ماهان شبکه ایرانیان
خواندنی ها برچسب :

قصاص

من از ترس جیغ می‌کشیدم و گریه می‌کردم، اما هیچ کس به دادم نمی‌رسید، چون من و شوهر عمه ام در خانه تنها بودیم. بعد از این ماجرا او مرا تهدید کرد که نباید به کسی چیزی بگویم!
اما در همین موقع شوکر را بیرون آورد که من دیگر نفهمیدم چه کار می‌کنم و ضربه دوم را به گردنش زدم. من تنها با انگیزه سرقت به این مغازه رفتم و از قبل این مغازه را می‌شناختم.
من هم که عصبانی شده بودم او را با دست به داخل استخر کوچک خالی از آب هل دادم که سرش به حاشیه استخر خورد و بیهوش شد در این هنگام کمربند را از کمرش باز کردم ود. دور گلویش پیچیدم وقتی دیدم دیگر نفس نمی‌کشد.
قرص خواب‌آور تهیه کردیم و آن را داخل آبمیوه ریختم. مادرم بعد از خوردن آبمیوه مسموم به خواب رفته بود که ما او را با یک شال خفه کردیم و جنازه‌اش را به اتاق طبقه بالا بردیم.
وقتی با این شکست در زندگی روبه رو شدم نقشه‌ای برای انتقام کشیدم و او را به بهانه «آخرین دیدار» به ساختمانی در مشهد کشاندم و در یک فرصت مناسب اسید‌ها را روی او خالی کردم و ...
میترا با من به مشهد آمد و توبه کرد، اما من را خیلی تهدید می‌کرد و آبروریزی‌ها باعث شده بود که من تصمیم بگیرم از او به صورت توافقی طلاق بگیرم. چون از عواقب جدایی بدون رضایت او آگاه بودم.
من هم با سلاحی که همراهم بود به او شلیک کردم و پس از سرقت یک میکروفن که حدود 7 تا 10 میلیون تومان ارزش داشت همراه دوستم فرار کردیم.
جباری گفت: شایان سعیدپور در زمان ارتکاب جرم، به سن قانونی و شرعی بلوغ عقلی رسیده بود و در این زمینه هیچ ابهامی وجود ندارد.
پیشخوان