حجتالاسلام علی اکبر ناطق نوری در بیست و نهمین سالگرد تاسیس حزب جمهوری اسلامی با بیان اینکه معتقدم اگر یک نظام رایگیری دارد، منظور همان دموکراسی است، گفت: اعتقاد به آرای مردم و بها دادن به آرای اکثریت، دموکراسی است، اگر پذیرفتم باید به افکار و آراء مردم مراجعه کنیم، دموکراسی ابزار میخواهد. یکی از مهمترین و بالاترین ابزار آن حزب است.
وی تاکید کرد: مراجعه به افکار عمومی بدون حزب معنایی ندارد. زیرا همه مردم کارشناس نیستند؛ مثلا اگر میخواهیم در نظام کشور خودمان خبرگان رهبری را انتخاب کنیم هنگامی که به آرای مردم مراجعه میکنیم باید ببینیم مردم کارشناس هستند یا خیر، آیا میتوانند تشخیص دهند چه کسی خبره و یا خبرگان است و صلاحیت این را دارد که رهبری جامعه را انتخاب کند.
اهم اظهارات ناطق نوری به شرح زیر است:
*عامه مردم و اقشار ملاک و مبنایی برای رییسجمهورشان دارند اگر حزبی نباشد که دارای شورای مرکزی و کارشناس باشد، نمیتوان تشخیص داد چه کسی صلاحیت دارد. معتقدم در کشور ما رییسجمهور براساس موج انتخاب میشود، یک زمانی میبینیم که رییسجمهور از دل یک موج بیرون میآید و زمانی دیگر میبینیم فردی با 180 درجه تفاوت از موج دیگر کشور را اداره میکند با این روش نمیتوان کشور را اداره کرد، علت گرفتاریها همین است. دموکراسی لازم است اما ما ابزارش را نداریم ریشه حزب و اصالت دادن به آن را باید بررسی کنیم.
* حزب دارای شورای مرکزی است که از کارشناسان تشکیل شده که کار کارشناسی انجام میدهند در همین نظام ما، یکی از برکاتی که حزب جمهوری اسلامی داشت کارشناسان خبره بودند که تشخیص میدادند چه کسی میتواند رییسجمهور باشد همان زمان هم اعلام کردند بنی صدر صلاحیت ندارد و او را تایید نکردند.
* ما باید ابزار دموکراسی را داشته باشیم که در کشورمان نه ابزارش را داریم و نه قاعده بازی را بلد هستیم. در دیگر اماکن دنیا هم افراد هم ابزار دموکراسی دارند و هم قاعده بازی را بلد هستند، مثلا در کشور ایتالیا یک حزب تلاش می کند تا رییس جمهوری رای بیاورد هنگامی که فرد رییسجمهور میشود معاونین و وزرای خود را از آنها انتخاب میکند که این قاعده قابل قبول است اما در سطح کارشناسی دست به افراد نمیزند برای همین است علیرغم این که مشاهده میکنیم در ایتالیا یک دولت بیشتر از یک سال و نیم دوام نمیآورد اما کشور به هم نمیخورد چون سیستم عوض نمیشود . ما هیچ کدام از اینها را نداریم زمانی جریان چپ، جریان راست را میزند و زمانی دیگر جریان راست، جریان چپ را میزند برای همین است که بعد از 40 سال نمیتوانیم حزبی درست داشته باشیم. 250 حزب از وزارت کشور پروانه فعالیت دارند اما عملا چیزی نمیبینیم،به تعبیر مقام معظم رهبری اینها حزب نیستند بلکه قبیله هستند.
* از نظر قانونی حزب جمهوری اسلامی منحل نشده است بلکه تعطیل شده حال باید بررسی کنیم چرا این اتفاق افتاده است و به عبارت دیگر این تضاد و پارادوکس وجود دارد. زمانی که شهید بهشتی و آن شورای پنج نفره اعلام موجودیت حزب جمهوری را کردند صبح اول وقت به کانون توحید رفتم و ثبت نام کردم انصافا آن چیزی که امروز میخوریم از جیب حزب است قانون اساسی، مجلس و مجلس اول و رییسجمهوری از برکت حزب جمهوری اسلامی است اما با آن مخالفت شد جامعهشناسان بحث کنند و بگویند که چرا این اتفاق افتاد.
* حزب جمهوری اسلامی خدماتی گستردهای برای کشور انجام داد اما یک دفعه به امام گزارش دادند که در این حزب اکثریت ائمه جمعه عضو هستند. نماز جمعه نمازی است که متعلق به مردم است و تریبون آن برای همه است و امام جمعه نمیتواند حزبی باشد. بنابراین امام فرمودند اعلام کنید که هر کسی میخواهد امام جمعه باشد نباید دیگر عضو حزب باشد. با این فرمان امام ائمه جمعه حزب را رها کردند و تنها آقای محمدیان امام جمعه کاشمر حزب را انتخاب کرد. در جای دیگر به امام گفتند مگر شما نگفتید نیروهای مسلح نباید در سیاست دخالت کنند اما مسئولان کشور نوعا حزبی هستند به خاطر دارم آن هنگام امام نام 12 نفر را آوردند که میتوانند در حزب باشند و بقیه حق عضویت ندارند.
* بارها شنیدیم که فلانی فرد خوبی است اما حیف که حزبی است، بعد هم میخواستند حزب را بزنند و میگفتند، حزب فقط حزب الله رهبر فقط روح الله! در مقابل این شعار چه کسی میتواند حرف بزند. یک شب جلسه شورای مرکزی حزب بود که مقام معظم رهبری گفتند امام پیغام دادند که من با آقای هاشمی از حزب بیرون بیاییم؛ ما مبهوت ماندیم. مقام معظم رهبری گفت که شما چهرههای ملی هستید و نباید در یک حزب قرار بگیرید.
* آن شب گفتم ما چند شاخه شکسته بیشتر نیستیم، پس فردا هم مسئولیتی به ما میدهند که باید از حزب بیرون بیاییم بنابراین همین امشب فیتیله حزب را پایین بکشید و کاری نکنید. این بود که حزب جمهوری اسلامی از میان رفت. شهید بهشتی یک فرد مدیرپرور بود که میتوانست کادرسازی کند. کادرسازی کلاس نیست باید مبانی آن را بدانیم.
27214