خواندنی ها برچسب :

سوءظن

وقتی شیرموز را خورد، بی‌حال روی تخت افتاد. او را داخل پتو پیچیدم و به پشت‌بام بردم. با یک روسری خفه‌اش کردم و جسدش را داخل بشکه‌ای که در پشت‌بام بود، انداختم.
من از این حرف خیلی ناراحت شدم و آن‌قدر عصبانی شدم که نتوانستم خودم را کنترل کنم. رضا را با ضربات چاقو کشتم و بعد هم او را در همان بیابان دفن کردم.
آن‌ها ابتدا از حضور ناگهانی من شوکه شدند، ولی باز هم مرا دعوت به نشستن کردند. در یک لحظه چاقو را از آشپزخانه منزلشان برداشتم و ضرباتی به مرد 61 ساله زدم.
برای اینکه سرنخی از خود به‌جا نگذاریم، دو کپسول گاز داخل مغازه را باز کردیم و آنجا را آتش زدیم. تیم جنایی با اطلاعات جدیدی که به دست آورده بودند، به سراغ دو همدست ایرج رفتند و دو مرد جوان را نیز بازداشت کردند.
عوامل تزلزل خانواده (3) - آثار بد گمانی الف) برانگیختن بدی ها ب) اختلافات خانوادگی ج) انسان های بد بین چه ویژگی هایی دارند؟ د) علت ها و راه حل های مقابله با بد بینی و سوء ظن سوء ظن و بد گمانی « یا أُیّهاالُّذینَ آمَنُوااجتَنُبواکَثیراً مِنَ الظَّنَّ إنُّ بَعضَ الظَّنَّ إثمٌ »
زیر سقف شک می‌شود زندگی کرد؟   از آفت‏های ویرانگر زندگی، سوءظن و بدگمانی افراد خانواده نسبت به یکدیگر است
برای این که بتوانیم زندگی کنیم باید از احساس اعتماد و خوش بینی برخوردار باشیم، اعتماد کنیم که دیگران دوست مان دارند و به هنگام نیاز به کمک مان می آیند، توصیه های آن ها را با ارزش بدانیم و مطمئن باشیم اطرافیان قضاوت های ما را از روی مهربانی تصحیح می کنند تا آرامش بیش تری داشته باشیم
ریشه‌های سوءظن همسران در گفتگو با دکتر منصور بهرامی   ایران کشوری روبه رشد با جامعه‏ای جوان است که نیازهای فراوانی دارد
یکی از بدترین حس‌های دنیا این است که حس کنید همسر شما ناراحت است. هر چه باشد قرار است ازدواج برای راحتی و امنیت باشد. اما اگر حس کنید که همسرتان ناراحت است ممکن است اوضاع را خراب کند. آیا شما کار اشتباهی مرتکب شده‌اید؟ این فکر ممکن است از کنترل خارج شود و باعث شود که به این فکر کنید که نکند شما اشتباهی داشته‌اید.
وقت شام شده و همه اعضای خانواده در آشپزخانه دور میز غذاخوری جمع می‌شویم. پدر و مادر در یک‌سو نشسته‌اند و من و برادرم در سویی دیگر. خواهرم را صدا می‌کنم تا از اتاق خوابش درآید و به ما بپیوندد. او پس از دقیقه‌ای با بداخلاقی در اتاق را باز می‌کند، به آشپزخانه می‌آید، صندلی را می‌کشد و پشت میز می‌نشیند.