ماهان شبکه ایرانیان

لغات و اصطلاحات عجیب در زبان انگلیسی

در اینجا لیستی از لغات نادر، عجیب و غریب، مبهم و گاهی اوقات خنده دار به همراه معانی آنها را گردآوری کرده‌ایم. واژه هایی که به ندرت استفاده می‌شوند و حتی از اختراع آنها تعجب خواهید کرد. با بنیتا همراه باشید.

در اینجا لیستی از لغات نادر، عجیب و غریب، مبهم و گاهی اوقات خنده دار به همراه معانی آنها را گردآوری کرده‌ایم. واژه هایی که به ندرت استفاده می‌شوند و حتی از اختراع آنها تعجب خواهید کرد. با بنیتا همراه باشید.

 

Abacinate: کور کردن کسی با قرار دادن لگن مسی گرم در نزدیکی چشمانش

Abderian: خنده احمقانه یا پشت سر هم

Abecedarian: شخصی که در حال یاد گرفتن الفبا است

Abligurition: مصرف بیش از حد مواد غذایی و نوشیدنی

Accubation: عمل خوردن یا آشامیدن حین لم دادن

Adoxography: ماهرانه نوشتن یک موضوع بی اهمیت

Aeolist: شخص متکبری که تظاهر به بینش معنوی می‌کند

Agelast: شخصی که هرگز نمی‌خندد

Agerasia: جوان‌تر از سن واقعی به نظر رسیدن

Agraffe: سیمی که چوب پنبه را در بطری شامپاین نگه می‌دارد

Algerining: پرسه زدن به قصد ارتکاب دزدی

Alphamegamia: ازدواج بین یک زن جوان و یک مرد پیر

Anopisthography: تمرین نوشتن در یک طرف کاغذ

Autohagiographer: کسی که خودخواهانه در مورد زندگی و دستاوردهایش صحبت می‌کند یا می‌نویسد

Autolatry: خودپرستی

Autotonsorialist: کسی که موهای خودش را می‌چیند

Batrachophagous: کسی که قورباغه می‌خورد

Blandiloquent: صحبت با حالتی چاپلوسانه و خودشیرین

Bletcherous: مربوط به طراحی ضعیف یا ناخوشایند

Bombilate: به طور مداوم با صدای بلند زمزمه یا همهمه کردن

Borborygmus: صدای گازی که از روده عبور می‌کند

Brevirostrate: دماغ کوچک داشتن

Bromidrosis: به شدت بوی عرق دادن

Brontide: غرش کم رعد و برق

Cachinnation: خنده با صدای بلند و خارج از کنترل

Cacoethes: یک عادت بد یا یک نیاز سیری‌ناپذیر

Cagamosis: یک ازدواج ناراحت کننده

Cancatervate: خرمن کردن به شکل توده

Capernoited: کمی مست بودن و تلوتلو خوردن

Causeuse: مبلی ساخته شده برای دو نفر

Charientism: یک توهین پنهان هنرمندانه

Chirotonsor: عنوانی برای یک آرایشگر

Cleptobiosis: غارت مواد غذایی

Clithridiate: به شکل سوراخ کلید

Concilliabule: جلسه پنهانی افرادی که در حال نقشه ریختن هستند

Cruciverbalist: کسی که معمای کلمات متقاطع را دوست دارد

Dactylion: نوک انگشت وسط

Dactylonomy: حساب کردن با انگشتان

Decubitis: طرز دراز کشیدن یا عمل دراز کشیدن

Defenestrate: از پنجره بیرون انداختن

Dehisce: از هم پاشیده شدن مانند تخمدان یک گیاه

Dentiloquent: مربوط به کسی از طریق دندان‌هایش صحبت می‌کند

Dephlogisticate: چیزی را ضد آتش (نسوز) کردن

Digamy: ازدواج دوم بعد از طلاق یا مرگ همسر قبلی

Dippoldism: عمل ضرب و شتم یا شلاق زدن کودکان در مدرسه

Dompteuse: زنی که حیوانات را آموزش می‌دهد

 

زبان انگلیسی
Credit: academiaservice

 

Eccedentesiast: کسی که وانمود به خنده می‌کند مانند بازیگر تلویزیون

Emunction: عمل تمیز کردن و از بین بردن گرفتگی‌های گذرگاه‌های بدن

Estrapade: عملی که اسب برای انداختن سوارش انجام می‌دهد

Exsibilation: هیس هیس کردن جمعی از مخاطبان مخالف

Farctate: پرخوری

Filipendulous: با یک نخ آویزان شدن

Floccinaucinihilipilification: طبقه بندی چیزی که بی فایده یا بی اهمیت است

Fuscoferuginous: رنگ تیره پوسیده داشتن

Gargalesis: خارش زیاد

Gargalesthesia: احساس ناشی از خارش

Ginglyform: به شکل لولا

Gongoozler: ناظر تنبل

Gossypiboma: اسفنج جراحی که تصادفاً در بدن بیمار جا می‌ماند

Gowpen: دو برابر تعداد انگشتان دست

Grapholagnia: اصرار به خیره شدن در تصاویر زشت و ناپسند

Hadeharia: استفاده از کلمه جهنم به طور مداوم

Hamartithia: زیاد اشتباه کردن

Hippopotomonstrosesquipedalian: مربوط به کلمات بسیار طولانی

Honorificabilitudinitatibus: با افتخار

Inaniloquent: احمقانه صحبت کردن

Interfenestration: فاصله بین دو پنجره

Jentacular: مربوط به صبحانه

Jumentous: بویی شبیه ادرار اسب

Knismesis: خارش ضعیف

Kyphorrhinos: داشتن بینی با برآمدگی

Lalochezia: استفاده از فحش و توهین برای از بین بردن فشار روانی و یا کاهش درد

Lethologica: ناتوانی در به یاد آوردن کلمه‌ای دقیق برای چیزی

Liripip: دنباله طولانی کلاه در قرون وسطی یا لباس‌های دانشگاهی

Lygerastia: کسی که وقتی چراغ‌ها خاموش است به یاد عشق و عاشقی می‌افتد

Maledicent: کسی که به سخنان توهین آمیز عادت دارد

mammothrept: بچه‌ای که مادربزرگش او را بزرگ کرده و لوس شده

maritodespotism: حکمرانی مستبدانه یک زن توسط شوهرش

misocapnist: کسی که از بوی دود دخانیات تنفر دارد

misodoctakleidist: کسی از پیانو تمرین کردن تنفر دارد

mulligrubs: افسرده بودن و روحیه نداشتن

mumpsimus: کسی که به غلط و با سرسختی به روش‌های قدیمی خودش چسبیده است

Mytacism: استفاده نادرست یا بیش از حد از حرف «م»

Nelipot: کسی که بدون کفش راه می‌رود

Nepheligenous: با دود دخانیات تولید ابر کردن

Nidorosity: آروغ زدن با طعم و مزه گوشت هضم نشده

Nudiustertian: مربوط به روز قبل از دیروز

onychophagy: عادت گاز گرفتن ناخن‌های انگشتان

pandiculation: خمیازه کشیدن و کش و قوس دادن بدن قبل از رفتن به رختخواب و یا بعد از بیدار شدن از خواب

petrichor: بوی باران روی زمین خشک

Philosophunculist: کسی که برای تحت تأثیر قرار دادن دیگران وانمود می‌کند دانسته‌هایش بیشتر از اعمالش است

Pogonotomy: عمل ریش زدن

Polyphloisboian: ایجاد سر و صدای زیاد

Preantepenultimate: از آخر چهارم

Prosopography: توصیف ظاهر یک شخص

Psithurism: صدای باد در درختان یا خش‌خش برگ

Pyknic: کوتاه و چاق

Qualtagh: اولین شخصی که بعد از ترک خانه می‌بینید

Quidnunc: کسی که همیشه می‌خواهد بداند چه خبر است

Quomodocunquize: پول درآوردن به هر وسیله‌ای که امکان دارد 

Recumbentibus: ضربه فنی چه کلامی چه فیزیکی

Runcation: عمل کندن علف هرز

Sabrage: عمل باز کردن یک بطری با شمشیر

Saprostomous: داشتن بوی بد دهان

Scacchic: مربوط به بازی شطرنج و وسایلش

Sciapodous: پاهای بزرگ داشتن

Scolecophagous: کسی که کرم می‌خورد

Sgiomlaireached: عادت از دست دادن وعده‌های غذایی

Slubberdegullion: شخص کثیف با آب دهان آویزان

strikhedonia: لذت بردن از گفتن کلمه جهنم

tachyphagia: زود خوردن غذا

tarantism: انگیزه غلبه بر مالیخولیا با رقص

Tetrapyloctomy: عمل تقسیم مو به چهار قسمت

Thelemic: به مردم اجازه انجام کارهای مورد علاقه‌شان را دادن

Ulotrichous: داشتن موهای بسیار پشمالو

Ultracrepidarian: کسی که فراتر از دانشش نظر می‌دهد یا صحبت می‌کند

Usufructuary: کسی که از چیزی استفاده می‌کند یا لذت می‌برد به خصوص اموال

Ventripotent: پرخور

Vigesimation: اقدام به قتل هر فرد بیست ساله

Viraginity: وجود صفات مردانگی در یک زن

Wanweird: سرنوشتی ناخوشایند

Witzelsucht: به شوخی تقلا به ناتوانی کردن

Xenobombulate: به خاطر تمارض

Xerophagy: رژیم نان و آب

xylopolist: کسی که محصولات چوبی می‌فروشد

yclept: به نام

Zenzizenzizenzic: عددی منتصب به 8 / 1 توان

 


قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان