«بریکینگ بد» Breaking Bad شروع بیسروصدایی در 28 ژانویه سال 2008 داشت، اما در طی مدت پخش آن، این مجموعه تلویزیونی ساخته شبکه ایامسی AMC سطح برنامههای تلویزیونی را بالا برد. این مجموعه تلویزیونی باکیفیت بالا، موضوعی جذاب و بازیهای فوقالعاده، داستان همکاری دو خلافکار را روایت میکند: والتر وایت Walter White (با بازی برایان کرانستون Bryan Cranston)، مردی که به خاطر مشکلاتش به کار خلاف رو آورده و امپراتوری مواد مخدری را ساخته است و جسی پینکمن Jesse Pinkman (با بازی آرون پاول Aaron Paul) خلافکار جزئی و دوستداشتنی که در طول این سریال، بار اخلاقی تصمیماتشان بر دوش او است.
در یک روز آفتابی در بورلی هیلز Beverly Hills، تقریباً یک دهه پس از شروع این مجموعه تلویزیونی، سازنده «بریکینگ بد» وینس گیلیگان Vince Gilligan با پیتر گولد Peter Gould، توماس اشنوز Thomas Schnauz، مویرا ولی- بیکت Moira Walley- Beckett، سم کاتلین Sam Catlin، جرج ماستراس George Mastras، جنیفر هاتچیسون Gennifer Hutchison، گروه نویسندگانی که داستان والت و جسی و دوستان و خانواده و همدستان بهیادماندنیشان را خلق کردند، دورهم جمع شدند. در طول این مکالمه یکساعته، در مورد خاطراتی از روزهای اول کار، روند تغییر شخصیتها در طول این مجموعه و اتمام ماجرا در فصل آخر آن، صحبت کردند.
بیایید از آخر به اول شروع کنیم. بعد از اتمام این مجموعه هیچیک از شما دوباره قسمت آخر را تماشا کردید؟
گیلیگان: شبکه ایامسی بار دیگر این مجموعه را پخش کرد و من نهتنها قسمت آخر، بلکه چندین قسمت دیگر را نیز دیدم و غم رسیدن به فصل آخر را دوباره به یاد آوردم.
والی- بیکت: واقعاً دردآور بود.
اشنوز: تماشای فصل آخر واقعاً برایم سخت بود. این فصل صحنههای جالب و خندهداری هم دارد اما داستان آن واقعاً ناراحتکننده است.
گیلیگان: آره، موافقم. همیشه از من میپرسند اگر دوباره فصل آخر را مینوشتید چه چیزی را عوض میکردید. ممکن است جوابم به نظر مسخره بیاید ولی کاش دندانهای جسی انقدر بینقص نبود. شوخی نمیکنم. چون او همیشه در حال کشیدن مت بود و کلی هم کتکخورده بود.والی- بیکت: نکته مثبت این است که جسی را در فصل اول نکشتیم.
گیلیگان: آره! ما تصمیم داشتیم جسی را در فصل اول بکشیم ولی بعد نظرمان عوض شد.
گولد: یادم میآید در زمان فیلمبرداری فصل اول، وینس گفت: «آرون یکلحظه بیا اینجا» آرون درحالیکه ظرف غذایش در دستش بود آمد. وینس گفت: «آرون، خبر خوبی برایت دارم. ما تصمیم داشتیم در آخر این فصل تو را بکشیم ولی انقدر دوستت داریم که نظرمان عوض شد.» دستهای آرون میلرزید! آرون از آن آدمهایی است که احساساتشان را بهراحتی میتوان فهمید.
گیلیگان: آره، من قبل از تشکیل جلسه نویسندگان نیز میدانستم که شخصیت جسی نباید حذف شود. این شخصیت باعث ورود والت به دنیای تجارت مواد مخدر میشود و بعدش به چه دردی میخورد؟ کشته شدن جسی میتوانست انگیزه خوبی برای والت برای گرفتن انتقام در فصل دوم باشد ولی شخصیتش به حدی دوستداشتنی بود که دلمان نیامد او را بکشیم.
هاتچیسون: با جلو رفتن داستان، مشخصتر شد که جسی وجدان اخلاقی والت است. جسی آدم خوبی نیست، چون در این دنیای تجارت سهمی دارد، اما وجدان بیدارتری نسبت به والت دارد. البته که کارهای بدی نیز انجام میدهد و والت هم از این بخش شخصیتش استفاده میکند.چه زمان سرنوشت همه شخصیتها برایتان مشخص شد؟
گیلیگان: تقریباً آخرای کار، چون ما تمام فرضیههای ممکن را بررسی کردیم.
کاتلین: احتمال زنده ماندن والت اصلاً وجود نداشت.
گیلیگان: آره و همه ما این را میدانستیم.
هاتچیسون: والت باید میمرد.
گیلیگان: یکی از نکات مثبت کار کردن با این نویسندههای فوقالعاده این است که من اصلاً به یاد ندارم هر ایده متعلق به چه کسی بود و این اصلاً مهم نیست؛ اما به یاد دارم که در یک بعدازظهر یک نفر پیشنهاد داد: «به نظرتان جالب نیست اگر فقط والت باشد که از داستان جان سالم به درببرد؟» چون به نظر منطقی میآمد که کار والت در آخرین قسمت باید تمام شود؛ اما اگر او تنها کسی بود که زنده میماند چه؟ او دستگیر و محکوم به اعدام میشد، اما همه خانوادهاش کشته میشدند. پایان خیلی تاریک و غمناکی میشد.به نظرم جسی شخصیتی بود که میتوانست زندگی جدیدی را شروع کند.
هاتچیسون: بله جسی میتوانست به رستگاری برسد، برخلاف والت که دیگر امیدی برایش نبود. در آخر ماجرا جسی بسیار شکسته و آسیبدیده است، اما این ایده وجود دارد که «شاید آنقدرها هم حالش بد نباشد، شاید این بار جنبه مثبت شخصیتش نمایان شود.»
تا حالا شده به این فکر کنید که سرنوشت جسی بعد از قسمت آخر چه میشود؟
گولد: در جایی اشاره شد که جسی آرزوی رفتن به نیوزیلند را دارد.
هاتچیسون: آره، شروعی دوباره در نیوزیلند.
اینکه والت در بین وسایل کارش و در حال نوازش آنها بمیرد، موضوعی بود که در موردش بهراحتی به توافق برسید؟
کاتلین: در مورد این پایان زیاد صحبت کردیم. یکی از گزینهها این بود که والت روی تخت بیمارستان، تنها و بدون اینکه شناسایی شود، بمیرد و دنیا بدون او ادامه پیدا کند. به نظرم تفکر پشت آن، این بود که در تمام این مدت والت به دنبال شهرت بود، پس برایش بسیار غمانگیزتر است که در هنگام مرگش هیچکس او را نشناسد و در تنهایی در بیمارستانی بمیرد.اشنوز: در یکی دیگر از گزینهها، والت تیر میخورد و خود را کشانکشان به رستورانی میرساند و آنجا در زیر…
گولد: میز متعلق به رستوران مرغ سوخاری پولوس هرمانوس Pollos Hermanos پناه میگرفت.
گیلیگان: خیلی از طرفداران سریال از مرگ والت ناراحت بودند و همش میپرسیدند حالا واقعاً مرده است یا نه؟
تابهحال شده که بیخیال بودن این مردی که اینهمه کارهای وحشتناک انجام داده است، باعث نعحبتان شود؟
گیلیگان: آره! هنوز هم همینطور است.
هاتچیسون: مخصوصاً در جواب واکنشهای اسکایلر Skyler (با بازی آنا گان Anna Gunn). یکی از نقلقولهایی که همه استفاده میکنند، «من اونیم که در میزنه» است و خیال میکنند که نشاندهنده قدرت والت است. اگر در مورد آن صحنه فکر کنید میبینید که والت در حال داد زدن سر همسرش است چون اسکایلر با حرفهایش باعث شده والت احساس حقارت کند. او هیچ کار قهرمانانهای انجام نمیدهد و جالب است که همیشه مردم میگویند: «والت عالیه! اسکایلر خیلی شخصیت بدی دارد.» و بحث کردن با این حرف خیلی سخت است، بینندهها فقط در صورتی از اسکایلر خوششان میآید که او هم در این راه خلاف با والت همراه شود؛ اما این کار خیانت به شخصیتش است. ما در این مورد صحبت کردیم که چطور میتوانیم به مردم نشان دهیم که اسکایلر آدم خوب داستان است و والت آدم بد؟ ما باید به داستان پایبند باشیم و بگذاریم بینندهها برداشت خود را از صحنههای مختلف داشته باشند.گیلیگان: آن صحنه شبیه صحنه معروف فیلم «کازابلانکا» Casablanca است. «تو مرا به یاد مردی میاندازی که در تلاش است که چیزی را که باور ندارد به خود بقبولاند.» (جمله اصلی فیلم «کازابلانکا»: «آقای بلین میدونید مثل کی حرف میزنید؟ مثل مردی که سعی در قبولاندن چیزی به خود دارد که عمیقاً به آن باور ندارد.») وقتی والت میگوید «من اونیم که در میزنه»، در حال راضی کردن خودش است، درحالیکه میداند که این حقیقت ندارد.
ماستراس: ما همیشه میدانستیم که والت مرد خودخواهی است و این کارها را فقط برای خودش انجام میدهد، مخاطب مدام به خود میگوید: «این کارها را برای خانوادهاش انجام میدهد، برای خانوادهاش.»
کاتلین: برایان بهخوبی از پس نشان دادن ویژگیهای این شخصیت، مردی خودخواه که در بسیاری مواقع بدشانسی میآورد، برآمد و در اولین برخورد با این شخصیت، او را درک میکنید.
والی- بیکت: به یادم دارم که در قسمتی که والت مایک (با بازی جاناتان بنکس Jonathan Banks) را به قتل رساند، برایان هم در قالب نقشش و هم در قالب یک انسان دچار کشمکشی درونی شده بود. من درگیری برایان را دیدم، دیگر نمیتوانست از شخصیتش محافظت کند و باید تاریکی و بدی درون شخصیتش را میپذیرفت. لحظات سختی برای او بود.
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
Post Views:
1