ماهان شبکه ایرانیان

چگونه می توان مهارت برقراری ارتباط در محیط کار را تقویت کرد؟

تمامی افراد می توانند به نتایج عالی برسند؛ تنها کافیست که بیاموزند چگونه می توان با روش های صادقانه و واقع بینانه، با شرایط دشوار روبرو شد. در ادامه با یوکن همراه باشید.

رفتار سازمانی - چگونه می توان مهارت برقراری ارتباط در محیط کار را تقویت کرد؟
چگونه می توان مهارت برقراری ارتباط در محیط کار را تقویت کرد؟

تمامی افراد می توانند به نتایج عالی برسند؛ تنها کافیست که بیاموزند چگونه می توان با روش های صادقانه و واقع بینانه، با شرایط دشوار روبرو شد. در ادامه با یوکن همراه باشید.

احتمالا شما نیز گاهی اوقات از اظهار عقیده در مقابل مدیر یا رئیس خود، اجتناب کرده اید؛ و یا اینکه معتقدید که آنها اصلا به حرف های شما گوش نمی کنند، پس تلاش در این زمینه نیز بیهوده خواهد بود. زمانی که در این شرایط قرار می گیرید، احتمالا با سر درد و اضطراب مواجه شده و برای استعفا از کار، برنامه ریزی می کنید. حتی اگر عاشق کار خود باشید هم نمی توانید نظر خود را به کسی که قدرت تغییر شرایط را دارد، بیان کنید.

سپس تصمیم می گیرید که در سمینارهای رهبری شرکت کنید و ارتباط بهتری را ایجاد کنید. برای یادداشت کردن نکاتی که قصد دارید در هفته های آینده، به شکل متفاوتی آنها را به اجرا بگذارید، زمان صرف می کنید. اما این احتمال وجود دارد که نکات خود را کنار گذاشته و به مرور زمان، به همان شرایط قبلی برگردید.

فکر می کنید که مشکل چیست؟

چه چیزی باعث می شود که صحبت کردن با مافوق و یا افرادی که در راس قدرت هستند تا این حد دشوار باشد؟ احتمالا به این فکر می کنید که در صورت مخالفت با ایده ی شما، در ردیف کارمندان بد قرار می گیرید و یا اینکه به طور کل، نادیده گرفته می شوید.

به نظر شما، شکل دادن به ارتباط کار آسانی نیست؟

همه ی ما از زمانی که به دنیا آمده ایم، در حال برقراری ارتباط بوده ایم. فردی بود که به شما غذا می داد، از شما مراقبت می کرد و تمامی مولفه های لازم برای زنده ماندن در این دنیا را برای شما فراهم می کرد. پس دشواری کار از کجا آغاز می شود؟

همه ی ما یاد گرفته ایم که حرف بزنیم و بشنویم، بشنویم و حرف بزنیم. همه چیز از اینجا شروع می شود. البته کمی پایین تر از این لایه ی شفاف، موضوعی نهفته است که باید درک درستی از آن داشته باشیم: مساله مربوط به منطقه ی تعاملی از روابط است که از زمانی که یک کودک بوده ایم و تصمیمات ظریفی که به درستی می گرفتیم، آغاز شده است.

لحظه ای تامل کرده و به گذشته فکر کنید. به پاسخ سوالات زیر فکر کنید و حتی اگر مطمئن نیستید، می توانید حدس بزنید؛ احتمالا حدس های شما نیز درست خواهند بود:

  • زمانی که یک خردسال بودید و توانایی انجام هیچ کار خاصی را نداشتید، چه کسی از شما مراقبت می کرد و چطور نیازهای خود را برطرف می کردید؟
  • آیا در آن زمان از برنامه ی غذایی مشخصی برخوردار بودید و یا اینکه هر وقت احساس گرسنگی می کردید، به شما غذا می دادند؟
  • زمانیکه بزرگ تر شده و راه افتادن را یاد گرفتید، به شما می گفتند که دقیقا چه کارهایی را انجام دهید و یا اینکه اختیار بازهای خود را داشتید؟
  • زمانیکه برای اولین بار مستقل شده و درخواست های دیگران را رد کردید، چه اتفاقی افتاد؟
  • زمانیکه احساس ترس یا سردرگمی داشتید، چه کسی با شما صحبت می کرد؟
  • موفقیت های شما چگونه جشن گرفته می شد؟

فعلا پاسخ به این سوالات کافی است. اما دلیل این پرسش ها چیست؟ با این کار، خانواده را شبیه سازی کردیم. از این زاویه به آن نگاه کنید: رئیس هایی وجود دارند که مانند والدین شما هستند، همکاران نیز همچون خواهر و برادرهای شما خواهند بود. حقوق ماهیانه نیز همان پول تو جیبی است و حتی بهبود و پیشرفت در عملکرد، همان ساعت هایی است که در کودکی به شما اجازه ی بازی کردن می دادند.

بنابراین، اگر از حرف زدن با رئیس خود واهمه دارید، به تجربه هایی مربوط می شود که در کودکی با والدین یا پرستار خود داشته اید. حال که موضوع را کاملا دریافته اید، باید بدانید که چگونه می توان با این موضوع مقابله کرد.

در ادامه با 5 راهکار آشنا می شوید که در ایجاد یک رابطه ی خوب کاری با مافوق، همکاران، مشتری ها و تمامی کسانی که در عرصه ی کاری با آنها روبرو می شوید، موثر خواهد بود.

1. ترس را احساس کنید و کار را تحت هر شرایطی و به هر نحوی به شده، انجام دهید.

این روش یکی از راه های قدیمی است که واقعا کارساز است. قبل از اینکه گفتگوی رسمی با رئیس خود را آغاز کنید، می توانید مکالمه ها و سناریوی احتمالی را در ذهن خود تمرین کنید. یا اینکه از یکی از دوستان خود استفاده کنید و دیالوگ مورد نظر خود را به آنها بگویید تا فشار کار را کاهش دهید.

2. جمله های مثبت را در ذهن خود بچینید.

صحبت خود را با چیزهایی آغاز کنید که از کارآمدی آنها مطمئن هستید؛ و حداقل به دو نکته ای اشاره کنید که می دانید رضایت بخش و مفید خواهد بود. مطمئن باشید که نکات مثبت همیشه وجود دارند، تنها کافیست که با دقت بیشتری به اطراف نگاه کنید. همیشه چیزهای خوبی وجود دارند که شما می توانید به آنها اشاره کنید.

3. احساسات خود را در میان بگذارید.

هیچ ایرادی ندارد اگر مشکلات مطرح کردن این بحث را با آنها به اشتراک بگذارید. به طرف مقابل بگویید که شغل، رئیس و همکاران شما تا اندازه ای برایتان با ارزش هستند که تصمیم دارید با اظهار عقیده ی خود، در برطرف کردن مشکلات کمک کنید.

4. سوال بپرسید.

راز این روش این است که سوالاتی با پایان باز بپرسید که جواب کوتاه بله و خیر برای آنها کافی نباشد. سوالات پایان باز در واقع اطلاعات مناسبی را فراهم می کنند که به ایجاد راهکارهای بهینه تر منجر می شوند.

5. حداقل باید 3 راه حل ارائه دهید.

با حالتی وارد جلسه شوید که گام های بعدی و شرایط محتمل آینده را در اختیار داشته باشید. اینها در واقع مراحل اولیه برای روش های جدید بررسی مشکلات هستند که اغلب در مدل فکری شما کهنه می شوند. ذهن خود را گسترش داده و سناریو های مختلفی را در آن پرورش دهید؛ نگران عواقب آن نباشید. شاید بخشی از عقیده ی شما مفید باشد و نظرات دیگران بتواند آن را کامل کند.

یک راهکار دیگر نیز وجود دارد. شما می توانید با والدین خود صحبت کنید؛ مسائل و مشکلات گذشته را بازگو کنید تا گذشته را به طور کامل از ذهن پاک کرده و راه آینده را برای خودتان باز کنید.

 

منبع: inc

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان