بارها درباره حقوق نابرابر پرستاران نسبت به دیگر ارکان حوزه سلامت صحبت شده اما هنوز هم پرستاران از مشکلات زیادی رنج میبرند و این مشکلات به قدری برای آنها غیر قابل تحمل است که خیلی از آنها عطای خدمت به مردم کشورشان را به لقای آن فروخته و حالا در کشور دیگری مشغول به فعالیت هستند! مهاجرت پرستاران یکی از موضوعاتی است که در سالهای اخیر بارها مطرح شده اما همچنان رسیدگی به آن صورت نگرفته است. با این که دانش آموختگان پرستاری در کشور ما کم هستند اما از همین تعداد کم هم خیلیها در حال مهاجرتند!
>وقتی در کشور خودمان برای ما ارج و قربی قائل نیستند برای چه باید بمانیم؟
به گزارش به نقل از روزنامه آفتاب یزد ،نیره دهقان یک پرستار بازنشسته است، او در رابطه با مشکلات و دلایل مهاجرت پرستاران میگوید: «من بعد از سالها کار در بیمارستان به تازگی بازنشسته شده ام، بارها در زمان خدمت، مخصوصا زمانی که هنوز ازدواج نکرده بودم به مهاجرت فکر کردم و حتی یک بار هم تا پای مهاجرت رفتم! میخواستم به دبی بروم، شنیده بودم که شرایط درآمدی پرستاران در این کشور خوب است چون زندگی با حقوق پرستاری بسیار سخت است، من میدانستم که شرایط کاری در آن کشور هم مثل کشور خودمان مشکل است اما شرایط حقوقی در بیمارستانهای دبی باعث میشد که ناخواسته به رفتن فکر کنم.
قرار بود با یکی از پزشکان بیمارستانمان به دبی بروم و چون آن پزشک خودش سهام دار بیمارستانی در دبی بود شرایط برایم خیلی راحت تر میشد، بعد از آن ازدواج کردم و همین موضوع باعث شد از مهاجرت منصرف شوم! بعد از آن باز هم بارها به مهاجرت فکر کردم اما مشکلات زندگی مشترک هر بار مانع این کار شد. وقتی در کشور خودمان برای ما ارج و قربی قائل نیستند و درآمد چشمگیری هم نداریم برای چه باید بمانیم؟»
>با ما همیشه مثل یک کار گر برخورد میکردند
او ادامه میدهد: «حتی معلمان هم در کشور ما ارج و قرب بیشتری از پرستاران دارند! معلمان 13روز عید حداقل تعطیل هستند و یا امکانات خاصی برای آنها در نظر گرفته میشود اما برای پرستاران هیچ امکاناتی نیست و ما حتی در تعطیلات و حتی ایام نوروز هم مجبور بودیم به صورت شیفت در بیمارستان حضور داشته باشیم!
علوم پزشکی هم برای ما امکانات رفاهی در نظر نمیگیرد! با ما همیشه مثل یک کارگر برخورد میکردند و این موضوع برای که تحصیلات داشتیم و همان درسی را خوانده بودیم که پزشکان خواندهاند خیلی سنگین تمام میشد! حتی در خیلی از مواقع کار ما سخت تر از پزشکان بود چرا که ما باید با مریضها سر و کله میزدیم و پزشکان هیچکدام این مشکلات را تجربه نمیکنند!
امکاناتی هم برای ما فراهم نمیکردند و این از جمله دلایلی است که همیشه پرستاران را به مهاجرت ترغیب میکند. من دبی را انتخاب کردم چون فکر میکردم در آن کشور از ارج و قرب بیشتری برخوردارم و از نظر در آمدی هم خیلی به نفعم خواهد بود! چون ما موظف بودیم در هفته 44 ساعت کار کنیم و اگر این اتفاق نمیافتاد از نظر بیمه دچار مشکل میشدیم؛ این در حالی است که استاندارد کار پرستاران در تمام دنیا 24ساعت در هفته است! این یعنی ما دو برابر پرستاران سر تا سر دنیا کار میکردیم و این موضوع سبب میشد که خیلی از ماها از لحاظ روحی به شدت آسیب ببینیم!»
>پرستاران میخواهند آرزوهایشان رادر آن طرف آبها دنبال کنند!
با این اوصاف هر روز بر شمار پرستاران در حال مهاجرت افزوده میشود، دکتر آدابی رئیس کل سازمان نظام پرستاری در رابطه با مشکلات پرستاران در کشور و علل مهاجرتشان میگوید: «بارها گفته ام که شرایط کاری پرستارها به لحاظ سختی کار و کمی درآمد و تعویق معوقات چندان مناسب نیست و حالا هم طبیعی است که این مسئله باعث افزایش مهاجرت آنها به جاهایی که قدر کارشان را بدانند و حقوق مناسبی دریافت کنند، میشود! این جای گله است که پرستارانی که سالها وقت و جوانی خود را صرف پیشرفتشان کردهاند تا بتوانند خدمات بهتری را به مردم ارائه بدهند، حالا سختی شرایط آنها را به سمتی سوق داده است که میخواهند آرزوهایشان را در آن طرف آبها دنبال کنند!»
>افزایش 3 برابری مهاجرت پرستاران تا دو سال پیش
او افزود: «تا پیش از این مهاجرتها به طور کلی زیر نظر نظام پرستاری صورت میگرفت و سازمان نظام پرستاری کشور رکن رکینی در تائید کار پرستاران به شمار میآمد اما در حال حاضر با توجه به نیاز روز افزونی که همه کشورها به پرستار دارند و از طرف دیگر سطح علمی و کارایی خوب پرستاران ایرانی سبب شده که کشورهای دیگر تائید سازمان نظام پرستاری را به عنوان پیش شرط لحاظ نکنند و پرستاران ایرانی را به هر طریق که بتوانند از کشور خارج شوند، پذیرا هستند! در این بین هم خدمات خیلی خوبی را به پرستاران ارائه میدهند و حقوق پرستاران در کشورهای دیگر چشمگیر است.
تا پیش از این چون زیر نظر نظام پرستاری این مهاجرتها صورت میگرفت، ما شاهد افزایش 3برابری مهاجرت پرستاران تا دو سال پیش بودیم و مستند این موضوع وجود دارد که تا سال 96 مهاجرت پرستاران نسبت به سالهای قبل 3 برابر افزایش یافته بود اما بعد از آن گزارشهای زیادی به دستمان رسید که بدون تائید نظام پرستاری نیز پرستاران را در خارج از کشور پذیرا هستند، بنابر این آمار مهاجرت پرستاران خیلی بیشتر از آماری است که سازمان نظام پرستاری در اختیار دارد.»
>سندروم « کاروشی» در پرستاران
او در ادامه تاکید کرد:« ماهیت کار پرستاری به دلیل رو یا رویی با رنج بیماران که بعضا شاهد مرگ تدریجی بیماران مزمن مثل بیماران سرطانی هستند، بسیار سخت و جانکاه است لذا به هیچ وجه نباید استانداردهای لازم برای ساعت کاری پرستاران شکسته شود؛ چون پرستاری به خودی خود جزو مشاغل سخت و زیان آور در تمام دنیا لحاظ شده است به طوری که گفته میشود که بعد از کار در معدن که شغل بسیار سختی محسوب میشود، پرستاری دومین شغل سخت و زیانبار در دنیا است.
این موضوع از یک طرف و از طرف دیگر کمبود پرستار در کشور سبب شده است که پرستاران هم به لحاظ مشکلات مالی که دارند تن به شیفتهای بیشتر بدهند و از طرفی شیفتهای اجباری به آنها تحمیل شود و چون پرستار کم است بنابر این هر پرستار باید به جای یک و نیم نفر یا دونفر باید فشار کار زیاد را تحمل کند که این مسئله با توجه به فشار بالای کار پرستاران سندرومی تحت عنوان سندروم « کاروشی» یا سندرم کار مضاعف را به همراه دارد!
ما آمار بیش از 20 نفر مرگ بر اثر سختی کار پرستاران را طی سالهای قبل به همراه داشتیم که متاسفانه بین سنین 25 تا 45سال سن داشتند، یعنی در سنینی که فرد هنوز سالیان سال میتواند یک زندگی همراه با نشاط اجتماعی را داشته باشد باحا به علت سختی کار دچار سندرم « کاروشی» یا مرگ ناشی از کار زیاد در کشور شدهاند.