک کلیّت واحد برخوردار است و می توان برای عموم مردم برنامه های واحد داشت؛ اما درعین حال از سلایق، هنجارها، آداب، عادات و خصایص ویژه و متفاوتی نیز برخوردارند که باید به آنها توجّه کرد و حتّی برای ناصالحان و هنجارگریزان، آموزش های جدّی تر و کاملتری ارائه نمود و دایره تعلیم و تربیت را گسترش داد. چنان که امام مجتبی(ع) درباره امام مهدی(عج) می فرماید:
«یدین له عرض البلاد و طولها لایبقی کافر الاّ آمن به ولا طالحٌ الاّ صلح»(1)؛ «عرض و طول شهرها برایش خاضع می شوند؛ به طوری که هیچ کافری نمی ماند، مگراینکه ایمان می آورد و انسان ناشایستی نمی ماند، مگراینکه صالح و نیک کردار می گردد».
براین اساس در جامعه منتظر، باید گروه بندهای خاص فرهنگی صورت گیرد تا بتوان برای هرکدام جداگانه برنامه تربیتی- اخلاقی ارائه داد؛ ازجمله:
الف. گروه های هنجارگرا
ب. گروه های هنجارگریز که بسیاری از گروه های سنّی (کودک، نوجوان، جوان و میانسالی) را در برمی گیرد.
در تقسیم دیگر می توان گروه های زیر را برای تربیت درنظر گرفت:
الف. گروه های باورمند (دین گرا)
ب. گروه های کم باور (ضعیف الایمان)
ج. گروه های طغیان گر (پرفساد)
د. گروه های پوچ گرا (بی بنیان)
هـ. گروه های معنویّت ستیز (افسادگر) و...
اینها عموماً گروه های سنّی جوان و میانسال هستند که باید کار جدّی اعتقادی و دینی برای آنها انجام داد و زمینه های تکامل اخلاقی، عاطفی و وجدانی را در آنها بوجود آورد.

بایسته های تربیت فراگیر

باتوجّه به این رویکرد، تربیت فراگیر و چندبعدی در محورهای مختلفی قابل تحقّق و پیگیری است؛ ازجمله:
یکم. تربیت، باید همه سنین و جنسیت ها را شامل بشود.
تربیت، امری پویا، مستمرّ، مداوم و فعّال است و به همین جهت باید همیشگی و همگانی باشد و برای هر سنّی، در هر زمان و موقعیتی برنامه مناسب و بایسته ارائه دهد و هیچ یک از گروه های سنّی- بخصوص جوانان- را از دایره پرورش خود خارج نسازد. امام خمینی(ره) در این باره می گوید:
«ما هم باید به تبع اسلام تربیت کنیم جوانان خودمان را، تربیت کنیم بانوان خودمان را. بانوان ما تربیت کنند اطفال خودشان را در دامن خودشان. وقتی که بزرگ شدند، تربیت کنند آنها را تا برسند به آن وقتی که برومند شوند و برای اسلام و برای انسانیّت خدمتگزار باشند»(2).
و «جوان ها جدیدالعهد هستند به ملکوت عالم و نفوسشان پاک تر و هرچه بالاتر بروند- اگر چنانچه مجاهده نکنند و تحت تربیت واقع نشوند- هر قدمی که به بالا بردارند و هر مقداری که از سنشان بگذرد، بعیدتر می شود از ملکوت اعلی و اذهانشان کدورتش بیشتر می شود و لهذا تربیت ها باید از اوّل باشد. از همان کودکی تحت تربیت انسان قرار بگیرند و بعد هم در هرجا که هست، یک مربی هایی باشند که تربیت کنند انسان را و تا آخر عمر هم انسان محتاج به این است که تربیت بشود»(3).
دوّم. تربیت شامل همه ابعاد و زوایای انسان باشد.
تربیت فراگیر، تربیتی است که همه نیازها و ابعاد وجودی انسان را درنظر بگیرد و او را در ریشه کنی کاستی ها و نواقص مادی و معنوی راهنما باشد. انسان هم بعد مادی دارد و هم بعد معنایی؛ هم نیازهای مادی دارد؛ هم نیازهای فرامادی؛ هم باید در معنویات پیشرفت کند و هم در مادیات... اما نکته بایسته این است که در جنبه های یاد شده چگونه باید رشد متوازن، متناسب، متعادل، هماهنگ و اثرگذرای داشت؟! امام خمینی(ره) در این باره نکات زیبایی بیان می کند:
«اسلام نه دعوتش به خصوص معنویات است و نه دعوتش به خصوص مادیات است، هردو را دارد؛ یعنی اسلام و قرآن کریم آمده اند که انسان را به همه ابعادی که انسان دارد بسازند او را، تربیت کنند اورا»(4).
و «اسلام علاوه بر اینکه بشر را در روحیّات غنی می کند، در مادیّات غنی می کند. اسلام دین سیاست است، قبل از اینکه دین معنویّات باشد. اسلام همانطوری که به معنویّات نظر دارد و همانطوری که به روحیّات نظر دارد و تربیت دینی می کند و تربیت نفسانی می کند و تهذیب نفس می کند، همانطور به مادیّات نظر دارد و مردم را تربیت می کند در عالم که چطور از مادیّات استفاده کنند و چه نظر داشته باشند در مادیّات. اسلام مادیّات را همچو تعدیل می کند که به الهیّات منجر می شود. اسلام در مادیّات به نظر الهیّات نظر می کند و در الهیّات به نظر مادیّات نظر می کند. اسلام جامع مابین همه جهات است»(5).
سوّم. تربیت همه خواسته ها و عواطف انسان را درنظر بگیرد.
تعلیم و تربیت باید رشد متوازن و هماهنگ کلّ شخصیت انسان را از خلال تربیت روحی، خود عقلانی، هیجانات و احساسات بدنی پیگیری کند؛ بنابراین، تعلیم و تربیت، باید تمام ابعاد وجود؛ یعنی، روحی، عقلانی، تخیّلی، جسمانی، علمی و زبانی را، هم به طور فردی و هم جمعی رشد داده و به سوی خیر و دستیابی به کمال راهنمایی کند. هدف نهایی تعلیم و تربیت اسلامی، به طور کلّی نیل به کمال تسلیم در برابر خداوند در سطوح فردی، اجتماعی و انسانیّت است. امام خمینی(ره) در این باره می فرماید:
«اسلام برای ساختن انسان آمده است. کتاب آسمانی اسلام که آن قرآن مجید است، کتاب تربیت انسان است. انسان را به همه ابعادی که دارد، به بُعد روحانی و به بُعد جسمانی، بُعدهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، همه بُعدها، ... اسلام آمده است که به ما راه تربیت را نشان بدهد»(6).
چهارم. تربیت، دنیا و آخرت را باهم درنظر بگیرد.
تربیت واقعی، آن است که هم انسان را برای زندگی اخروی آماده سازد و درعین حال زندگی پاکیزه، شایسته و شکوهمندی در این دنیا به ارمغان آورد. زندگی انسان در دنیا- هرچند مقدمه ای برای حیات ابدی اخروی است- ولی خود نیز دارای ارج و اهمیّت است و باید برنامه مناسب و زیبایی برای آن ارائه گردد. امام خمینی(ره) در این باره می گوید:
«هزاران احادیث از پیغمبراسلام و پیشوایان دینی رسیده که انسان را راهنمایی به اسرار توحید و معرفت می کند و مشکلات زندگانی دو جهان را برای انسان آسان می کند و کلید درهای فضایل و کمالات را به رایگان به دست انسان می دهد»(7).
و «دین منزل حیوانی را به منزل انسانی تبدیل می کند ... اگر مقصود از زندگی، زندگانی پرافتخار با شرف انسانی است که ستمکاری ها و خلاف وظیفه ها و قانون شکنی ها و عفّت سوزی ها برکنار باشد، دین برای سازمان همان آمده و با آن می سازد»(8).

پی‌نوشت‌ها:

1- احتجاج طبرسی، ص291.
2- صحیفه نور، ج5، ص283.
3- همان، ج14، ص102.
4- همان، ج2، ص227.
5- همان، ج5، ص241.
6- همان، ج5، ص283.
7- کشف الأسرار، ص324.
8- همان، ص234.

منبع: کارگر، رحیم؛ (1389)، تعلیم و تربیت در عصر ظهور، قم: بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود(عج)چاپ دوم 1389.
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر