«تنگه ابوقریب» هشتمین فیلم بهرام توکلی که پیش از جشنواره حتی در تلفظش اجماعی وجود نداشت و کسی بهدرستی نام فیلم را نمیتوانست از رو بخواند؛ نهتنها بهترین فیلم کارنامه کارکردانی اوست که یکی از بهترین فیلمهای این چندساله سینمای ایران و از درخشانترین فیلمهای دفاع مقدس هم است. «تنگه ابوقریب» که هیچ غرابتی با ملودرامهای روشنفکرانه و خلوت و ساکن قبلی کارگردانش ندارد؛ نمونه از یک فیلم خوشساخت و تأثیرگذار به سبک سیاق بسیاری از فیلمهای کالت جنگی دنیا است.
فیلم بهصورت تمام و کمال همه قواعد ژنریک این ژانر رو در خود دارد و بیش از آنکه نیمنگاهش به آثار پیش از خودش در سینمای دفاع مقدس ایران باشد تمام نگاهش به قصهگویی و روایتی شبیه فیلمهای جنگی مهم و تأثیرگذار تاریخ سینما است. برای همین اصلاً عجیب نیست که در راهروهای سالن سینماهای نمایشدهنده این فیلم در جشنواره امسال اسم فیلمی شبیه «نجات سربازان رایان» به گوش برسد و ناخودآگاه با آن مقایسه گردد. مقایسهای که بههیچعنوان بیربط و اشتباه نیست. در بسیاری از سکانسهای یکسوم پایانی در اوج لحظات اکشن فیلم؛ فیلمبرداری خضوعی ابیانه یادآور نماها و سکانسهای مشهور فیلم اسپیلبرگ است؛ اما بهزعم نگارنده این مدالی است بر روی سینه فیلم و نه یک ایراد و یک پاشنه آشیل برای جدی نگرفتن آن.«تنگه ابوقریب» که بر اساس یک داستان واقعی است؛ روایت سربازانی را روایت میکند که فقط پنج روز مانده به تصویب قطعنامه و صلح دائمی بین ایران و عراق در یک وضعیت دهشتناک با دستخالی عملاً مجبور به عقب راندن دهها تانک جبهه روبرو میشوند.
همانطور که اشاره شد، فیلم جدید بهرام توکلی همه مؤلفههای ژنریک یک فیلم جنگی درجهیک را در خود دارد، از قهرمانی که قرار است برگردد مرخصی و در آخرین لحظه تصمیمش را تغیر میدهد و زیر همه چیز میزند و تا انتهای خط هم میرود تا پسربچه نوجوانی که نماد سادگی و معصومیت است علت حضورش در سینهکش جبهه برای آن است که ما بهعنوان مخاطب زشتیها و پلشتیهای جنگ و جنگیدن رو ازنقطهنظر او ببینیم تا مرگ قهرمانان اسلوموشنگونه کاراکترهای قصه در پایان فیلم وقتی موسیقی حماسی حامد ثابت به اوج میرسد؛ و حتی شعاری بودن برخی دیالوگها که اتفاقاً در راستای وفاداری به ژانری است که فیلم به آن تعلق دارد؛ شبیه به دیالوگی که دانشجوی پزشکی داوطلب با بازی حیرتآور جواد عزتی به علی نوجوان میگوید:
ما نمیجنگیم حواست باشه ما داریم از خانه و کاشته و سرزمینمون دفاع میکنیم.
فارغ از اینکه قصه و روایت «تنگه ابوقریب» شما رو بهتزده میکند، کارگردانی سکانس پلانهای طولانی این فیلم به همراه جلوههای ویژه میدانی و کمی غیر میدانی آن یک اتفاق در سینمای ایران محسوب میشود.کمتر کسی میتوانست پیشبینی کند که کارگردان فیلم «اینجا بدون من» روزی با تهیهکنندگی سازمان سینمایی اوج که امسال با سه فیلم در جشنواره سی و ششم حضور دارد، دست به ساخت فیلمی به این سختی بزند اثری که لفظ نفسگیر شاید کمی حق مطلب را درباره آن ادا کند.
بازیهای فیلم همه و همه یکدست باورپذیر و دوستداشتنی هستند؛ اما در بین همه تیم روبروی دوربین جواد عزتی یک استثنا تمامعیار است یک جواهر بهتماممعنا، این بار هم جری لوئیس سینمای ایران در یک نقش جدی شعبده میکند و با همه تعریف و ستایشها از قصه و کارگردانی توکلی که کردیم؛ بیانصافی نیست اگر بگوییم «تنگه ابوقریب» بدون عزتی شاید یک فیلم خوب بود اما نه یک فیلم درخشان و ماندگار در سینمای دفاع مقدس ایران.
درنهایت باید به این اشارهکنیم که دکوپاژ هوشمندانه و میزانسنهای توکلی و ویترین بازیهای فیلم از لنز دوربین حمید خضوعی ابیانه گذر کرده و رنگ و لعابی دیگری گرفته است، فیلمبردار موردعلاقه توکلی که پیشتر هم با او در فیلمهای قبلیاش همکاری کرده است سهم بسزایی در خلق باورپذیری صحنههای جنگی فیلم دارد، فیلمبرداری که در پنجاهوپنجسالگی توانسته نیمی از فیلم را دوربین روی دست در لوکیشنهای ناهموار دوشادوش کاراکترها بدود و از تپهها بالا برود.
شخصاً امیدوارم که امسال جشنواره سی و ششم این فیلم را نادیده نگیرد، اتفاقی که با توجه به همکاری توکلی برای ساخت بخشی از کلیپهای مراسم افتتاحیه کمی بعید به نظر میرسد این دوره از جشنواره دوره درخشش فیلم «تنگه ابوقریب» است.
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
Post Views:
47