«ا فمن شرح الله صدره للاسلام فهو علی نور من ربه فویل للقاسیة قلوبهم من ذکر الله ».(زمر، آیه 22) «آیا کسی که خدای متعال سینه او را برای پذیرش اسلام گشاده و[در نتیجه] برخوردار از نوری از جانب پروردگارش می باشد[همانند فرد تاریک دل است] پس وای بر آنان که از سخت دلی یادخدا نمی کنند.»
از این آیه شریفه استفاده می شود که انسان درمقابل دعوت الهی که به وسیله انبیای عظام به بشر ابلاغ شده دوحالت مختلف می تواند داشته باشد: یکی آمادگی برای پذیرش وتسلیم بودن در مقابل حق که لازمه اش فروتنی، آرامش، خضوع درمقابل حق و تسلیم بودن در مقابل خدای متعال است. دوم، حالت سرکشی، عدم انفعال، قساوت، سرسختی، مقاومت در مقابل حق، زیر بار حق نرفتن و سنگ دلی است. کسانی که نور فطرت در دلشان روشن است وقتی سخن حقی را می شنوندبا آغوش باز استقبال می کنند و دلشان در مقابل سخن حق نرم می شود، ولی افرادی که دل های شان به گناه آلوده شده در مقابل حق سرسختی نشان می دهند با این که می فهمند سخنی حق است ولی آن رانمی پذیرند. از این دو دسته افراد آدمی، خداوند متعال یک دسته را ستایش می کند و دسته دیگر را نکوهش کرده می فرماید:وای بر چنین کسانی؟ در این مورد آیات متعددی در قرآن کریم هست به خصوص در باره بنی اسرائیل صفت قساوت قلب و سنگدلی نسبت داده شده در باره آن ها می فرماید: «ثم قست قلوبکم من بعد ذلک فهی کالحجارة او اشد قسوة و ان من الحجارة لما یتفجر منه الانهار وان منها لما یشق فیخرج منه الماء و ان منها لما یهبط من خشیة الله و ما الله بغافل عما تعملون.» «سپس دل هایشان بعد ازاین [واقعه] سخت گردید، همانند سنگ یا سخت تر از آن، چرا که ازبرخی سنگ ها، جوی هایی بیرون می زند و پاره ای از آن ها می شکافد وآب از آن خارج می شود و برخی از آن ها از بیم خدا فرو می ریزد وخدا از آن چه می کنید غافل نیست.» در باره منافقین در سوره حدید می فرماید که در روز قیامت وقتی با مؤمنین مواجه می شوندمی بینند که مؤمنین دارای یک نورانیتی هستند، در مسیری که حرکت می کنند راهشان روشن است، چهره های شان نورانی است. آن ها درتاریکی و سیاهی فرو رفته اند اما مؤمنین را می شناسند، چون دراجتماع با هم همسایه، رفیق، خویشاوند و همکار بودند، لذا ازآن ها خواهش می کنند که به ما توجهی کنید: «انظرونا نقتبس من نورکم » صورتتان را به طرف ما برگردانید، به طرف ما نگاهی کنید، گوشه چشمی به ما کنید تا از نور شما استفاده کنیم. گویی در پشت سر آن ها قرار گرفته اند و می بینند که از صورت مؤمنان نور می بارد و جلوشان روشن است، از این رو تقاضا می کنند که صورتتان را به طرف ما برگردانید تا از نور چهره شما استفاده کنیم:«قیل ارجعوا وراءکم فالتمسوا نورا» به آنها می گویند:از این جا نوری عاید شما نمی شود می بایست در دنیا کاری کرده باشید که امروز از آثار نورانیش بهره مند باشید. اینها سؤال می کنند ما همه با شما بودیم، با هم زندگی می کردیم، محافلی که شما بودید ما هم بودیم چطور شد شما در نورانیت و روشنایی ونعمت قرار دارید و ما محروم هستیم؟ جواب می دهند که بله شما باما بودید ولی دلتان با ما نبود. در ظاهر تظاهر کردید که مؤمن اید اما دلتان با ما نبود، نسبت به حقایق اسلام شک داشتید،دلهایتان آلوده به گناه بود و قساوت آن را گرفته بود. امروزچوب آن قساوت و گناه را می خورید. اگر می خواستید امروز وضع مطلوبی داشته باشید باید در دنیا تکلیفتان را روشن می کردید.حالا دیگر کار گذشته است، امروز هر کس هر آن چه را که دنیاکاشته در این جا درو می کند. این گفت و گو که تمام شد دیواری بین مؤمنین و منافقین به وجود می آید.«فضرب بینهم بسور له باب باطنة فیه الرحمة و ظاهرة من قبله العذاب » از یک طرف مؤمنین هستند دارای نورانیت و معرفت ورحمت، پشت دیوار منافقین هستند معذب به ظلمت باطنی خودشان. منظور این بود که مؤمنین در قیامت به منافقین می گویند علت این که شما در این عالم از نعمت ها و رحمت الهی محروم شدید این است که دل هایتان را در این دنیا در اثر گناه، قساوت گرفته بود.قرآن کریم می فرماید: فویل للقاسیة قلوبهم من ذکر الله » وای بر آن کسانی که دل هایشان نسبت به یاد خدا قساوت دارد، هر چه نام خدا برده می شود و از رحمت های الهی یاد می شود گرایشی به رحمت خدا پیدا نمی کنند و در آنان شوقی نسبت به رحمت های الهی ایجاد نمی شود. دلشان همان لذت های مادی که در دنیا از آن هابهره می برند، خوش است. وقتی یادی از عذاب ها و کیفرهای الهی می شود باز دلشان نمی لرزد که مبادا ما هم مبتلا به چنین عذاب هایی بشویم. آن ها نه نسبت به رحمت الهی اشتیاقی پیدامی کنند و نه نسبت به عذاب های الهی احساس خوف و خشیتی دارند.چنین افرادی سخن حق در دلشان اثر نمی کند، هدایت الهی شامل شان نمی شود، زیرا به دنبال منافع و لذت های خودشان زندگی را سپری می کنند و در آخرت از نعمت ها و رحمت های الهی محروم اند. خدای متعال بر ملت عزیز ما منت گذاشت و مردم ما را از آن قساوت ها و آلودگی ها نجات داد. کسانی که عمری در اثر حکومت طاغوتیان، حکومت کسانی که یاد خدا را زنده نمی کردند، حکومت کسانی که جز شهوات و لذت های مادی به چیزی نمی اندیشیدند محیطفسادی فراهم کرده بودند که جوان ها را به کام خود فرو می برد واجازه نمی داد آن ها به سوی ارزش های بلند و مقامات عالی انسان عروج کنند بلکه آنان را در جهنم شهوات مادی غرق می کردند. خدای متعال بر مردم ما منت گذاشت و کشور را از این منجلاب نجات داد،نور اسلام را در دل های همه تاباند و کسانی که مدت ها در محیطفاسد زندگی می کردند به برکت اسلام هدایت شده دست از گمراهی وفساد برداشتند و به جای این که از دولت کفر و استکبار حمایت کنند حامی دولت حق شدند، انقلاب اسلامی را ترویج کردند و درجبهه های دفاع از میهن اسلامی جان و مال و هستی خود را مخلصانه در خدمت اسلام قرار دادند. خدای متعال به چنین مردمی منت گذاشت هم در این دنیا پیروزی وعزت به آن ها عطا کرد و هم در آخرت بشارت رحمت های بی پایان وجاودان. در دنیا دیدیم که از چه ذلتی نجات پیدا کردیم، مردم ما در خاطرشان هست که در نظام گذشته صاحب منصبان ما، شخصیت های مهم ارتشی ما در مقابل یک مشاور امریکایی حکم یک نوکر راداشت، آن ها برای بهترین شخصیت های ما ارزشی قائل نبودند، اماامروز می بینند که حتی جوانان بسیجی ما در مقابل بالاترین شخصیت آن ها احساس قدرت و عظمت و شخصیت می کنند و سرفرازانه به راه خود ادامه می دهند. خداوند سبحان، چنان عظمت روحی به این مردم عطا کرده که بالاترین شخصیت های جهان در مقابلشان بهایی ندارند. مردم ما این عظمت را در روح خود احساس می کنند، بر زبان می آورند و در عمل ظاهر می کنند. این عظمتی است که در وجود هرفردی از افراد سپاه، ارتش، بسیج و دیگر آحاد ملت وجود دارد.امروز ملت ما و ارتش ما در دنیا مورد احترام ملت ها و مورداحترام جهانیان است، حتی بزرگ ترین دشمنان ما احترامی که نسبت به این ملت دارند نمی توانند مخفی کنند. با تمام نیرو با مامی جنگند اما در دلشان احساس احترام می کنند و بالاتر از همه آثار پیروزی جهانی است که برای ایده شما در عالم ظاهر می شود. آری، این هدایت بزرگی بود که از جانب خدای متعال، این ملت راشامل شد و باران رحمتی بود که همه ناپاکی ها را شست وشو داد واین سرزمین را محل رفت و آمد فرشتگان حق قرار داد. باید قدراین نعمت بزرگ الهی را دانست و با همه وجود آن را پاسداری کرد.