ماهان شبکه ایرانیان
خواندنی ها برچسب :

قصاص

چون نیمه‌شب بود، از ترسم جنازه را در حاشیه شهر از ماشین بیرون انداختم. سپس از باک ماشین بنزین بیرون آوردم و آن را آتش زدم. در ادامه جنازه سوخته را داخل یک گودال دفن کردم و برای اینکه پلیس را گمراه کنم کیف پول و انگشتر او را برداشتم و یک روز بعد آن‌ها را بیرون انداختم.
یک شب به خانه‌اش رفتم و گفتم می‌خواهم اینجا بمانم او هم قبول کرد، اما نیمه شب به اتاقش رفتم و او را خفه کردم سپس با چاقو چند ضربه به او زدم.
سپس به بهانه اینکه می‌خواهد بدهی اش را بپردازد از آن‌ها می‌خواست در خانه را باز کنند، اما به محض ورود به خانه اگر زنان یا کودکان تنها بودند آن‌ها را مورد آزار و اذیت قرار می‌داد.
به همین دلیل درگیری بین ما شروع شد که من هم با چاقو ضربه‌ای به سینه اش زدم، اما قصد کشتن او را نداشتم! فقط می‌خواستم از چنگ آن‌ها فرار کنم! و ...
هنوز صدای پسرش را می‌شنود که در میان شعله‌های آتش زنده است و مادر را صدا ‏می‌زند. هر شب کابوس می‌بیند. فریاد‌های ای‌دایان ای‌دایانِ (به معنی مادر) صادق، در میانه آتش خنجری بر دل و جانش است.
زن 33 ساله بعد از ارتکاب این جنایت، ادامه نقشه اش را به اجرا گذاشت. او که تلاش می‌کرد خود را از عذاب روحی آینده رها کند، درون حمام رفت و با تیغ دست چپ خودش را زخمی کرد تا خودکشی کند، اما جرئت نداشت رگ دستش را بزند!
من قصدی برای قتل نداشتم، اما حامد به من حمله کرد و مجبور شدم از خودم دفاع کنم. بعد از گفته‌های متهم، کیفرخواست علیه او صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه 4 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
مدام می‌گفت برو از خانه بیرون و من که دیگر تحمل حرف‌هایش را نداشتم با او درگیر شدم می‌خواستم با چاقو او را بزنم که از خانه خارج شد. من هم دنبالش کردم و در راهرو او را زدم.
من هم اسلحه خودم را برداشتم که مرد دلار فروش بیشتر وحشت‌زده شد در همین زمان درگیری اتفاق افتاد و یک تیر به بازوی من خورد و چندین تیردیگر هم به سمت او شلیک شد.
روز حادثه وقتی پدر و مادرم نبودند، او را به خانه دعوت کردم، گفت: می‌خواهد برای زندگی به خارج از کشور برود و بهتر است رابطه‌مان را با هم تمام کنیم. از دستش عصبانی شدم، با هم درگیر شدیم و او به قتل رسید.
پیشخوان