مشروعیت

مقاله ذیل به تبیین نظریه «حکومت مردم سالار دینی » می پردازد . نویسنده آن را معادل نظریه «جمهوری اسلامی » تفسیر می کند و در مقدمه، در تبیین اصل نظریه، دو مؤلفه ذیل را برای آن ذکر می کند:

در باره اندیشة سیاسی نظریه ها و نظرهای فراوان مطرح شده است. «ریمون آرون» در تعریف اندیشة سیاسی گفته است: «اندیشة سیاسی عبارت است از کوشش برای تعیین اهدافی که به اندازة معقولی احتمال تحقق دارد و نیز تعیین ابزارهایی که در حد معقولی می توان انتظار داشت موجب دستیبابی به آن اهداف بشود.» [1]

مشروعیت را برابر اصطلاح Legitimacyقرار می دهند که هم ریشه ی کلمات legislation(تقنین) و Legal(قانون) است و بر این مبنا می توان آن را به معنای قانونیت دانست; امّا این اصطلاح در فلسفه ی سیاسی به معنای Validity(اعتبار) و Right Fulnesاست

چکیده: نویسنده، ضمن نقد مقاله مردم سالاری دینی از محسن کدیور، دیدگاه خود را در باب مشروعیت حکومت دینی ارائه می کند و نظریه مشروعیت دوگانه را پیشنهاد می دهد .

کار آمدی از عناصر مهم مرتبط با مشروعیت قلمداد شده و همواره چالش مهم نظامهای سیاسی به حساب میآید

در مساله حق حکومت و منشا مشروعیت، دو گرایش مطرح بوده است: گروهی به ولایت مشاع بشری مبتنی بر قرارداد و گروه دیگری به ولایت مشروع الاهی مبتنی بر وحی، معتقد هستند

چکیده: در مساله حق حکومت و منشا مشروعیت، دو گرایش مطرح بوده است: گروهی به ولایت مشاع بشری مبتنی بر قرارداد و گروه دیگری به ولایت مشروع الاهی مبتنی بر وحی، معتقد هستند

چکیده: آقای نخعی در این گفت وگو با تعریف وضعیت انقلابی، به چگونگی بقای یک انقلاب و معنای آن و نیز مراحل پیدایی و پایایی آن اشاره می کند . وی بر این باور است که در وضعیت مدرن امکان پدید آمدن انقلاب منتفی است .

نویسنده به بررسی مبانی مشروعیت حاکمیت ولی فقیه بر مبنای قانون اساسی می پردازد . به عقیده وی نقش مردم در زمان حضور معصوم علیه السلام منحصر در مقبولیت است; اما پس از غیبت، حاکمیت به تحقق دو بعد «مشروعیت الاهی » (حقانیت) و «مشروعیت مردمی » (قانونیت) نیاز دارد

نویسنده محترم در آغاز به تبیین مفهوم مشروعیت می پردازد و معتقد است که مشروعیت به معنای شرعی بودن قانونی بودن و یا مقبولیت داشتن نیست بلکه حق اصدار فرمان و حکم راندن است و بر آن است که این مساله با علت لزوم اطاعت از فرامین حکومت پیوستگی ویژه ای دارد.