ماهان شبکه ایرانیان

چند پیشنهاد که زندگی تان را تغییر خواهند داد [قسمت اول]

این توصیه‌ها زندگی شما را عوض می‌کنند زیرا این‌ها ابزارهایی هستند که در تغییر آنچه شما نیاز دارید تغییر دهید کمک‌تان می‌کنند و باعث می‌شوند قدر آنچه در حال حاضر در اختیار دارید را بیشتر بدانید.

این توصیه‌ها زندگی شما را عوض می‌کنند زیرا این‌ها ابزارهایی هستند که در تغییر آنچه شما نیاز دارید تغییر دهید کمک‌تان می‌کنند و باعث می‌شوند قدر آنچه در حال حاضر در اختیار دارید را بیشتر بدانید.

برخی از پیشنهادات و توصیه‌ها خیلی خوب هستند اما چون در عمل استفاده نمی‌شوند به راحتی هم فراموش می‌شوند. توصیه‌های دیگری وجود دارند که در حل یک مشکل خاص به شما کمک می‌کنند ولی فقط برای همان مشکل کارآیی دارند، اما من بدون توجه به اینکه مشکل چی هست، از تمامی توصیه‌هایی که در ادامه آوردیم به طور مکرر استفاده می‌کنم.

این توصیه‌ها زندگی من را عوض کردند زیرا الان دیگر هیچ پروژه‌ای خیلی طولانی به نظر نمی‌رسد و هیچ مسئله‌ای غیر قابل حل نیست. این‌ها راه‌حل‌هایی هستند که در زمان مشکل مرا نجات می‌دهند. در ادامه با بنیتا همراه باشید.

 

1- از هرجا که می‌توانید شروع کنید


موفقیت
من همیشه فکر می‌کردم هر کاری را باید از اول شروع کنم البته از جایی که حداقل منطقی به نظر برسد درست است؟

البته کارهایی هم وجود دارند که باید با ترتیب خاصی انجام شوند مثل جراحی، پنچرگیری ماشین و یا درست کردن یک غذا از روی دستور پخت آن، با این حال بسیاری از کارها هم هستند که نیاز به تلاش خلاقانه دارند چون گاهی اوقات شروع کردن از اول می‌تواند ترسناک و یا خیلی سخت به نظر برسد.

بسیاری از مردم دلسرد شده و می‌گویند «نمی‌دانم از کجا باید شروع کنم» اما الان وقتی با کاری روبه‌رو می‌شوم که مقداری دلهره‌آور و ترسناک به نظر می‌رسد، سریعاً آن را به کارهای کوچک‌تری تقسیم می‌کنم و این کارهای کوچک آن‌قدر واضح و ساده می‌شوند که امکان ندارد آن‌ها را خراب کنم.

می‌خواهید یک کتاب بنویسید؟

لیستی که من برای انجام این کار تهیه می‌کنم احتمالا شامل این جمله است، «لپ تاپت را روشن کن و یک پاراگراف بنویس».

می‌خواهید یک کلبه بسازید؟

لیستی از تمامی ابزاری که برای این کار نیاز دارید تهیه کنید و مطمئن شوید که تمامی ابزار مورد نیازتان را در اختیار دارید.

به طور ناگهانی برای ارائه‌ی یک سخنرانی دعوت شدید؟ در مورد خاطره‌ای که آرزو داشتید در سال آخر دانشگاه داشته باشید فکر کنید و سپس افکارتان را گسترش دهید.

هیچ پروژه یا کاری نیست که بتواند شما را دلسرد کند وقتی شما می‌دانید چه کارهایی برای انجام آن پروژه یا کار باید انجام دهید حتی اگر این کارها به شروع کار ربطی هم ندارد با همین کارها شروع کنید.

 

2- اشکالی ندارد اگر کاری را دو بار انجام دهید


ناراحت نباشید
فکر کنید می‌خواهید بیرون بروید و یک وام بگیرید. شما ممکن است به بانک بروید و یکی از مدارک مورد نیاز را نداشته باشید. کارمند بانک شما را در جریان چگونگی انجام شدن مراحل گرفتن وام می‌گذارد و شما می‌روید و بقیه‌ی آنچه نیاز است را تهیه می‌کنید، اما نکته‌ی مهم این است که شما برخی از مدارک مورد نیاز را همراه داشتید و شما از جایی شروع کردید و امکان این نبود که شما همه‌ی مراحل را از اول بدانید پس شما مجبور شدید قسمتی از کار را بعدا انجام دهید و این اصلا چیز بدی نیست.

اگر از این اتفاق که مجبور شدید کاری را دوباره انجام دهید ناراحت شوید، تمام مدت زندگی‌تان در ناراحتی سپری می‌شود مثل این است که خودتان را موظف به انجام کاری کنید که هیچ گونه اطلاعی از آن ندارید، اما اگر با این استراتژی جلو بروید که انجام دوباره‌ی کاری آزرده‌ خاطرتان نکند، همیشه یک شانس دوباره در هر کاری به خودتان می‌دهید که بسیار آرامش‌بخش‌تر و لذت‌بخش‌تر است.

پس طوری برنامه‌ریزی کنید که انگار می‌خواهید هر کاری را دوباره انجام دهید و انگار این دوباره انجام دادن کارها بخشی از فرایند است. با انجام این کار دیگر هیچ‌ وقت نمی‌گویید، «نمی‌دانم چرا همه‌ی کارها دو برابر آنچه باید زمان می‌گیرند»، حالا اگر کارتان را در اولین تلاش به طور کامل انجام دادید چه بهتر، وقت بیشتری برای انجام کارهای دیگر دارید.

 

3- شخصی نباشید که به دنبال کار است بلکه کسی باشید که کار جالبی انجام می‌دهد


خلاق
آیا شما از صحبت کردن با کسی که دائماً در حال تعریف از خود است و می‌خواهد به شما ثابت کند که چه آدم فوق‌العاده‌ای است لذت می‌برید؟!

خب افرادی که می‌خواهند شما را استخدام کنند هم از چنین گفت‌و‌گویی لذت نمی‌برند. بهترین راه برای گرفتن کار مراجعه به شخصی است که علاقه زیادی به استخدام شدن شما ندارد ولی شاهد کارهای فوق‌العاده‌ای که انجام دادید بوده.

اگر شما مشغول کار جالبی باشید افراد زیادی هستند که به شما و کاری که می‌کنید علاقه نشان می‌دهند و آرزو دارند به جای شما باشند و یا با شما کار کنند.

من نمی‌گویم که تمامی مصاحبه‌های کاری‌تان را لغو کنید اما از خودتان بپرسید امروز چه کاری انجام دادید که برای شخص دیگری شنیدن آن جالب باشد؟ چه چیزی به دست آوردید؟ چه چیزی ساختید؟ چه چیزی خلق کردید؟ توانایی انجام چه کاری را دارید که از عهده‌ی دیگران برنمی‌آید؟

قسمتی از روز خود را به انجام این کارها اختصاص دهید و فرصت‌ها به طور خودبه‌خود برای‌تان ایجاد می‌شوند. شاید بپرسید این توصیه چقدر کارآمد بوده و چطور زندگی کسی را تغییر داده؟

دوست من می‌گوید که حدود پنج سال پیش، در حال انجام چندین پروژه‌ی هم‌زمان بودم. در همان زمان بود که برای اولین بار با توییتر آشنا شدم و دیدم که چطور می‌توان با افرادی که شناختی از آن‌ها ندارم ارتباط برقرار کنم و از ایده‌های آن‌ها استفاده کنم.

این اتفاقات هم‌زمان با اعلام ورشکستگی کشور ایسلند بود دلیل این اتفاق هم ایزوله بودن این کشور از بقیه‌ی دنیا ذکر شده بود آنجا بود که با خودم گفتم این موضوع باید روی توییتر قرار بگیرد و مقاله‌ای درباره‌ی اینکه یک کشور چگونه می‌تواند با دیگر کشورها در ارتباط باشد تهیه کردم، این جالب‌ترین کاری بود که تا به حال انجام دادم بعد از این کارها رئیس یکی از شرکت‌های مشهور با من تماس گرفت و در مورد اینکه در حال حاضر مشغول به کار هستم یا نه از من سوال پرسید.

می‌توانید یک سری هم به «جملاتی الهام ‌بخش برای زمانی که تصور می‌ کنید زندگی شما به بن ‌بست رسیده است [قسمت اول]» بزنید.

منبع: بنیتا


قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان