چارلز منسون قاتل زنجیره ای معروف آمریکایی بالاخره در 83 سالگی و در زندان به مرگ طبیعی مُرد. به همین دلیل امروز در این مقاله می خواهم به معرفی این قاتل زنجیره ای بپردازم.
چارلز منسون که بود؟
چارلز منسون ( متولد 12 نوامبر 1934 ) جنایتکاری آمریکایی است که به همراه پیروانش مجموعه ای از قتل ها را انجام داد این فرقه به نام خودش بود و باعث شد تبدیل به یکی از بدنام ترین جنایتکاران تاریخ آمریکا شود. با اینکه منسون با سلاخی شارون تات بازیگر مشهور هالیوودی و دیگر ساکنین هالیوود در ارتباط بود اما هرگز خود به صورت مستقیم در این جنایات گناهکار شناخته نشد. او الهام بخش دیگران برای جنایاتی وحشتناک بود و به سادگی می توان گفت یک شیطان واقعی بود.
فرقه خانواده منسون
آنها با نام خانواده شناخته شدند و گروهی بودند متشکل از حدود 100 نفر از پیروان چارلز منسون که سبک زندگی نا متعارف و مصرف مواد مخدر هالوژنیک مانند LSD و قارچ جادویی که منسون به آن اعتقاد داشت را ترویج می کردند. سال 1967 زمانی که منسون به دلیل چند کار خلاف کوچک از زندان آزاد شد، خانواده منسون به سان فرانسیسو رفتند و بعدها یک مزرعه متروکه در سانفرانسیسکو وَلِی را تصاحب کردند. در میان پیروان منسون گروهی از دختران جوان نیز بودند که سادگی تحت تاثیر کارهای او قرار می گرفتند. آنها بدون اینکه سوالی بپرسند ادعای منسون بر مسیح بودن و نبوتش بر جنگ های نژادی را باور کرده بودند.
قتل های منسون
خانواده منسون – از جمله خودش و پیروان جوان و وفادارش – حدود 35 قتل را انجام دادند. بسیاری از قتل های آنان هرگز اثبات نشد هم به دلیل نبود مدارک کافی یا به این خاطر که مجرمان از قبل به خاطر کشتار Tate/La Bianca به حبس ابد محکوم شده بودند.
اولین قربانیان منسون در تاریخ 9 آگوست 1969 در خانه ای که رومن پولانسکی ( کارگردان و بازیگر معروف ) اجاره کرده بود به قتل رسیدند با وجود اینکه منسون خود به شخصه در این قتل شرکت نکرده بود اما کار رهبری چهار نفر از فرمانبردارترین پیروانش را بر عهده داشت – چارلز واتسون، سوزان اتکینز، پاتریشیا کرانویکل و لیندا کسابیه – و به آنها گفته بود که همه را بکشند. بر اساس اعترافات یکی از اعضای خانواده به این دلیل همسر پولانسکی هدف قرار گرفت که او پولانسکی را رد کرده بود.
هر چهار مقتول در خانه پولانسکی پیدا شدند آنها برای شام به آنجا رفته بودند. شارون تات همسر پولانسکی که بازیگر بود، وجیک فریکوفسکی نویسنده به همراه همسرش و جی سبرینگ که آرایشگر بود همگی به قتل رسیدند. پولانسکی خود آن زمان در لندن و در حال کار روی یک فیلم بود.
استیون پرنت 18 ساله که مسئول نگهداری خانه اجاره ای پولانسکی و همسرش بود و در خانه مهمان آن امارت زندگی می کرد در حال رفتن به دیدن دوستش ویلیام گرستون بود که تبدیل به اولین قربانی خانواده منسون شد. اوایل صبح وقتی با ماشین از خانه حرکت می کند در تاریکی توسط مهاجمان متوقف می شود و به ضرب گلوله کشته می شود. لیندا کسابیه ( یکی از قاتلان ) به خاطر شلیک و قتل این جوان وحشت زده می شود بنابراین بیرون از خانه می ماند تا مواظب اوضاع باشد. لیندا در این قتل نقش راننده را بازی می کند و به یکی از اصلی ترین شهود در محاکمه تبدیل می شود.
وقتی سه نفر دیگر به زور وارد خانه می شوند اهالی آن را به هال خانه می برند و می بندند. جی سبرینگ که به دفاع از خانم تات بر میخیزد به ضرب گلوله کشته و به شکل وحشیانه ای جسدش را لگدمال می کنند فریکوفسکی به همراه همسرش موفق به فرار از خانه می شوند اما قاتلان آنها را دنبال می کنند و می کشند. لیندا در جلسه محاکمه توضیح داد که چگونه فریکوفسکی غرق در خون از خانه خارج شد و در چشمانش چه وحشتی بود. همسر فریکوفسکی به قاتلش التماس می کرده که او را نکشد اما با این وجود او با ضربات چماق فریکوفسکی را می کشد. فلاجر همسر فریکوفسکی موفق می شود با وجود جراحت هایی که داشته تا نزدیکی خارج خانه فرار کند اما آنجا قاتلان او را به دام می اندازند و با 28 ضربه می کشند.
شارون تات که باردار بود برای نجات جان نوزاد هنوز متولد نشده اش التماس می کرد اما با این حال سوزان اتکینز چاقویی به شکمش فرو کرد. لیندا کسابیه در اعترافات خود گفت که سوزان قبل از چاقو زدن با شارون چه جملاتی را بیان کرده است: ببین هرزه من هیچ رحمی به تو نمی کنم. تو خواهی مرد و بهتره باهاش کنار بیای. سپس سوزان با استفاده از خون شارون روی درِ ورودی خانه کلمه ” pig ” ( خوک ) را می نویسد. با وجود اینکه قاتلان یک حمام خون به پا کرده بودند اما منسون به آنها برای کم کاری خرده گرفت.
شب بعد و در تاریخ 10 آگوست 1969 منسون سه نفر از اعضای خانواده به نام های واتسون، کروینکل و لزلی ون هوتن به آدرس یک سوپرمارکت لوکس فرستاد تا لنو لابیانکا و همسرش رزماری را بکشند. این زوج نیز به همان شیوه بی رحمانه به قتل رسیدند.
همسران و فرزندان چارلز منسون
در سال 1955 و بین احکام زندان، چارلز منسون با یک دختر 17 ساله که خدمه بیمارستان بود ازدواج کرد، روزالین ژان ویلیس. این زوج به کالیفرنیا رفتند و در آنجا صاحب یک پسر شدند، چارلز منسون جی آر که در سال 1990 خودکشی کرد. در سال 1956 منسون ویلی را با کودکش رها کرد تا با یک معشوق جدید باشد و بعدها نیز از یکدیگر طلاق گرفتند. در سال 1959 منسون با یک فاحشه به نام لئونا رای یا کندی استیونز ازدواج کرد. با لدونا منسون صاحب دومین فرزند خود شد، چارلز لوتر منسون. استیونز نیز در سال 1963 از منسون جدا شد.
سال 2013 در مصاحبه ای که مجله رولینگ استون انجام داد، زنی به نام افتون برتون که به خودش استار می گفت ادعا کرد که با منسون رابطه دارد او به خبرنگاران گفت: می خواهم رو راست به شما بگویم چارلز و من قرار است با هم ازدواج کنیم. این که چه زمانی خواهد بود، هنوز نمی دانیم. اما من واقعا جدی هستم. چارلز همسرم است و او خواست این را به شما بگویم. استار در 19 سالگی از ایلینویز به کالیفرنیا رفته بود تا در نزدیکی زندانی باشد که منسون در آن نگهداری می شد. همچنین این دختر چندین وب سایت راه اندازی کرد تا به آزادی منسون کمک کند.
در نوامبر 2014 استار 26 ساله و منسون 80 ساله مجوز ازدواج گرفتند. با این حال مجوز ازدواجشان در سال 2015 منقضی شد، همچنین در فوریه همان سال اتهامی به استار زده شد که او می خواسته با منسون ازدواج کند تا پس از مرگش جسدش را برای اهداف سود جویانه به نمایش بگذارد.
کودکی و جوانی منسون
چارلز منسون در 12 نوامبر 1934 در سینسیناتی، اوهایو به دنیا آمد. چارلز مایلز مدوکس و کتلین مدوکس که 16 سال سن داشت پدر و مادرش بودند و هر دو الکلی و بدکاره بودند. کاتلین بعدها با ویلیام منسون ازدواج کرد اما این ازدواج خیلی زود به پایان رسید و منسون را به یک پرورشگاه پسرانه سپردند. او تلاش کرد پیش مادرش برگردد اما رد شد، خیلی زود چارلز شروع به زندگی در خیابان ها کرد و مرتکب خلاف های ریزو درشت شد.
در سال 1951 و در حالی که هنوز نوجوانی بیش نبود سر از زندان در آورد. او نزدیک نیمی از 32 سال ابتدایی زندگی خود را پشت میله های زندان گذراند.
در آزمایش های زندان برا عفو مشروط منسون را فردی رد شده، بی ثبات، دارای مشکلات روانی، غیر قابل پیش بینی، کسی که پیوسته به دنبال دوست داشته شدن است توصیف شده بود و معتقد بودند تنها زمانی فردی بی خطر است که تحت کنترل باشد.
از 1958 منسون دائما در حال رفت و آمد به زندان بود و دلیلش هم جرم های مختلف بود. در یکی از جرم هایش به مدت 10 سال به زندان جزیره مک نیل فرستاده شد جایی که خواندن موسیقی و نواختن گیتار را آموخت.
Helter Skelter
مسنون تنها تحت تاثیر مواد مخدری مانند LSD نبود بلکه کارهای هنری و موزیک آن دوره نیز تاثیر زیادی رویش داشت به ویژه آهنگ Helter Skelter گروه بیتلز که مربوط میش د به آلبوم White Album. او اعتقاد قوی و علاقه زیادی به مفهوم آرماگدون از کتاب Revelations داشت و همچنین تعالیم ساینتولوژی را مورد بررسی قرار می داد و به فرقه های مبهم کلیسایی علاقه داشت، مانند کلیسای قضاوت نهایی.
منسون 21 مارس 1967 از زندان آزاد شد. در آگوست 1969 او گروهی از وفادارترین پیروان خود را جمع کرد تا حمام خونی علیه ستاره های هالیوود و کسانی که زیبا بودند راه بیندازد.
دستگیری و محاکمه منسون
جالب است بدانید، منسون و خانواده اش به دلیل قتل هایی که انجام داده بودند دستگیر نشدند بلکه به دلیل خرابکاری در بخشی از پارک ملی Death Valley بازداشت شدند چون در آن مکان پنهان شده بودند. در سال 1969 کلانتر آن منطقه منسون و خانواده اش را به زندان انداخت اما نمی دانست این افراد همگی در قتل های وحشتناک اخیر دست داشته اند. اما گویا اعتراف سوزان اتکینز، زمانی که در رابطه با قتل گری هینمن در بازداشت بود باعث شد بازرسات متوجه شوند منسون و پیروانش در این قتل ها دست داشته اند.
در طول دوره محاکمه انگیزه های مختلفی مورد بررسی قرار گرفت. محتمل ترین این انگیزه ها سابقه روانی منسون، جونش و باور به آرماگدون بود که باعث شده بود چنین جنایاتی را به بار بیاورد. منسون معتقد بود که مسیح جدید است و بعد از حمله اتمی خود و پیروانش که در مکانی مخفی زیر صحرا پنهان شده اند جان سالم به در می برند. چشم اندازهای پیشگویانه او شامل اعتقاد بر این بود که جنگ نژادی در میگیرد و سیاهان در آن پیروز می شوند و منسون به همراه خانواده اش تبدیل به منتورهای سیاه پوستان خواهند شد چون آنها تجربه کافی برای مدیریت زمین را ندارند.
از آنجا که منسون باور داشت خود و خانواده اش از ذینفعان جنگ نژادی هستند به پیروانش گفته بود باید کمک کنند تا این جنگ شروع شود. بر اساس اعترافات و شهادت فن هوتن که قاتل بود دلیل اصلی قتل های آنها شروع همین جنگ بوده است. منسون کیف خانم رزماری لابیانکا را که به قتل رسیده بود در قسمتی از لس آنجلس رها کرد که بیتر سیاه پوستان تردد داشتند با این امید که آنها استفاده اش کنند و به نحوی قتل به سیاه پوستان نسبت داده شود.
بعدها در دادگاه، فن هوتن که در زمان مشارکت در قتل فقط 19 سال سن داشت، ادعا کرد منسون از آسیب پذیری و تنفرش از مادرش سوءاستفاده کرده، همچنین او مانند دیگر اعضای خانواده بر این باور بود که منسون کسی است که به او الهام می شود. سی سال بعد در یک جلسه عفو مشروط، فن هوتن گفت به خاطر کارهایی که آن شب انجام داده بوده به شدت ترسیده و نا امیدانه خواسته خودش را حلق آویز کند. او سال 2006 عفو مشروط را رد کرد و سال 2010 نیز همین کار را تکرار کرد.
سوزان اتکینز در اعترافات اولیه که به یک زندانی دیگر داشت گفته بود می خواسته کودک متولد نشده تات را از شکمش بیرون بیاورد اما فرصت نداشته. او همچنین از دیگر کارهای مخوف وترسناکی که علیه قربانیان انجام داده بودند و لیست بلند بالایی از ستارگان هالیوود که قرار بوده به شیوه های وحشتناک به قتل برسند گفته بود. این لیست عبارت بود از الیزابت تیلور و همسرش ریچارد بورتون، فرانک سیناترا، استیو مک کویین و تام جونز. وقتی سوال شد که چرا می خواستند ستاره های مشهور را بکشند، اتکینز گفت خانواده منسون می خواست قتل هایی انجام دهد که باعث شوک به چهان شود و مردم متوجهشان شوند.
محاکمه در ماه ژوئن 1970 شروع شد و رونالد هیوز وکالت چارلز منسون و فن هوتن را بر عهده گرفت. خیلی زود هیوز منسن را به عنوان یک مشتری کنار گذاشت چون بر این باور بود می تواند دادگاه را قانع کند که فن هوتن بیش از حد تحت تاثیر رهبر خانواده قرار گرفته است. و اما این حرکت به قیمت جانش تمام شد، کمی بعد در همان سال، هیوز برای تفریح به خارج شهر رفت و ناپدید شد، چند ماه بعد جسد متلاشی شده اش پیدا شد. به نظر می رسد او تبدیل به قربانی اعضای باقی مانده خانواده منسون شده بود.
در طول محاکمه منسون آلبومی را منتشر کرد با نام ” دروغ ” تا تلاش کند برای دفاع از خود پول جمع کند. او مورد توجه رسانه ها قرار گرفته بود و در طول جلسات دادگاه با حک کردن X روی پیشانی خود ظاهر شد. برخی از اعضای خانواده از این کار او کپی برداری کردند و سر خود را تراشیدند و گاهی بیرون دادگاه می نشستند. X به مرور زمان تغییر کرد تا زمانی که تبدیل به صلیب شکسته شد.
در طول محاکمه، قاتلان معمولا می خندیدند و با منسون شکلک رد و بدل می کردند و هیچگونه پشیمانی از جرمی که مرتکب شده بودند نشان نمی دادند.
25 ژانویه 1971 بود که دادگاه منسون را به دلیل کارگردانی قتل های انجام شده قاتل درجه اول تشخیص داد. او به مرگ محکوم شد اما پس از آنکه دیوان عالی ایالت کالیفرنیا تمام احکام اعدام را تا قبل از 1972 لغو کرد او به حبس ابد محکوم شد.
کسابیه به خاطر شهادت هایش در دادگاه مصونیت گرفت. سوزان اتکینز به مرگ محکوم شد اما بعدها حکمش به حبس ابد تغییر کرد. او از سال 1969 تا 2009 که مرد در زندان بود.