حرکت در جهت رسیدن به اهداف، به زندگی ما معنا میدهد و کاری است که افراد موفق انجام میدهند. ولی تعیین هدف و سپس دنبال نکردن آن، به مردم احساس نومیدی میدهد و تمایل به تسلیم شدن پیدا میکنند. هردفعه که هدفی را تعیین میکنید و به آن نمیرسید، بیشتر و بیشتر به این معتقد میشوید که توانایی رسیدن به آن را ندارید. اگر مثل اغلب افراد، معتقدید کاری را نمیتوانید انجام دهید، انرژی بسیاری روی آن صرف نخواهید کرد. ولی تحقیقات روانشناسی اثبات کردهاند که هرقدر بیشتر تلاش کنیم، احتمال موفق شدن بیشتر خواهد بود به خصوص اگر از اشتباهات خود درس بگیرید و استراتژیهای نو را امتحان کنید. طبق تحقیقات، کارهایی هستند که میتوانید انجام دهید تا احتمال رسیدن به هدفتان بیشتر شود.
4 قدم مهمی که در این راه میتوانید بردارید:
1-اطمینان پیدا کنید که هدف درستی دارید.
ممکن است هدف کسی از کاهش وزن، این باشد که شریک عاطفیش بیشتر دوستش داشته باشد. کاهش وزن، هیچ ارتباطی به این مسئله ندارد. چیزی که او واقعا میخواهد، احساس محبت و امنیت است. پیش از تعیین هدف، از خودتان بپرسید: چرا میخواهم به این هدف برسم؟
2-بسیار مشخص و معین باشید.
بسیاری افراد، اهدافی مثل مسافرت رفتن یا پس انداز کردن پول دارند. جای خوبی برای شروع است، ولی برای موفق بودن باید هدفتان را به سطحی برسانید که برای رسیدن به آن هدف، بتوانید فعالانه تلاش کنید. مثلا تصمیم بگیرید هر روز به کافی شاپ نروید و پول پس انداز شده از این تصمیم را در حساب پس انداز خود بگذارید. این هدف، قابل اندازه گیری و دقیق است.
3-از قدمهای کوچک شروع کنید.
به نتیجه نهایی کار فکر کردن، راه مهمی برای درک کردن هدفتان و مسیری که در آن قدم گذاشتهاید است. ولی غالبا، هدف نهایی آن قدر بزرگ به نظر میرسد که شما را به وحشت میاندازد و متمایل به تسلیم میشوید یا زود هنگام دست از تلاش میکشید، یا کلا شروع نمیکنید. مثلا، کم کردن 30 کیلو وزن با خوردن غذای سالم و 5 بار در هفته ورزش کردن هدف فوقالعادهای است ولی برای بیشتر افراد، چالش بزرگی میتواند باشد. هدف نهایی خود را به هدفهای کوچک تقسیم کنید. این اهداف کوچک، باید در زمان کوتاهی متمرکز باشند. مثلا، به این فکر کنید که بهمن ماه میخواهید 3 کیلو وزنتان را کاهش دهید. این بسیار قابل دسترسیتر از 30 کیلو است. سپس هدف را کوچک و کوچکتر کنید. هفتهای نیم کیلو کم کنید، شیرینی نخورید و به جای نوشابه، آب بنوشید و به جای آسانسور، از پلهها استفاده کنید. هرقدر هدفتان ممکنتر بنظر بیاید، احتمال انجام دادنش بیشتر میشود. علاوه بر این، حس موفقیتی که با رسیدن به این اهداف کوچک به شما دست میدهد، ایجاد انگیزه برای ادامه راه میکند.
4-برای رویارویی با موانع، برنامه بریزید.
همیشه به 2 برنامه نیازمندید. یک برنامه برای رسیدن به خود هدف، و برنامهای دیگر برای گذشتن از موانع. حتی اگر کاملا بدانید چه میکنید و بسیار با انگیزه باشید، حل نکردن موانع، مشکل ساز خواهد شد. انسان، موجودی است که عادات بسیاری دارد و شاید اولین مانعی که باید از آن بگذریم، تغییر روشهای کنونیمان است. به موانع احتمالی سر راهتان فکر کنید. اگر میخواهید هر هفته 3 بار به باشگاه ورزشی بروید ولی به محض رسیدن به خانه، در تلویزیون غرق میشوید، این مشکل را حل کنید. مثلا لباس ورزشیتان را با خود به محل کار بروید تا مجبور نشوید در خانه لباس عوض کنید.
تعیین اهداف و رسیدن به آنها، راهی برای ایجاد تجربه است و ایجاد لذت بسیار زیادی میکند. صرفا چون در گذشته به هدفی نتوانستید برسید، تسلیم نشوید. به خاطر داشته باشید که هرچه بیشتر سعی کنید، احتمال موفقیتتان بیشتر خواهد شد!