روزنامه اطلاعات در مطلب کوتاهی در روز 6 بهمن 1310 از بیکفایتی بلدیه تهران در توزیع زغال میان مردم انتقاد کرده و نوشته است (اما مطلب در روز 2 بهمن آن سال نوشته شده است).
با وجود مراقبتی که اداره بلدیه نسبت به امر زغال شهر و جلوگیری از احتکار و گرانفروشی و اجحافات پارهای از کسبه معمول میدارد، متاسفانه در هفته ـ ماه جاری وضعیت عمومی مردم از حیث کمیابی و بهدست نیامدن زغال رقّتآور شده است که یک قسمت مربوط به بسته بودن راه مازندران و بعضی طُرُق دیگر بوده و قسمت دیگر اجحافات بعضی کسبه، بقال و علاف مردمی است که پیفرصت گرانفروشی و اجحاف میگردند که زغالهای خود را انبار کرده یا در فروش آن به خاطر گران فروختن امساک میکنند.
زغال در زمستان به قدر نان و گوشت برای مردم اهمیت دارد، گو اینکه مساله گوشت هم در این دوره قدری سخت شده، ولی بدیهی است دنباله نخواهد داشت و به محض اینکه سرما قدری تخفیف یابد، این قسمت تامین میگردد، اما موضوع زغال وضع عجیبی پیدا کرده و خانوادهای که از سرما میلرزد و آتش برای گرم شدن ندارد، موضوعی مثل «جلوگیری از قطع اشجار جنگلی» و این حرفها سرش نمیشود، او زغال میخواهد و نان و گوشت!