ماهان شبکه ایرانیان
خواندنی ها برچسب :

چاقو

مادراین پسر متهم به قتل گفت: حرف‌های پسرم فقط یک توهم است. او یک بیمار روانی است و بار‌ها در بیمارستان بستری شده است. توهم پدر و مادرخوانده هم زاییده ذهن اوست و واقعیت ندارد.
مادراین پسر متهم به قتل گفت: حرف‌های پسرم فقط یک توهم است. او یک بیمار روانی است و بار‌ها در بیمارستان بستری شده است. توهم پدر و مادرخوانده هم زاییده ذهن اوست و واقعیت ندارد.
من از این حرف خیلی ناراحت شدم و آن‌قدر عصبانی شدم که نتوانستم خودم را کنترل کنم. رضا را با ضربات چاقو کشتم و بعد هم او را در همان بیابان دفن کردم.
از دستش خیلی عصبانی شده بودم، چاقویی از آشپزخانه برداشتم و به جان او افتادم. به خودم که آمدم متوجه شدم که کبری را کشته ام.
خون فواره کرد و بعد افشین با یک شیء نوک‌تیز که من ندیدم چه بود، رامین را زد. رامین فرد شروری بود. مدام دعوا و درگیری راه می‌انداخت و با همه اهالی دعوا می‌کرد. وقتی افشین او را زد، هم‌زمان پلیس رسید.
من به سمت سینا رفتم و پرسیدم برای چه این کار را کردی و با هم مشاجره کردیم. بعد کیارش نزدیک شد و به من گفت: چه می‌کنی. او طرف سینا را گرفت، من هم چاقو را بیرون آوردم تا او را بترسانم و کاری کنم که عقب برود، اما یکباره چاقو به گردنش گرفت.
چند روز بعد عامل جنایت بازداشت شد و در بازجویی‌ها گفت: من مقتول را اصلاً نمی‌شناختم همه این ماجرا به خاطر برخورد خودرو‌های ما اتفاق افتاد. وقتی از خودرو پیاده شدیم بین ما درگیری رخ داد و از روی عصبانیت دست به چنین کاری زدم.
بعد از آن خیلی ناراحت و عصبی بودم تا اینکه چاقویی خریدم و با فرانک تماس گرفتم و به این بهانه که می‌خواهم به تو انگشتر طلا و 3 میلیون تومان پول بدهم او را به هتل کشاندم و بعد هم با چاقو فرانک را کشتم و از آنجا فرار کردم و به خانه مادرم رفتم.
من ابتدا شوکه و با دامادمان درگیر شدم. او با ضربات کارد مرا هم به‌شدت زخمی کرد. من هم به آشپزخانه رفتم و یک چاقو برداشتم. به محض اینکه به حیاط خانه رسیدم، مقتول پاهایم را گرفت و مرا به زمین کوبید.
پیشخوان