پس از درگذشت لئونارد کوهن در هفته گذشته در سن 82 سالگی، بسیاری از مردم به شوخی با این خواننده، آهنگساز و شاعر فرصت طلب پرداختند. روزنامه نیو استیسمن (New Statesman) نوشت: لئونارد کوهن مرده است و مثل همیشه زمان بندیش عالی است! در ادامه ماجرا با بنیتا همراه باشید.
همچنین مارک مارون در توئیتر شخصیاش نوشت: او در زمانی که باید رفت.
Credit: wennermedia
لایهای از طنز در این جملات وجود دارد اما عمیقا با واقعیت در ارتباط است. بسیاری از طرفداران این هنرمند کانادایی این نکته را متذکر شدهاند که او چگونه، حوادث مهیب و وحشتناک سال 2016 را در آهنگهایش پیشبینی کرده است. بخصوص کسانی که پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری را الهام گرفته از یکی از آهنگهای او میدانند. برای چند دهه، حتی درست سه هفته قبل که آخرین آلبوم او با نام شما آن را تاریکتر میخواستید (You Wanted It Darker) منتشر شد، کوهن درباره عوام فریبی، ترس، جنگ و شرارت و بسیاری از احساسات و مسائلی که در ذهن شنوندگان در سراسر جهان وجود داشت آهنگ منتشر کرده است. گاهی اوقات مراجع صریح و روشن بود و زمانی دیگر آنها در استعاراتی از عشق و دین بافته شده بود. در ادامه 11 آهنگ کوهن نام برده میشود که در آنها درباره دولتهای بشری اغلب ترسناک و وهمآور صحبت شده است.
1 - داستان اسماعیل
داستان اسماعیل (Story of Isaac) الهام گرفته از کتاب مقدس از ابراهیم و اسماعیل درباره پدری که دستور دارد تنها پسرش را برای اثبات ایمانش قربانی کند و در نهایت بخشوده میشود. این آهنگ در آلبوم دوم کوهن در سال 1969 منتشر شد. مردم این آهنگ را به یک اعتراض علیه جنگ ویتنام تفسیر کردند. قسمتی از آهنگ: اگر لازم است من به شما کمک خواهم کرد/ اگر بتوانم شما را خواهم کشت/ و رحمت و بخشایش بر یونیفورمهای ما/ مرد صلح یا مرد جنگ؛ اما کوهن بعدها گفت که آن آهنگ درباره ایدئولوژی و طبیعت انسان بود.
کوهن در مصاحبهای با رادیو در سال 1988 گفت: ما ایدههایی را دریافت میکنیم که ما را حاضر به قربانی کردن یکدیگر میکند. این لزوما به معنای این نیست که با یک حریف یا یک ایدئولوژی درگیر شود بلکه انسان همانی بوده که هست. ما همیشه مردم را در موقعیتهای پوچ و مضحک برای مرگ قرار میدهیم که اهمیتشان را خودمان تفسیر میکنیم.
2 - عاشق، عاشق، عاشق
عاشق، عاشق، عاشق (Lover Lover Lover) در طول سفر به رژیم اشغالگر قدس در زمان جنگ 1973، کوهن ابتدا در قالب یک یهودی و بعد یک بودائی ظاهر شد و این ظاهرا پیامی برای سربازان دو طرف مناقشه بود (دیگران ادعا میکنند که آن پیام صرفا برای سربازان اسرائیلی بوده است). قسمتی از متن آهنگ را با هم میخوانیم: من گفتم پدر نام مرا تغییر بده/ اسمی که من هماکنون دارم مرا پوشانده است/ با ترس و کثافت و بزدلی و خجالت.
کوهن این آهنگ را خواند اما او احتمالا نمیدانست که مناقشه در خاورمیانه تمام زندگی او را تحت تاثیر قرار خواهد داد تا جایی که او در اسرائیل و کرانه غربی 35 سال بعد از انتشار آهنگ بایکوت شد و اینکه احساسات ضد یهودیان و ضد مسلمانان در سال 2016 بسیار متداول خواهد شد. شاید هم او این قضیه را از قبل میدانست! آنجائی که او شعر پایانی را میسراید که میگوید: و ممکن است روح این آهنگ / ممکن است خلوص و آزادی افزایش پیدا کند، ممکن است یک سپر برای شما باشد/ سپر در برابر دشمن. میتوان این حدس را زد که او از قبل میدانسته است.
3 - یک خواننده باید بمیرد
Credit: newyorker
یک خواننده باید بمیرد (A Singer Must Die) هرگز احساس حمله، انتقاد و یا درک اشتباه داشتهاید هنگامیکه نظریهای خارج از چارچوب میدهید، چرا و چه کسانی از شما حمایت میکنند؟ این نشان میدهد که کوهن هنگام نوشتن این آهنگ چه احساسی داشته؟ پوششی جدید برای مراسم قدیمی سال 1974. او میگوید. «من از احساس محاکمه شدن نوشتم، هر کسی محاکمه میشود، ما همه جا در معرض محاکمه هستیم؛ در اتاق نشیمن، اتاق خواب، نه فقط در دادگاه و یا در زندان بلکه در مکانهای خصوصی نیز ما در معرض محاکمه هستیم. بله ما در معرض محاکمه و قضاوت دیگران هستیم.»
4 - همه میدانند
همه میدانند (Everybody Knows)؛ اگر شما از آن افرادی هستید که احساس میکنید نتیجه انتخابات به معنای نابودی جهان است و سرکوب رای دهندگان یکی از دلایل پیروزی در انتخابات است، شروع این آهنگ همین حس رویایی را دارد. قسمتی از متن آهنگ را را با هم میخوانیم: همه میدانند که تاسها پر هستند/ همه میدانند که با حرکت انگشتانشان نقش خود را بازی میکنند/ همه میدانند که آدمهای خوب از دست رفتهاند/ همه میدانند که جنگ ثابت شده است/ فقرا فقیر میمانند و پولدارها پولدارتر میشوند/ اینکه چگونه میگذرد/ همه میدانند.
او یک بار در یکی از کنسرتهای معروفش گفت: این یک آهنگ جدید وحشتناک است، این مظهر تاریکترین افکار من است.
5 - آینده
آینده (The Future) کوهن درباره آخرالزمان در عنوان آهنگش در آلبوم سال 1992 میگوید: اجازه بدهید که آن را بیشتر دریابیم.
مواد مخدر، روابط نامشروع، قتل و کشتار، تخریب و حتی آرزوی سقط جنین؛ جنینهای دیگر را هم از بین ببریم، ما کودکان را دوست نداریم. آینده مرده است و همه چیز سقوط کرده و در سراشیبی افتاده است؛ آیا این صدا آشناست؟ این صداها مثل وضعیتی است که ما در حال حاضر داریم، نگرشهای افراطی اطراف ما را فراگرفتهاند، نگرشهایی که بینهایت تدافعی هستند.
او سپس میگوید: به نظر میرسد که چشم انداز ذهنی مردم ماندن در امروز است ولی مردم باید بدانند که هیچ مرکز آرامشی وجود ندارد، در واقع هیچ مرکزی وجود ندارد.
6 - سرود
سرود (Anthem)؛ نامگذاری قطعهای از آهنگ آینده با نام خوش بینانه (optimistic) برداشتهای گستردهای داشت؛ اما پیام کوهن بسیار شبیه به صدای طرفداران کلینتون است که میگویند «بله ما باختیم، اما اکنون میرویم و مبارزه میکنیم» جهان ملالانگیز بود هنگامیکه کوهن این شعر را مینوشت. قسمتی از متن این آهنگ را با هم میخوانیم: زنگ ناقوس که هنوز هم طنین انداز است/ خود کاملت را فراموش کن/ شکافی در همه چیز وجود دارد/ اینکه نور چگونه وارد میشود.
در سال 1992 در مصاحبهای او توضیح میدهد: مکانی که همه چیز عالی باشد وجود ندارد، نه در ازدواج، نه در کار، نه در هیچ چیز دیگری، نه در عشقتان نسبت به خدا و نه در عشقتان نسبت به خانواده و کشور! همه چیز ناقص است و بدتر از آن اینکه، شکافی در همه چیز وجود دارد که شما میتوانید هر چیزی را کنار هم قرار دهید. اشیاء فیزیکی، اشیاء ذهنی و سازههایی از هر نوع؛ اما آن جایی هست که نور به آن وارد میشود و جایی است که رستاخیز است و جایی است که بازگشت است و جایی است که توبه است. باید باور داشت که همه جیز شکننده است!