ماهان شبکه ایرانیان

جذب توریسم با تقویت زیرساخت های صنعت گردشگری

مطبوعات کشور به طور روزانه مهمترین و برجسته ترین رخدادهای داخلی و خارجی را پوشش می دهند. این در حالی است که بخش زیادی از خبرها، یادداشت ها، گزارش ها، گفت وگوها و &#۸۲۳۰; به انعکاس شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه اختصاص می یابد؛ موضوعی که توجه ویژه به آن اهمیتی فزاینده دارد.

مطبوعات کشور به طور روزانه مهمترین و برجسته ترین رخدادهای داخلی و خارجی را پوشش می دهند. این در حالی است که بخش زیادی از خبرها، یادداشت ها، گزارش ها، گفت وگوها و … به انعکاس شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه اختصاص می یابد؛ موضوعی که توجه ویژه به آن اهمیتی فزاینده دارد.

گروه اطلاع رسانی ایرنا؛ موضوع های یادشده را که انعکاس قابل توجهی در روزنامه های صبح چهارشنبه پنجم مهر 1396 داشت؛ با هدف آگاهی بخشی و اطلاع رسانی بررسی کرده است.

** رونق گردشگری با همکاری های فرابخشی
سازمان جهانی گردشگری سازمان ملل متحد 27 سپتامبر را به عنوان روز جهانی گردشگری نام نهاده است. انتخاب و تصویب این روز نقطه عطفی در گردشگری جهانی محسوب می‌شود. نهادینه شدن استعدادها و سرمایه های حوزه گردشگری و در پی آن انتظار پیامدهای مطلوب از این صنعت با اصلاح قوانین، احکام، روش ها، دیدگاه ها و با فرهنگ سازی ملی به منظور همکاری های فرابخشی ارگان های متولی مسوول محقق خواهد شد.

روزنامه «اعتماد» در یادداشتی با عنوان «گردشگری ابزار توسعه پایدار»، نوشت: امروز پنجم مهر برابر با 27 سپتامبر به عنوان روز جهانی گردشگری در حالی در سراسر جهان گرامی داشته می‌شود که رقم گردشگران از مرز یک میلیارد و دویست میلیون نفر گذشته و صنعت گردشگری جایگاه خود را به عنوان رکن چهارم در اقتصاد جهان تثبیت کرده است. گردشگری نه تنها از نقطه نظر اقتصادی به عنوان یک صنعت رو به رشد، بلکه از جنبه فرهنگی و اجتماعی نیز به عنوان ابزاری قوی در اختیار دیپلماسی عمومی کشورها، روز به روز بیشتر مورد توجه کشورها قرار می‌گیرد. با چنین ظرفیت‌ها و قابلیت‌هایی، به‌درستی می‌توان گردشگری را ابزاری موثر برای توسعه پایدار کشورها دانست و از این روست که شعار روز جهانی گردشگری 2017 بر نقش گردشگری به عنوان ابزاری برای تحقق توسعه پایدار تاکید می‌کند.

علی‌اصغر مونسان رییس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، در ادامه این یادداشت می نویسد: نگاهی به آمار‌ها نشان می‌دهد ایران در شاخص رقابت‌پذیری گردشگری در میان 141 کشور جهان در سال 2013 رتبه 98 را داشته که در سال 2014 با یک پله صعود به رتبه 97 دست یافته و پیش‌بینی می‌شود در سال 2017 با چهار پله ارتقا به رتبه 93 دست یابد. این در حالی است که در انواع هفت‌گانه اصلی گردشگری، یعنی گردشگری تفریحی، درمانی، فرهنگی، مذهبی، ورزشی، تجاری، سیاسی و شاخه‌های زیرمجموعه این گروه‌ها، ظرفیت بالایی در کشورمان وجود دارد و در واقع تمام آنچه دیدنی است را کشور ما دارد و نیازی نیست که برای جذب گردشگران جاذبه‌های دیدنی خلق کنیم، چرا که ایران با داشتن بیش از33000 اثر ثبت شده ملی و 22 اثر ثبت جهانی و یک میلیون سایت تاریخی، تمدنی، گردشگری و اکوتوریسمی جزو15 کشور برتر دنیا از لحاظ جاذبه‌های فرهنگی، طبیعی، مذهبی و زیارتی است، اما در رتبه‌بندی‌های جهانی درمیان 139 کشور رتبه 114 را به خود اختصاص داده است و به لحاظ درآمد گردشگری نیز در رتبه 70 جهان قرار داریم که نشان‌دهنده سهم ناچیز ما دراین صنعت جهانی است.

روزنامه «دنیای اقتصاد» در گزارشی با عنوان «روایت رسمی از 7 چالش اساسی گردشگری»، آورد: امسال روز جهانی گردشگری به‌نام گردشگری پایدار و ابزاری برای توسعه نام‌گذاری شده که فرصت بی‌نظیری است برای اینکه صنعت گردشگری به توسعه پایدار کمک کند. این صنعت علاوه بر اثرات بزرگ و شگرف در حوزه اقتصادی اثرات مهمی در حوزه اجتماعی و زیست‌محیطی به‌عنوان مولفه‌های مهمی از توسعه پایدار دارد. سند طرح جامع حمایت از گردشگری با رویکرد حمایت گردشگری خارجی تهیه ‌شده و بخش‌هایی از آن به جذب توریست خارجی می‌پردازد مورد حمایت سازمان میراث ‌فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری قرار گرفته است. اشتغال‌زایی به‌عنوان یکی از مسائل عمده دولت است که در برنامه ششم عدد یک‌میلیون شغل در هر سال برای دولت پیش‌بینی شده است.

در ادامه این گزارش می خوانیم: با این‌همه کشور به ‌لحاظ درآمدزایی از این صنعت در رتبه 70 در دنیا قرار دارد و سهم ایران از این حوزه پردرآمد ناچیز است. این درحالی است که با بررسی انواع گردشگری در هفت بخش تفریحی، درمانی، فرهنگی، مذهبی، ورزشی، تجاری و سیاسی می توان دریافت که کشور در تمام این حوزه‌ها ظرفیت‌های خوبی دارد و برای جذب توریست نیاز به تولید جاذبه نیست. جاذبه‌های بی‌نظیر گردشگری در استان‌ها نشان می‌دهد که در بخش معرفی و تبلیغات داشته‌ها ضعیف عمل شده است که همه باید با برنامه ای منسجم و مدون داشته های ایران به ملل مختلف را معرفی کنند.

روزنامه «اطلاعات» با انتخاب گزارشی با عنوان «دوگانگی در صنعت گردشگری!‏»، می نویسد: در سده نوزدهم میلادی توریست‏‎های اشرافزاده فرانسوی فقط برای تحصیلات عالی به دیگر کشورها سفر می‌کردند؛ ولی سپس سفرهای سرگرمی و گشت‏‎وگذار و سپری‎کردن زمان‌های بیکاری نیز در کشوری غیر از زادگاه خود، در شمار سفرهای توریستی به شمار آمد. اما در دوران باستان سفر چگونه بود؟ بی‌گمان آسان نبوده است! مردانی بی‌باک مانند ابن‌بطوطه(تاریخنگار)، ناصرخسرو(شاعر)، مارکوپولو(جهانگرد بازرگان)، کریسف‌کلمپ(کاشف آمریکا) و واسکو دوگوما(کاشف پرتغال)، رویارویی با سختی‌ها را به جان می‌خریدند و زمان‌های زیادی در بیابان‌ها و دشت‌‎ها و از میان راه‎های پُرسیج و چالش می‌گذشتند(حتی گاهی به بهای از دست‌دادن دارایی) تا به شهر و دیاری بیگانه برسند و بگردند و ببینند و بیاموزند؛ البته انگیزه‌هایی مانند کاوشگری، شناخت نویافت‌ها(کشف)، ماجراجویی، بررسی تیره‌ها(اقوام) و دیدن مردمانی با فرهنگی‌ویژه نیز سبب می‌شد آنان غبار سفر را نفس بکشند. ‏در دوران باستان برخی از یونانیان و رومیان نیز به ایران سفر می‌کرده‌اند، مانند هردوت(تاریخنگار) و گِزن‌فُون(دانشمند)که بر پایه احساسات و دیده‌ها و شنیده‌های خود سفرنامه‎‏‌هایی نوشته‌اند که هنوز هم خواندنی است. بنیامین تودلای‌ ـ سفرنامه‌نویس اسپانیایی نیز در سده 12 میلادی به ایران آمد.‏

در ادامه این مطلب آمده است: کشورهای موفق در صنعت توریسم به رعایت حقوق و برقراری امنیت جانی و مالی جهانگردان خارجی پایبندند؛ در رسانه‎های آن‎ها به گونه‌ای هنری، مردم برای برخورد با جهانگردان آموزش داده می‎شوند. جهانگردان رفاه را در هر‎جا بجویند، به آسانی می‎یابند و در سفرها با کاهش بهای خدمات مواجه‎اند و به آسانی روادید دریافت می‎کنند و در بانک‎ها خدمات ویژه برایشان مهیا است. با ابزارهایی مانند آرامش اجتماعی، بهداشت، سازمان‎یافتگی(نظم)، اهمیت‌دادن به شادی و سلامت روحی جامعه و پاکیزگی زیست ‎محیطی، برخی کشورها توانسته‏‎اند بیشترین میزان موفقیت را در جذب توریست در جهان داشته باشند؛ که در میان نخستین‏‎ها آلمان و سوئیس و استرالیا به چشم می‏خورد. آن‌ها دارای مراکز مدرن فرهنگی، هنری و تاریخی‌اند و در به وجود آوردن بهترین هتل‏‎ها سرآمدند و همچنین در دانش پزشکی پیشرویند! ‏

روزنامه «گسترش تجارت» با درج یادداشتی با عنوان «گردشگرانی که جذب عاشورای حسینی می‌شوند»، نوشت: در ایام محرم آیین‌های متعددی در استان یزد برگزار می‌شوند که برای گردشگران خارجی جذابیت‌های بسیاری دارند. به منظور ساماندهی این آیین و جذب هرچه بیشتر گردشگران خارجی در ایام عاشورا از سوی اداره کل میراث‌فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری استان یزد با عنوان کارگروه گردشگری مذهبی و معنوی استان یزد ایجاد شده که از سال گذشته فعالیت این کارگروه به شدت افزایش یافته و برنامه‌های بسیار خوبی را برای ایام محرم و آیین‌های عاشورا و تاسوعا در نظر گرفته است. در امسال روز جهانی گردشگری و فصل پرسفر یزد با ایام محرم و حماسه عاشورا و تاسوعا مصادف شده است، از همین روی کارگروه گردشگری مذهبی و معنوی استان یزد نیز برنامه‌های بسیار خوبی را برای این ایام در نظر گرفته که این برنامه‌ها از شب پنجم ماه محرم آغاز می‌شود.

محمد رضا نصیری معاون گردشگری اداره کل میراث‌فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری استان یزد، در ادامه این یادداشت می نویسد: بر خلاف شایعه‌های منتشر شده در ایام محرم هزینه اسکان و اقامت گردشگران خارجی بر عهده آنها بوده و هزینه‌های این گردشگران از سوی عزاداران حسینی پرداخت نمی‌شود اما نذری‌های حسینی در میان گردشگران خارجی توزیع می‌شود. بنابراین ایام محرم نیز برای گردشگری استان یزد درآمدزایی و ارزآوری به همراه دارد با اینهمه یزدی‌ها با نذری‌های عاشورا و تاسوعا نیز از گردشگران خارجی پذیرایی می‌کنند. به طور کلی در 5 ماه گذشته 42 هزار نفر گردشگر خارجی به استان یزد سفر کردند که نسبت به مدت مشابه سال گذشته 5 درصد رشد داشته‌ایم. پیش‌بینی می‌کنیم تا پایان سال شاهد حضور 140 هزار نفر گردشگر خارجی باشیم، در این میان ایام محرم در افزایش جذب گردشگران خارجی نقش موثری داشته است.

** امنیت و آرامش جامعه با مهار آسیب های اجتماعی
آسیب های اجتماعی به عنوان موضوع هایی که نظم عمومی جامعه را برهم می زنند و هنجارهای آن را مورد تعرض قرار می دهند از اهمیت بالایی برخوردار است. زیرا افزایش این ناهنجاری ها نشانه ای از وجود بحران محسوب می شود و نظم اجتماعی را تهدید می کند. بی شک مهار و برطرف ساختن این مشکلات نیاز به تفکری جامع دارد تا آرامش و امنیت روانی را به جامعه بازگرداند.

روزنامه«ایران» در مطلبی با عنوان «قاطعانه می‌گوییم مصرف «شیشه» کاهش یافته است» به گفت وگو با حمید رضا صرامی مشاور دبیر کل و مدیر کل دفتر تحقیقات و آموزش ستاد مبارزه با مواد مخدر و مجری طرح شیوع شناسی مصرف مواد پرداخت و نوشت: مواد مخدر یک تهدید استراتژیک، چند وجهی و چند سببی است. مطلقاً نباید به این تهدید به شکل فردی، مقطعی و نمونه‌گیری از 11 معتاد در سطح کمپ‌ها و تعمیم آن به کل کشور نگاه کنیم. این نگاه‌های ناقص و سیاه نمایی‌ها همه غلط است به دلیل اینکه وقتی به ماهیت مسأله پیچیده اعتیاد به‌عنوان بخشی نگری، شخصی نگری و فقدان نگرش سیستمی و با یک نگاه هیجانی نگاه می‌کنیم تمام تحلیل‌های ما غلط می‌شود. تمام بحث من این است که هر کس می‌خواهد در حوزه اعتیاد سخن بگوید باید با رویکرد واقع‌بینانه و مبتنی بر شواهد و واقعیت‌های زندگی اجتماعی در کف خیابان سخن بگوید. نتایج شیوع شناسی که ما با حجم نمونه 57 هزار و 450 نفر در سطح مراکز استان‌ها و در هر استان 5 شهرستان شمال، جنوب، غرب و شرق و مرکز استان و همچنین روستاها در سال 1394 انجام دادیم، به‌دست آمده است. در استان‌ها 200 نفر پرسشگر که سه روز آموزش تخصصی دیدند این کار را انجام دادند.

در ادامه این گفت وگو می خوانیم: همان‌طور که هروئین جرم است گل هم جرم است. در قوانین فعلی 30گرم هروئین اعدام است. چطور هروئین را راحت می‌گویند شیشه را نمی‌گویند؟ اتفاقاً بر اساس قوانین جرایم شیشه و هروئین در کیفر یکسان است. اینجا می‌گوید مصرف شیشه 8.1 درصد و هروئین 7.1 درصد است. البته برای حشیش هم جرم داریم. هر کسی این موضوع را بیان کرده که مصرف‌کنندگان مصرف شیشه را پنهان کرده‌اند، غیر علمی است به دلیل اینکه وقتی اعتیاد جرم است همه جرایم مربوط به مواد مخدر جرم است. البته بازهم تأکید می‌کنم پرسشگر ما یک روانشناس و جامعه شناس بوده پلیس که نبوده است. تریاک، شیشه، حشیش، هروئین و هروئین فشرده هم داریم. اینها در پاره‌ای از موارد یک شخص الگوی مصرف چندباره و در برخی موارد الگوی مصرفی تک مصرفی داریم. مثلاً در مصرف‌کنندگان مستمر(2 میلیون و 800 هزار نفر) 5 درصد مصرف 3 ماده ترکیبی را دارند. همزمان شیشه و گل و هروئین یا الکل شیشه و گل را با هم مصرف کند.

روزنامه «آرمان» در گزارشی با عنوان «آزادی کودک‌آزاری از 9 شب به بعد!»، نوشت: کودک است دیگر، او را می‌ترسانند، گاهی قدرت نه گفتن ندارد و تن به شرایطی می‌دهد که ضربه‌های شدیدی به جسم و روحش وارد می‌شود. تازه این اوج کودک ‌آزاری است. موارد خفیف‌تر آن به کتک ‌زدن تا مرحله کبودی، سوزاندن با سیگار، بریدگی و… خلاصه می‌شود که حتی تجسم آن نیز دردآور است. بنابراین ضرورت وجود یک سازمان حمایتی در این میان احساس می‌شود، چرا که در مواردی می‌تواند با اقدامات به ‌موقع و سریع جلو شدت آسیب ‌های وارده را بگیرد. کودکان مستاصل به مامنی چون اورژانس اجتماعی نیاز دارند تا با حمایت همه‌جانبه کودکی ازدست‌رفته خود را به دست آورند. انتظار؛ واژه‌ای که گاهی اوضاع را وخیم‌تر می‌کند و تنها شرایط فرد مضطرب را التهاب می‌بخشد. حال شرایط کودکی آزاردیده را در ذهن خود ترسیم کنید؛ دختر یا پسربچه‌ای که توسط اطرافیان خود مورد ضرب و شتم قرار گرفته و تنها چشم امیدش به این است که از این مخمصه رهایی یابد. شانس بیاورد اعضای خانواده‌ای، دوستی، همسایه‌ای و… پیدا شود و قصد کند که حال و اوضاع او را به اورژانس اجتماعی گزارش دهد و باز هم انتظار و صدای ضبط‌شده‌ای که تنها مددجو را به گیرودار اداری می‌کشاند.

در ادامه می خوانیم: در قانون حمایت از کودکان‌ونوجوانان مصوب سال1381 ذکر شده که همه مردم موظفند کودک‌آزاری را گزارش دهند و اگر از این موضوع سر باز زنند، خود نوعی جرم محسوب می‌‌شود و مستوجب مجازات حبس و جزای نقدی است. در این قانون تصریح ‌شده کودک‌آزاری جرمی عمومی است و نیاز به شاکی خصوصی ندارد. بنابراین نقش اورژانس اجتماعی در این میان چشمگیر است، چرا که از طرفی افرادی که شاهد کودک‌آزاری‌ها هستند، باید این آسیب را به اورژانس اجتماعی گزارش دهند و از طرف دیگر گاهی اوقات این ضرورت ایجاد می‌شود که مددجوی اورژانس در روال پرونده کودک‌آزاری قرار گیرد و نظرات و مستندات او درج شود. بنابراین نیاز است با توجه به اتفاقات اخیر و بروز چندین مورد کودک‌آزاری تکان‌دهنده توسعه عملکرد این مجموعه مورد توجه قرار گرفته و کارآمد باشد، چرا که بسیاری از کودک‌آزاری‌ها پنهانی است. باید شرایط به‌گونه‌ای باشد که کودکان و خانواده‌هایشان بتوانند با آگاهی از وجود خدمات اورژانس اجتماعی در اسرع وقت و بدون واهمه معضلات خود را مطرح کنند.

روزنامه «صبح نو» با انتخاب گزارشی با عنوان «این قل‏قل‏های پر سروصدا» می نویسد: ممنوعیت استفاده از قلیان، روند پر پیچ و خمی داشته‎است. در سال 71 جمعیت مبارزه با استعمال دخانیات، ممنوعیت استعمال قلیان را به هیات وزیران، ریاست جمهوری و مجلس ارائه داد که از این سال تا سال 76 مصوبه مجموعه هیات دولت و مجمع تشخیص مصلحت نظام قرار گرفت و براساس آن استعمال سیگار و مواد دخانی در اماکن عمومی ممنوع اعلام شد. با این حال، قلیان دوباره بر میزهای قهوه‌خانه‎ها دیده می‌شد. در سال 1383 باز مصرف قلیان در اماکن عمومی کشور ممنوع شد. ولی این ممنوعیت ادامه نداشت و در سال 1384 با اصلاح تبصره ماده1 آیین نامه ممنوعیت استعمال و عرضه سیگار و سایر مواد دخانی در اماکن عمومی، قهوه خانه‎ها و رستوران‏های سنتی مجاز به عرضه سیگار و مواد دخانی شدند؛ اما به فاصله کمتر از یک سال، ورق برگشت. در همین مدت، هربار زمزمه‎های آزاد شدن مصرف قلیان به گوش می‏رسید،؛ وزارت بهداشت به اشکال مختلف سعی در مقابله با این ایده‎ها می‏کرد. تا سال 1386 که زور وزارت بهداشت به سایر سازمان‎های مخالف ممنوعیت قلیان چربید و دوباره بحث ممنوعیت قلیان مطرح شد.

در ادامه آمده است: نیروی انتظامی و وزارت بهداشت مکلفند در راستای تأمین سلامت جامعه، با متخلفانی که حکم دیوان عدالت اداری مبنی بر ممنوعیت عرضه قلیان در اماکن عمومی را لغو می‌کنند، برخورد کنند. احمدآریایی ‌نژاد، عضو هیات رییسه کمیسیون بهداشت و درمان مجلس طی گفت ‌وگویی، جمع‎آوری قلیان‌ها از قهوه‌خانه‌ها و سفره‎خانه‌های سنتی را ضروری خواند و گفت : مگر غیر از این است که در اسلام هر چیزی که سبب بیماری، هلاکت ونابودی بشر شود حرام است. پس چرا به چنین اماکنی که جوانان کشور را به ورطه نابودی می‎کشاند اجازه فعالیت داده می‏شود و مسوولان مقدمات کار را برای جوانان فراهم می‏کنند؟ بهتر است با توجه جدی به اصل تقدم پیشگیری بر درمان، قلیان‎ها در کشور جمع‎آوری شوند.

روزنامه «شرق» در مطلبی با عنوان «کار کودکان مافیا ندارد» به گفت وگو با فاطمه دانشور کارآفرین و مؤسس مرکز خیریه مهرآفرین، پرداخت و آورد: در مورد ماجرای کودکان کار و خیابان که این‌روزها سروصدای زیادی را شاهد هستیم، ذکر نکاتی بسیار مهم به نظر می‌رسد، در ابتدا اینکه کودک کار و خیابانی دو مؤلفه جدا با تعریف و ماهیتی جداگانه‌ هستند. مسئله اصلی دراین‌باره شاید این باشد که ما به نقش سازمان‌های مردم‌نهاد در مداخلات و ورود به حل بحران‌های اجتماعی اولویت نداده‌ایم. بودن سازمان‌های مردم‌نهاد و فعالان حوزه اجتماعی، از این جهت مهم است که آنها سال‌ها فعالیت کرده‌اند، در دولت‌ها کار کردند و کسب تجربه داشتند. از دولت اصلاحات و اصولگرا همه آمدند و رفته‌اند و در مقاطعی که صاحب اختیار بودند صحبت کرده‌اند و کاری هم انجام داده‌اند. ولی سازمان‌های مردم‌نهاد همیشه بوده‌اند و تأثیرگذار بودند.

در ادامه این گفت وگو می خوانیم: وقتی در سال‌ها به حل این مشکل فکر نکرده‌ایم، حالا در یک فوریت و بنا به ‌هزار و یک دلیل نمی‌شود آن را حل کرد. بخشی از این کودکان افغانستانی هستند و نمی‌شود به آنها پول داد، پس نمی‌شود کودک آنها را گرفت؛ چون مشکلات دیگری در این خانواده‌ها بروز می‌کند. برخورد غیرریشه‌ای با این آسیب‌ها، آسیب‌های دیگری ایجاد می‌کند. موضوعات و مسائلی که جنس انسانی دارند، به‌راحتی ‌حل‌شدنی نیست و باید درباره‌اش فکر بشود. مداخلات ما همیشه ضربتی و هیجانی است و نمی‌تواند راه‌حل باشد. حل مسائل اجتماعی زمان‌بر است و در کوتاه‌مدت جواب نمی‌دهد، بیایید به فکر حل زیربنایی مشکل باشیم و در این فاصله ایجاد زیربنا به این کودکان و خانواده‌های آنها خدمات بدهیم. خدمات کاهش آسیب بدهیم و ان‌جی‌او‌ها را تقویت کنیم تا به اینها خدمات بدهند، ساعت کار بچه‌ها را کم کنیم که به‌جای هشت ساعت کار در روز، هفته‌ای ٢٠ ساعت کار کنند و روزهای دیگر درس بخوانند تا آسیب‌های این بچه‌ها را کم کنیم. من فکر می‌کنم نگاهمان به سازمان‌های مردم‌نهاد تغییر کند و اجازه صحبت به آنها بدهیم تا بانک اطلاعاتی تهیه کنیم. ما خیلی جلوتر از شما پرونده این کودکان را تهیه کرده‌ایم. اگر پرونده می‌خواهید از ما بگیرید، ما سال‌هاست پرونده این کودکان را ساخته‌ایم، به سازمان‌های مردم‌نهاد اعتماد کنید.

** بازگشت قهرمانانه پیکر شهید محسن حججی
پیکر مطهر شهید مدافع حرم پاسدار محسن حججی که مرداد 1396 خورشیدی در نبرد با تکفیری های داعش در منطقه مرزی میان عراق و سوریه به شهادت رسیده بود، دوشنبه شب به تهران انتقال یافت. حججی دهمین عضو از لشکر زرهی 8 نجف اشرف بود که در جنگ در خاک سوریه کشته شد.

روزنامه «ایران» در گزارشی با عنوان «وداع با شهید بی سر» نوشت: شهید محسن حججی از نیروهای لشکر 8 نجف اشرف سپاه و اهل نجف‌آباد اصفهان بود که در مردادماه سال جاری در جریان حمله تروریست‌های تکفیری داعش به منطقه تنف در مرز عراق و سوریه به اسارت درآمد و دو روز بعد به ‌دست داعشیان به شهادت رسید. مراسم تشییع پیکر شهید محسن حججی امروز چهارشنبه از ساعت 9 صبح از میدان بهارستان تهران برگزار خواهد شد. پیکر این شهید مدافع حرم شامگاه دوشنبه سوم مهرماه با استقبال فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از طریق پایگاه هوایی قدر سپاه وارد تهران شد.

در ادامه می خوانیم: قرار است علی لاریجانی رئیس مجلس سخنران ویژه این مراسم باشد. محمود حجتی وزیر جهاد کشاورزی نیز به نمایندگی از دولت در مراسم تشییع و خاکسپاری این شهید در شهرستان نجف‌آباد شرکت می‌کند. سرهنگ حسن عابدی، جانشین رئیس پلیس راهور تهران بزرگ هم محدودیت‌ها و ممنوعیت‌های ترافیکی تشییع پیکر شهید حججی در ساعت 9 چهارشنبه را اعلام کرد. به گفته وی، همزمان با آغاز این مراسم محدودیت‌های تردد در خیابان مجاهدین، میدان شهدا، خیابان پیروزی، خیابان مازندران، خیابان 17 شهریور و خیابان انقلاب اعمال می‌شود. پیکر شهید حججی در یادمان شهدای نجف‌آباد به خاک سپرده می‌شود. پس از مراسم تشییع در تهران، پیکر شهید حججی به اصفهان می رود و در مسیر فرودگاه اصفهان تا میدان امام(ره) از پیکر شهید استقبال می‌شود و پس از این برنامه‌ پیکر شهید به نجف آباد انتقال پیدا می‌کند و مراسم شب وداع با شهید در نجف‌آباد برگزار می‌شود.

روزنامه«جام جم» با درج گزارشی با عنوان «بازگشت قهرمان» می نویسد: همه می‌آیند،‌ دیدنی است او، چه تماشا دارد، قصه‌اش را شنیده‌اند، داستانش را خوانده‌اند، دهان به دهان چرخانده‌اند، چشم دوخته‌اند به آن دو چشم سیاه، به آن نگاه نجیب،‌ به آن تن بی‌سر، به آن پیکر چاک چاک. آن شعله ‌های آتش، این اسیر دست بسته، آن قلب بی‌رحم، این پاسدار تشنه، همه را برد به تنف، به مرز سوریه و عراق، به آن صحرای گرم، به گودال قتلگاه، به شانزدهمین روز مرداد که یک صحنه‌اش قاب شد. داعشی‌ها محسن را گرفتند، فرماندهان ارشد سپاه می‌گویند که غافلگیرش کردند، او را که تیرخورده بود، که نایی نداشت، که انگشتر یازهرا دستش بود، که خم به ابرو نیاورد، حتی پای جوخه تیرباران.

در ادامه می خوانیم: محسن ایران سر ندارد، محسن حججی روز رزم، آن جوان لاغر اندام، آن زنده با سر. آمدنش چه دیر شد، دوشنبه‌شب چه دیر بود وقتی تابوتش روی دوش نیروهای تشریفات به خاک تهران رسید؛‌ اما خوب که آمد، خوب که وقتی اتوبوس حامل تروریست‌ها از مناطق تحت سلطه دولت سوریه از ارتفاعات قلمون غربی عبور کرد و به سمت شرق سوریه رفت، عملیات تبادل در بادیه الشام انجام شد و پیکر محسن به دست نیروهای مقاومت رسید. فرزند وطن حالا در وطن است. پیکرش دیروز حوالی ظهر، آرام گرفته در تابوتی ترمه‌پوش به دور ضریح حضرت ثامن طواف کرد و دوباره به سمت تهران آمد؛ حوالی عصر، از آسمان وطن. امروز همه به حرمت حججی می‌آیند، وعده‌گاه میدان امام حسین(ع) است، همه می‌آیند به احترام مدافعی که سردار سلیمانی به حلقوم بریده‌اش قسم خورد و وعده کرد که مدافعان حرم تا نابودی این شجره ملعونه از پا نمی‌نشینند.

روزنامه «فرهیختگان» در گزارشی با عنوان«بـر پیـکر مـا هنـوز ایـن سـر باقیـست»، نوشت: اولین باری که فهمیدم «شهید شدن» با «مردن» فرق دارد وقتی بود که یکی‌دوکلاس دبستان بیشتر سواد نداشتم؛ اما یادم هست که همه چیز بوی زندگی می‌داد. بوی اسپند و عطر بود و خبری از سیاهی نبود. چون پارچه‌های سیاه را برای مرده‌ها استفاده می‌کردند ولی «شهید» که زنده بود… حالا هم بچه‌های مدرسه، آنهایی که ماجرای امروز صبح میدان امام حسین(ع) را می‌بینند، بعدها خاطره خواهند گفت. برای هم تعریف می‌کنند که چرا شهید شدن با مردن فرق دارد. وقتی به جای پارچه سیاه، تابوت شمایل پرچم سه رنگ بگیرد. وقتی شهر را برای آمدن کسی آب و جارو کنند، وقتی اسپند دود کنند و کسی عطر بپاشد، وقتی راننده تاکسی‌ها بدون اینکه کسی بخشنامه کرده باشد، عکس شهید را به شیشه ماشین بچسبانند، وقتی بازیگرهای سینما و بازیکنان فوتبال همگی نام شهید را هشتگ کنند، وقتی جوانی بیست‌وچندساله یک‌شبه ره صدساله «شهره شهر شدن» را می‌پیماید، همه اینها یعنی «شهید شدن» با «مردن» خیلی فرق دارد.

در ادامه این گزارش آمده است: خیلی فرق دارد و این همه «فرق داشتن» از جایی شروع می‌شود که هزارها کیلومتر با اینجا فاصله دارد و اتفاقا آنجا هم میدان امام حسین است. میدان نبردهای نفس‌گیر حق و باطل. میدان ترس در نگاه دشمن و شجاعت در نگاه دوست، میدان خیمه و دود. جایی شبیه «غروب» فرشچیان، جایی در صحرای سوریه، همان جایی که چندی قبل‌تر حاج قاسم نماز ظهرش را خواند و به بچه‌ها سفارشش را کرد. گذرگاه حیاتی برای داعش. آنقدر که همه قوایش را برای محاصره تجهیز کند و غروب هجدهم مرداد، تعدادی از رزمندگان را که تا آخرین نفس جنگیده بودند، به شهادت برساند. محسن اما پس از جراحتی که برمی دارد، به اسارت تروریست‌ها درمی‌آید. هرچه در نگاه قاتل ترس هست، در نگاه محسن اثری از هراس نیست و کجاست رستم دستان قصه‌های شاهنامه تا نظاره‌گر نگاه محسن باشد. نگاه محسن شروع اتفاق‌هاست. شاعران شعر می‌نویسند، آنقدری که می‌شود یک کتاب.

روزنامه «اعتماد» در گزارشی با عنوان«پایتخت آماده استقبال از پیکر شهید حججی» نوشت: شامگاه دوشنبه، پیکر شهید محسن حججی از طریق پایگاه هوایی قدر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی وارد تهران شد و در فرودگاه مهرآباد و با حضور آحاد مختلف مردم، خانواده این شهید و جمعی از مسوولان کشوری و لشگری تشییع شد. شهید محسن حججی که یکی از نیروهای لشکر زرهی ٨ نجف اشرف و از نیروهای فعال موسسه شهید احمد کاظمی بود، روز سه‌شنبه ١٧ مردادماه در عملیاتی که نزدیک مرز سوریه با عراق صورت گرفت به اسارت گروه تروریستی داعش درآمد و پس از دو روز، به دست داعشیان به مقام شهادت نایل آمد. حال با گذشت یک ماه و نیم از این اتفاق، پیکر او به خاک میهن بازگشت تا در سه شهر کشور تشییع شود. پیکر شهید حججی پس از ورود به تهران و تشییع در فرودگاه مهرآباد به مشهد مقدس فرستاده شد تا مراسم طواف او در بارگاه حضرت رضا (ع) انجام بگیرد. مراسمی که پیش از ظهر دیروز در روضه منوره رضوی با حضور خادمان بارگاه حضرت رضا(ع) برگزار شد.

در ادامه می خوانیم: ساعت ٩ صبح امروز در پایتخت از میدان امام حسین به سمت میدان شهدا تشییع و برای خاکسپاری به شهرش نجف‌آباد منتقل شود. آنگونه که از نجف‌آباد اصفهان و از سوی فرمانده لشگر ٨ نجف اشرف هم اعلام شد: «محل تدفین شهید حججی در یادمان شهدای نجف‌آباد است.» همسر شهید حججی در بدو ورود همسر شهیدش به میهن گفت: من با تمام وجودم به او افتخار می‌کنم. او را به حضرت زینب(س) تقدیم کردم، ان‌شاءالله پسرم را هم تقدیم می‌کنم. دشمن ذره‌ای فکر نکند اراده ما ضعیف شده است. الان هزاران محسن داریم که برای اسلام فدا می‌شوند.

جذب توریسم با تقویت زیرساخت های صنعت گردشگری

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان