ماهان شبکه ایرانیان
خواندنی ها برچسب :

قصاص

میترا با من به مشهد آمد و توبه کرد، اما من را خیلی تهدید می‌کرد و آبروریزی‌ها باعث شده بود که من تصمیم بگیرم از او به صورت توافقی طلاق بگیرم. چون از عواقب جدایی بدون رضایت او آگاه بودم.
من هم با سلاحی که همراهم بود به او شلیک کردم و پس از سرقت یک میکروفن که حدود 7 تا 10 میلیون تومان ارزش داشت همراه دوستم فرار کردیم.
جباری گفت: شایان سعیدپور در زمان ارتکاب جرم، به سن قانونی و شرعی بلوغ عقلی رسیده بود و در این زمینه هیچ ابهامی وجود ندارد.
به او گفتم این گوشی را کنار بگذار، اما به من حمله کرد و به شدت من را زد برای رهایی از دستش ناگهان چاقویی را که روی زمین افتاده بود برداشتم و یک ضربه به کمرش زدم.
اگر این ادعا حقیقت داشته باشد پس چرا سه فرزند دیگر متهم که تقریبا همسن و سال‌های حدیثه هستند هیچ گاه مورد شکنجه با سیگار و سیم داغ قرار نگرفته اند و این موارد فقط روی پیکر حدیثه رخ داده است؟!
یک هفته قبل از حادثه به شوهرم گفتم خانه‌ای اجاره کنیم و از خانه او برویم، اما وقتی مادرش فهمید گفت که اجازه نمی‌دهد ما جای دیگری زندگی کنیم روز حادثه هم سر همین موضوع با هم درگیر شدیم و با میله چندین ضربه به سرش زدم.
همان لحظه با خودم فکر کردم که اگر او زنده بماند من باید سال‌ها درگیر زندان و بدبختی شوم به همین خاطر سرش را از تنش جدا کردم و بعد هم از خانه خارج شدم. چند ساعتی در خیابان پرسه می‌زدم که توسط پلیس دستگیر شدم.
من دوستم را نکشتم. من و شهرام در حال صحبت بودیم که یک مرد نقابدار وارد خانه شد و با شهرام درگیر شد من از ترسم فرار کردم و به اتاق خواب رفتم، اما وقتی از اتاق بیرون آمدم متوجه شدم شهرام کشته شده است.
در دور اول رسیدگی به پرونده نجفی سه جلسه دادگاه در سال 98 در شعبه 9 دادگاه کیفری یک تهران به ریاست قاضی محمدی کشکولی برگزار شد، پس از اعلام محکومیت نجفی به قصاص و حبس، خانواده میترا استاد از قصاص گذشت کردند، اما وکیل نجفی به رای صادره اعتراض کرد.
برادرم وقتی اصرار‌های مرد جوان را دید، گفت: بگذار کمکش کنیم و قبول کرد که خودش بیاید. فردای آن روز برادرم فقط برای اینکه کار متهم را راه بیندازد به مغازه رفت و به دست این فرد کشته شد.
پیشخوان