مفهوم تاب آوری،در واقع در مطالعه ی رشد افراد متولد شده و پرورش یافته در شرایط پرخطر پدید آمده است. اما مدلهای تابآوری به چه ترتیب هستند؟
- مدلهای تابآوری:
مدلهای متعددی برای تابآوری ارایه شده است که در تمامی آنها چگونگی تأثیرگذاری عوامل فردی و محیطی بر کاهش یا خنثی کردن اثرات آسیبرسان عوامل خطرزا مورد تأکید بوده است.
مدلهای گارمزی و همکاران:
گارمزی، ماستن، تلی سه مدل تابآوری تحت تابآوری جبرانی ، محافظتی و چالشی را بیان کردند که در ادامه به توضیح این موارد می پردازیم:
مدل جبرانی:
عامل جبرانی متغیری است که در جهت مقابل یک عامل خطرزا مقابله یا عمل میکنند و تأثیر مواجهه را خنثی میکند این عامل در تعامل با عامل خطرزا قرار ندارد، بلکه تأثیری مستقیم و مستقل بر پیامد مورد نظر دارد: هر دو عامل خطرزا و جبرانی در پیشبینی پیامد نقش دارند.
مدل جبرانی تابآوری:
مدل محافظتی:
مدل دیگر تابآوری مدل محافظتی است که در این مدل یک عامل محافظتی، به منظور کاهش احتمال یک پیامد منفی با یک عامل خطرزا در تعامل قرار میگیرد. این عامل با تعدیل اثر رویارویی با خطر و به وسیلهی اصلاح و تغییر واکنش به یک عامل خطرزا، به عنوان یک تسریعکننده عمل میکند. یک عامل محافظتی میتواند تأثیر مستقیم بر پیامد داشته باشد اما در حضور یک عامل فشارزا اثر آن قویتر میشود. به نظر میرسد این مدل بیشترین سهم را در مطالعهی مدلهای تابآوری به خود اختصاص دادهاند.
مدل چالشی:
وجود عامل خطرزا که موجب استرس و فشار میگردد، مثبت تلقی میشود و باعث رشد مهارتهای فرد میشود که میتواند تأثیر مطلوب در انطباق با محیط داشته باشد.
ترسی در این مدل این گونه نظر میدهد که استرس خیلی کم، چالش کافی ایجاد نمیکنند و سطوح بالای استرس نیز میتواند به رفتار ناسازگارانه منجر شود، ولی سطوح متوسط استرس فرد را با چالش روبرو میکند که در صورت غلبه بر آن موجب تقویت کفایت میشود. اگر چالش به صورتی موفقیتآمیز صورت پذیرد، به فرد کمک میکند تا برای مشکل بعدی آماده باشد.
راتر این فرآیند را مقاومسازی و مصونسازی نامگذاری کرده است. اگر چالش موفقیتآمیز باشد فرد نسبت به خطر آسیبپذیر میشود بدین ترتیب سطح بهینه استرس زمانی است که طی آن مواجهه با چالش مجب تقویت سازگاری میگردد.
مدل مفهومی تابآوری:
ماستن و رید در خصوص تابآوری به توصیف مدلهای مفهومی پرداخته که شامل مدلهای متمرکز بر متغیر و مدلهای متمرکز بر شخص میباشد. مدلهای متمرکز به متغیر شامل مدلهای جمعپذیری تعاملی و غیرمستقیم تقسیم میشود.
در مدلهای جمعپذیری که سادهترین مدل نیز هست، تأثیرات تراکمی عوامل خطرزا، داراییها و عوامل دو قطبی خطرزا، داراییها در رابطه با یک پیامد مثبت مورد آزمون قرار میگیرند. طبق این مدل نسبت به این که یک فرد در زندگی چقدر درست عمل میکند یا معیار مورد نظر را دارا میگردد، داراییها و خطرزاها نقشهای مستقلی را برعهده میگیرند. دراین مدل دو نوع اثرات تعاملی را توضیح میدهد. یکی اینکه در فرد یا محیط یک ویژگی پایدار وجود دارد که آمادگی فرد را برای رویارویی با موقعیت تهدیدکننده، افزایش یا کاهش میدهد. برای نمونه، نوع خلق و خوی افراد و آنها را آماده میکند تا به یک موقعیت تهدید کننده با استرس و هیجان منفی کمتر یا بیشتری واکنش نشان میدهند تعدیل کنندهی نوع دوم سیستم محافظتی است که به وسیلهی تهویه فعال شده است مانند کیسهی هوایی که در اتومبیل بهکار گرفته میشود.
مدل غیرمستقیم تابآوری، پدیدهای است میانجی را نشان میدهد که طی آن تأثیر نیرومند بر پیامد به وسیله خطرات متأثر میشود. نوع دیگر مدل مستقیم شامل اثرات نامشهود پیشگیری کامل است. وقتی یک عامل پیشگیرانه نیرومند از رخداد خطرزا پیشگیری میکند. برای نمونه تولد زودرس به وسیله مراقبت والدین پیشگیری میشود پس خطرات همراه آن به طور کلی برطرف میشود. مدل تمرکز بر شخصی که اصلشان بر شخصیت تابآور است شامل مطالعات موردی گروههای تابآور و مدل تمام شخصی میباشد. رویکرد موردی همان گونه که از نامش پیداست و تابآوری را ویژه افرادی خاص دیده میشود که به تعداد زیادی در ادبیات تابآوری دیده میشود.
مدل زیستی-روانی-معنوی:
این مدل تابآوری، ابزاری است که به وسیله آن افراد از طریق تخریبهای برنامهریزی شده یا واکنش به رخدادهای زندگی، فرصتی برای انتخاب هوشیارانه یا ناهوشیارانه پیامدهای تخریب داشته باشد. انسجام مجدد تابآورانه اشاره به فرآیند انسجام مجدد یا کنار آمدن دارد، که منجر به رشد دانش خودفهمی و توانمندی افزایش یافته کیفیتهای تابآوری میشود. تابآوری درهر نقطهیی از زمان شروع میشود که فردی با شرایط خودش در زندگی تطابق یافته باشد. واژهی تعادل زیستی-روانی- معنوی برای توصیف این حالت تطابق یافتهی ذهن، بدن و روح مورد استفاده میشود.
تعادل زیستی-روانی-معنوی به طور معمول به وسیلهی فوریتها، استرسورها، شرایط ناگوار، فرصتها و سایر اشکال تغییر بیرونی و درونی زندگی مورد بمباران قرار میگیرد. این منابع میتوانند به لحاظ بیرونی ناشی از ادراک شدت یا به لحاظ درونی ناشی از افکار و احساسات باشند. شدت فوریتهای درک شده بستگی به کیفیتهای تابآوری و انسجام مجدد تابآورانه قبلی دارد. برای کنار آمدن با فوریتهای زندگی، افراد به واسطه تخریبهای قبلی، کیفیتهای تابآوری را گسترش میدهند و به گونهای که بیشتر رخدادها، جاری میشوند زندگی را بسازند. استرسورهای مزمن، هنگامی برای افراد پیش میآیند که آنها کیفیتهای تابآورانه را رشد نداده باشند و یا از میان این تخریبها در زندگیشان رشد نکرده باشد. فوریتهای جدید زندگی نیز میتواند علت تخریب باشند.
مدل تابآوری فلچ:
این مدل فرآیند تخریب و انسجام مجدد را در واژهی سیستمیک تعادل توضیح میدهد. اصطلاحی که از فیزیک جدید قرض گرفته شده است. این مدل مکملی برای مدل زیستی-روانی-معنوی در تبیین مفهوم تغییر میباشد. اصل موضوعی فلچ که نقاط انشعاب است، زمان تغییر وسیع را بازنمایی میکند. تغییری که در زندگی ما رخ میدهد، سبب از دست رفتن تثبیت در ساختار بهنجار زندگی و حتی ایجاد آشفتگی میشود. در نقطهی آشفتگی به شدت آسیبپذیر میشویم و ممکن است در این نقطه، شکل جدیدی از تعادل مبتنی بر ناتوانی غم و اندوه و رفتار کنار آمدن ناکافی ایجاد میشود یا ممکن است از آشفتگی خارج شویم و انسجام مجددی برای سطح مؤثرتری از کارکرد نسبت به قبل بدست آوریم. این انسجام تابآوری است انسجام مجدد میتواند به عنوان فرآیند تجدیدنظر نسبت به نگاه جهانی باشد.