به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومیخانه کتاب، نشست نقد و بررسی کتاب «شرح مثنوی معنوی؛ با نگاهی تطبیقی به مبانی عرفان نظری» (دوشنبه 20 شهریور) با حضور غلامعلی حداد عادل، غلامرضا انصاری و ناهید عبقری در سرای اهل قلم خانه کتاب برگزار شد.
در ابتدای این نشست، غلامعلی حداد عادل با بیان اینکه از آشنایی من با خانم عبقری چند ماهی بیشتر نمیگذرد، گفت: چند ماه پیش، ایشان مجموعه شش جلدی شرح مثنوی معنوی را برای من فرستاند. من علاوه بر اینکه کتاب را اعلام وصول کردم تلفنی هم از ایشان تشکر کردم. این صحبت تلفنی مقدمه آشنایی و ارتباط بیشتر شد. در سفری که ماه گذشته به مشهد مقدس داشتم توفیقی شد چند ساعتی در دفتر و منزل ایشان شاهد عشق و علاقه ایشان برای مثنوی پژوهی باشم.
وی با اشاره به اهمیت و ضرورت مولوی پژوهی و مثنوی پژوهشی در روزگار کنونی گفت: همه دنیا احساس میکنند به رغم پیشرفتهای علمی و صنعتی و بحثهای فلسفی پیچیده، زندگی بشر در روی زمین آسودهتر نشده است. مردم سفر شش ماه را شش ساعته به مدد فناوری انجام میدهند اما بعد از رسیدن به مقصد نمیدانند چه کار کنند. این یعنی مسائل بشر حل نشده است. بعد دو جنگ جهانی، هیچ گاه جهان خالی از جنگ نداشتیم؛ این گواه این است که یک جای کار ایراد دارد. در چنین فضای است که حرف مولانا شنیدنی است. همه حرف مولانا از اول تا آخر در تمام آثارش این است که به من و شما متذکر شود که هستی در همین ظاهر محسوس مادی و طبیعی محدود نیست بلکه این ظاهر یک صورتی است که معنایی دارد و مراد از آسمان آن معناست. همه انبیا و اولیا آمدند که سر ما را از زمین به آسمان متوجه کنند.
وی با بیان اینکه مولانا کار بزرگی کرده است، گفت: او صدها قصه و داستان را از سنت پیشینیان تفحص و گردآوری و آنها را با دخل و تصرف های مناسب به شعر تبدیل کرد و با جاذبه این قصهها، توده های مردم را پای حرف خودش کشانده و بعد از لابه لای آن قصه ها حقیقت را پیدا و عروج و تعالی پیدا کرده و قصه را زمین گذاشت و حقیقت را به دست گرفت.
حداد عادل ادامه داد: مولانا در عالم عرفان کار حماسی کرده است و از نظر اندازه و زحمت قابل مقایسه با فردوسی در عالم حماسه است. برای همین همیشه بعد از تالیف مثنوی این کتاب مورد توجه همگان قرار گرفت و در طول بیش از هفتصد سالی که از تالیف آن گذشته، شرح های متعددی بر آن نوشته شده است.
وی با بیان اینکه تا سال 1380، 219 شرح بر مثنوی نوشته شده است، گفت: اگر ما اقبال به مثنوی را در این چند سال اخیر در نظر بگیریم میتوانیم بگویم این آمار به 250 شرح رسیده است. در هند که با زبان فارسی انس داشتند شرح هایی که بر مثنوی نوشته شده شاید بیشتر از شرح هایی است که در ایران نوشته شده است. در دوره ما مثنوی پژوهانی همچون سید جعفر شهیدی، زیرین کوب، استاد همایی، مرحوم علامه جعفری و... درباره مثنوی کار کردند.
وی به ویژگی های کتاب اشاره کرد و گفت: اولا نثر فارسی درست، بی عیبی و پرکششی دارد که این امری مغتنم است. ایشان از حشو و زواید پرهیز کردند و بعضی از دراز نفسی هایی که در آثار دیگران دیده میشود در این شش جلد قابل مشاهده نیست. مطب را شسته رفته، مفید و خلاصه به دست دادند و انضباط علمیرا رعایت کردند.
حداد عادل بهترین حس کتاب «شرح مثنوی معنوی» را بیان کردن معنی ابیات به زبان فارسی امروزی دانست و گفت: این کار میتواند برای کسی که در فهم زبان مولانا مشکل دارد سودمند باشد. این شرح از شرح های مفیدی است که بر غنای مثنوی پژوهی در زبان فارسی افزوده است.
وی در پایان به ارزش کار نویسنده کتاب اشاره کرد و گفت: نویسنده کتاب بهترین سال های عمر خودش را به صورت جدی صرف این کار کردند. من در بازدیدی که از دفتر ایشان داشتم متوجه شدم که از سر اعتقاد، علاقه و عشق این کار را کرد. همت ایشان برخواسته از عشق ایشان است. بعضی از ابیات دشوار مثنوی را شارحان دیگر نتوانستند به روشنی بیان کنند اما نویسنده یک معنای قابل فهم به دست داد که خواننده را راضی و خشنود میکند.
وی در پایان گفت: استاد موحد در فرهنگستان در چند سال اخیر موفق شدند یک تصحیح تازه از مثنوی بعد از تصحیح نیکلسون به دست آورند. استاد موحد کار مستقلی کردند و مثنوی را مستقلا تصحیح کردند و در واقع کار نیکلسون را تصحیح کردند، این کتاب چاپ شده است و به زودی در فرهنگستان رونمایی میشود.
در ادامه، ناهید عبقری، نویسنده کتاب گفت: این پژوهش که در ابتدا 6 هزار صفحه بوده و بنا به دلایل متعدد به حدود چهار هزار صفحه تقلیل داده شد، حاصل 30 سال مطالعه و پژوهش است. در این کتاب سعی کردم مطالب و مفاهیم را برای خوانندگان قابل درک و فهم کنم تا خوانندگان به خصوص دانشجویان در خوانش آن دچار مشکل نشوند.
وی ادامه داد: تمام واژه هایی که در مثنوی مهجور هستند و امروز کاربردی ندارند به همراه تمام معنای آنها در پانوشت آمده است. این کتاب، پلی بین عرفان نظری و عملی است. هنگام مطالعه و پژوهش از برخی آثار برجسته محیالدین ابن عربی استفاده کردم. مولانا برای تبیین مبانی دینی بخصوص معجزات انبیا به این امر اشاره میکند که انسان هایی که به تهذیب درون رسیده اند، اموری برایشان قابل درک است. این افراد به یقین میرسند و نیاز به براهین ندارند. انسان معاصر عقلگرا شده است، ما در این کتاب تمام ابیات را شرح دادیم و توضیحات عرفان نظری را به پانوشت منتقل کردیم. تعلیم دادیم که انسان فقط قالب جسمانی نیست، ما فقط این فیزیک نیستیم.
غلامرضا انصاری از دیگر سخنرانان این نشست به معضل کتاب نخوانی در جامعه اشاره کرد و گفت: توسعه ادبیات بعد از جنگ جهانی به صورت جدی مورد عنایت و توجه برنامه ریزان فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جهان قرار گرفته است. اگر به جوامعی که توانسته اند توسعه را به صورت تمام عیار در جامعه خودشان محقق کنند یا کشورهایی که هر روز با سرعت تمام خودشان و کمبودهای گذشته را جبران کردند، نگاه کنیم متوجه میشویم که توجه به فرهنگ و مسائل اجتماعی با یک نگاه عمیق علمیاز واجبات و ملزومات اساسی رسیدن به توسعه سیاسی و اقتصادی است.
وی ادامه داد: هر جامعه ای که شعار توسعه سر داد اما بسترهای فرهنگی برای آن ایجاد نکرد توسعه در منظر اجتماعی آن جوامع سرابی بیش نبوده است. در کشور ایران همزمان با ژاپن در عصر امیرکبیر بحث توجه به توسعه آغاز شد. در سال های اخیر نزدیک به 70 سال از عمر کشور در خصوص برنامه ریزی در ساختار فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی میگذرد ولی هنوز نتوانستیم به حداقل های توسعه برسیم. سرانه مطالعه در هند 112 دقیقه، در چین 74 دقیقه، در آمریکا 65 دقیقه و در ایران 13 دقیقه است. رتبه بندی گاردین در مورد باسوادترین کشورها نشان میدهد که فنلاند رتبه اول، نروژ رتبه دوم و هلند رتبه دهم را دارد. سرانه مطالعه در فنلاند 44 دقیقه و در هلند 31 دقیقه است.
وی ادامه داد: سرانه مطالعه در کشورمان بین 2 تا 72 دقیقه گزارش شده است. میانگین سرانه مطالعه کتاب در کشورمان کمتر از 15 دقیقه است. با نگاه دقیق باید آسیب شناسی کنیم که چه عواملی باعث کاهش توجه به مطالعه بوده است. کلا در دهه های اخیر عدم مطالعه را شاهد هستیم. کتاب نمیخوانیم چون نیازی به کتاب خواندن احساس نمیکنیم، تا عطش و فعل خواستن به وجود نیاید قطعا توجه به کتاب و کتابخوانی در حداقل است.
وی با بیان اینکه کتاب «شرح مثنوی معنوی» در طول سی سال انجام شده است، گفت: این کتاب در مقایسه با متون معاصر؛ محتوی روان تری دارد و عرفان نظری و عملی را با توضیح های شفاف و ساده ای بیان کرده تا برای کسانی که کمتر با حوزه عرفان سروکار دارند قابل فهم باشد. محتوی روان و تحلیل بسیار شیوایی که در کتاب وجود دارد مطالعه کتاب را برای خواننده ساده میکند.