چکیده: در این مقاله نویسنده با اشاره به مؤلفه های معرفت شناسانه و هستی شناسانه نظام فکری در گذشته، چنین نتیجه گرفته است که به نظر پیشینیان، دانش دینی تولید و توجیه کننده قدرت بوده است; درحالی که به نظر نویسنده با دست برداشتن از آن مبانی سنتی، می توان گفت: این قدرت است که هر دانشی، از جمله دانش دینی را سامان می بخشد .