رکسانا خوشابی؛ کارشناس ارشد مشاوره
گله و شکایت والدین از دوستان فرزندانشان تمامی ندارد؛ بسیاری از آنها با فرزندان نوجوان و حتی جوان خود بر سر انتخاب دوست یا معاشرت با دوستان ناباب یا نامناسب بگومگو دارند. این بگومگوها معمولا بر سر این است که به دلایلی دوست فرزند خود را لاابالی، زیاده از حد آزاد و بدون قید و بند، دارای ظاهر نامناسب و لباسهای ناجور، یا دارای خانواده بدون کنترل و بیتوجه یا در بدترین حالت، دارای انحراف و اهداف سوء میدانند.
از طرفی نوجوانها هم در بسیاری موارد، به همین چیزها کشش دارند، به لباسهای غیرعادی، مدهای جدید و عجیب، دوستان آزاد و رها که هر کاری دلشان میخواهد انجام میدهند و خلاصه کشش آنها به سمت چیزهایی است که در زندگی خود ندارند یا از آنها منع شده و نسبت به آنها کنجکاوند و آنها را نشانهای از بزرگ شدن، پیشرفت، آزادی و استقلال میدانند و در عین حال در مورد آن چیزها آگاهی و اطلاعات صحیحی نداشته و آموزشی دریافت نکردهاند.
به همین علت گاه، جنگهای سخت و گاهی هم مشاجرات کوچک بین پدر و مادرها و نوجوانانشان بر سر دوست و رفیق آنها درمیگیرد. در اصل، بیشتر این کشمکشها از این جا ناشی میشود که ارتباط خوب و مناسبی بین والدین و فرزندان وجود ندارد و به جای اعتماد و امنیت، بیاعتمادی بین آنها حاکم است و والدین از ابتدا، به جای روشهای عقلانی و صمیمانه، از روشهای زورمدارانه، برای ارتباط با فرزندانشان استفاده کرده، یا آنها را زیاده از حد خودخواه و لوس بار آوردهاند.
از آنجا که چنین عواملی ریشهدار بوده و اغلب برای حل آنها نیاز به ایجاد تغییرات اساسی در شخصیت، رفتار و روابط هست، در این فرصت کوتاه، نمیخواهم به آنها بپردازم، بلکه میخواهم به عامل دیگری اشاره کنم که بیشتر جنبه آموزشی دارد و در دوستیابی فرزندان ما از اهمیت ویژهای برخوردار است. آیا میدانید این عامل، کدام است؟
به فرزندان خود، دوستیابی را آموزش دهید.
متاسفانه اغلب ما به عنوان والدین، هرگز آموزش صحیحی در انتخاب دوست به فرزندان خود نمیدهیم و معلوم نیست طبق کدام قانون ناگفتهای انتظار داریم فرزندمان وقتی به سنین نوجوانی و جوانی رسید در انتخاب دوست، موفق عمل کند (بگذریم که خود ما هم آموزش صحیحی برای انتخاب دوست دریافت نکردهایم.)
نکته دیگر هم این است که اصولا آموزش دوستیابی باید از سن پایین شروع شود نه سنین نوجوانی. چرا که از همان سنین، کودک در معرض روابط اجتماعی و دوستانه قرار میگیرد و از همان مقطع، سنگ بنای انتخابهای او گذاشته میشود.
اگر کمی دقت کنیم متوجه میشویم کودکان دبستانی نیز به سمت همکلاسیهای خود جذب میشوند و گرچه نمیتوان اسم این جذب شدن را از همان ابتدا دوستی نامید اما خود این جذب شدن منجر به همنشینی و مصاحبت و سپس یادگیری از گروه و فرد همسال شده و تاثیر خود را بر جای خواهد گذاشت...
برای خواندن بخش دوم- دوستی، بدون آموزش- اینجا کلیک کنید.