روبی پیتاباران کارآفرین و نویسنده اهل هند است. وی تجربیات خویش در رابطه با چگونگی قبولی در مصاحبات با وجود اطلاعات کم بیان میکند. در ادامه با یوکن همراه شوید.
من در سال 2000 از دانشکده فنی و مهندسی فارغ التحصیل شدهام. در زمان فارغ التحصیلیِ من ایالت کِرالا تنها دارای 15 کالج مهندسی بود که نشان میداد معلم خوب کم ندارد، مخصوصا در کالج IHRD. هر صندلی نیز بر اساس رتبه در آزمون ورودی کِرالا به دست میآمد.
این امر بدین معنا بود که بسیاری از استادان ما به نوبه خود شگفتانگیز بودند و خود دانشجویان نیز بسیار بااستعداد قلمداد میشدند. (البته همیشه استثنائاتی در این سیستم وجود داشت مانند خودم.)
اگر نگاهی به برنامه درسی ما بیندازید متوجه خواهید شد که علاوه بر آزمونهای 8 ترم که توسط دانشگاه علوم و فناوری کوچین (Cochin University of Sc & Technology) برگزار میشد، ما همچنین 4 سال را به کار در آزمایشگاه، سمینار و 2 پروژه که هر کدام از آنها دارای یک آزمون شفاهی بودند، میگذراندیم.
هنگامی که بیشتر همکلاسیهایم در حال کسب مهارت در پردازش VLSI و سیگنال دیجیتالی بودند، من در پاسخ به بیشتر پرسشها از جمله "نمیدانم" استفاده میکردم و در تلاش بودم هر بار به گونهای آن را بیان کنم که مانند یک جواب متفاوت به نظر برسد؛ با این وجود استادان من در MEC و XIMB هنوز هم من را دوست میدارند گرچه آنها نیز به درس نخواندن من در هر دو کالج اعتراف میکنند؛ با این حال، قبل از فارغ التحصیلی در هر دو کالج، موفق به قبولی در مصاحبه کاریابی پروژه دانشگاهی شدم. در هر دو مورد، تکنیک "نمیدانم" خود را مخفیانه در موفقیتهایم دخیل میدانم.
در دهه اخیر از آن زمان، اغلب در صندلی مصاحبه کننده نشستهام و تا کنون نزدیک به 200 مصاحبه انجام دادهام.
پس از ترکیب تجربیات خود از مصاحبه شونده و مصاحبه کننده بودن به نتایجی رسیدهام که در اینجا به معرفی آنها میپردازم.
مصاحبه کنندگان دنبال چه هستند؟
1. کسانی که بتوانند آنها را قانع کنند که "نمیدانم" صرفا بد نیست.
در خیلی از مشاغل ندانستن عیبی ندارد اما در آن ماندن تصمیم اشتباهی است. شما باید با مصاحبه کننده به صورت تاثیر گذار ارتباط برقرار کنید به طوری که متوجه شود شما آدمی هستید که به دنبال جواب میروید.
در مصاحبه نهایی در XIMB بعد از چندین "نمیدانم" شنیدن، مصاحبه کننده یک سوال در مورد مدیریت پروژه از من پرسید. او بسیاری از پاسخهای من را رد کرد و باعث کلافه شدنم شد، گفتم: "شما زمانی که وارد پروژه شدم من را رها نمیکنید، مگر نه؟ من یک رئیس خواهم داشت، غیر از این است؟ بنابراین راهحلهایم را به پیش ایشان میبرم و اگر همه آنها نیز به درد نخور بود، ایشان من را به مسیر درست راهنمایی خواهند کرد."
به واکنش او با دقت توجه کردم. او گفت: «فارغ التحصیلان تجارت کارشناسی ارشد از اعتراف کردن به ندانستن متنفر هستند. من خوشحال هستم که میبینم برای درخواست کمک تردید نمیکنید.»
به طور خلاصه، نشان دادن این طرز فکر که من میتوانم به دنبال جواب بروم اگر به طور موثر بیان شود تقریبا در همه موارد نتیجه مثبت دارد. ( و بله من در مصاحبه قبول شدم.)
2. درک عمیق از... چیزی
من دوره کار آموزی تابستانهام را در شرکت Hewlett-Packard گذراندم. سال 2004 یکی از پرطرفدارترین تابستانها در دانشگاه بود. زمانی که آنها برای بازدید آمدند تنها یک ماه از آغاز دوره گذشته بود، بنابراین آقای چاراپریت سینگه (کسی که تاکنون یک دوست و استاد خوب برای من باقی مانده) نمیتوانست سوالهای زیادی در مورد بازاریابی بپرسد.
ما 30 دقیقه صرف بحث در مورد مادیگرایی، «آین راند» و اصول اخلاقی کسب و کار کردیم. سالها بعد به من گفت به دلیل اینکه من برای درک و به چالش کشیدن فلسفه آین راند تلاش زیادی کرده بودم، برای دادن پیشنهاد کارآموزی به من وسوسه شده بود.
من مصاحبههای مدیر ارشد فناوریمان را مشاهده کردهام. او خیلی کم در مورد فناوریهایی که میدانند میپرسد (به خصوص اگر تازه کار باشند). او درک آنها را از مفاهیم به چالش میکشد، تا ببیند آنها چه مقدار خودشان راجب آن مفاهیم فکر کردهاند.
3. شور و اشتیاق
عدم آگاهی قابل بخشش است (البته مگر اینکه دکتر باشید) اما شور و اشتیاق نداشتن نیست.
زمانی مدیر عامل ما برای شغل مدیر ارشد ارتباط مصاحبه میگرفت. شخصی دارای رزومه عالی بود. پس از پایان یک مصاحبه طولانی، مدیر عامل او را نپذیرفت. مدیر عامل راجب آن شخص گفت: «او مهارت دارد و دارای سوابق کاری مرتبط است اما نتوانستم حتی فقط یک چیز که در زندگی به آن اهمیت میدهد پیدا کنم و هیچ شور و اشتیاقی ندیدم.»
4.نگرش
بسیاری از دانشجویان فارغ التحصیل از من این سوال را میپرسند که چگونه میتوانند "نگرش درست" را نشان دهند و یا میپرسند "چگونه مصاحبه کننده بفهمد که من نگرش خوب داشتن را وانمود نمیکنم؟"
تا به حال به این فکر کردهاید که چرا مصاحبه کننده وقت میگذارد و از شما در مورد سرگرمیهایتان و حوادث خاص در زندگیتان میپرسد؟ فکر میکنید چرا این کار را انجام میدهند؟ همانطور که شما صحبت میکنید و وارد جزئیات میشوید، به مصاحبه کننده اطلاعات کافی در مورد شخصیت خود میدهید و در این صورت نمیتوانید وانمود کنید.
این یک جنبه است که نمیتوانید آن را دور بزنید. اگر در کار گروهی خوب نیستید و اگر تا به حال یک بازخورد حقیقی در مورد نگرش خود دریافت کردهاید، باید روی آنها کار کنید. هیچ جایگاهی برای شخصی با نگرش منفی وجود ندارد. نگرش مثبت داشتن تنها نیاز به کار سخت و نیت بسیار خوب دارد.
مترجم: نگار بخش زاده
منبع: linkedin