محمدرضا گلزار هم کمکم دارد میشود پای ثابت حاشیههای سینما. همه چیز حول محور سوپر استار بودن یا نبودنش میگذرد. مهران مدیری و خندوانهاش هم که جای خود دارند. میماند سوژههای دیگری که شکر خدا همیشه هستند کسانی که جور بقیه را بکشند. در این هفته هم سید علی ضیا و بهنوش بختیاری در معیت جناب تتلو مهمان حوالی سینمای بنیتا بودند. با ما همراه باشید.
بهنوش بختیاری هم تتلیتی شد
اصلا لذتی که در چک کردن اخبار مربوط به امیرمسعود مقصودلو موجود است، در انتقام نیست. این که این آدم هربار به دلیلی بر سر زبانها میافتد یا اظهار نظرهای شالودهشکنانه و آوانگارد میدهد، بنده از این اظهار نظرها در دلم عروسی میگیرم (باید اعتراف کنم که در این چند صباح گذشته کلا عروسی بودم). تهی بودن بخشهایی از آناتومی این آدم از وجناتش پیداست. البته منظورم دل ایشان است که چیزی تویش نیست، نه جمجمهاش که اتفاقا چیزی داخلش است. حالا به این دلخالیها بهنوش بختیاری هم اضافه شده. او در مصاحبهای که در جوار آقای مقصودلو انجام داد، حرفهایی زد که چارهای جز ارتقای ایشان به درجهی «تتلیتی تمام» ندیدیم. فرازهایی از سخنان ایشان که باعث این ارتقای درجه شد را در ادامه میبینید: «ما همیشه آقای مقصودلو را در معیت ترانهها و آهنگهایشان دوست داشتیم (احتمالا خاطرهی خوبی از جیگیلی جیگیلی اخماتو واکن دارند)... باید به جوان به این مستعدی و به احساسات رقیق و خالصی که دارند، احترام گذاشت (احساسات خالص و رقیقش در جوابی که به سردار آزمون داد، کاملا هویدا بود)... از پتانسیلهایش استفاده کنیم (از پتانسیلهای نظریهپردازانه در حوزهی جامعهشناسی و البته تتو کردن). برای احترام به اعصاب مخاطبین از انعکاس ادامهی نظرات خانم بختیاری چشم میپوشیم.
گلزار: بالاخره سوپراستار هستم یا نه؟
پژمان بازغی چند هفتهی پیش صحبتهایی در مورد گلزار و سوپراستار و مادر قلب اتمیاش کرد و سوپراستاریتش (!) را زیر سوال برد. میتوانید نظرات پژمان بازغی را به همراه سایر حواشی در حوالی سینما؛ مهران مدیری خودزنی کرد، بخوانید. به هرحال گلزار هم نسبت به این حرفها واکنش نشان داد. او در مصاحبهای چنین حرفهایی را به مردم سپرد که در موردش قضاوت کنند. اگر بازیگرانش نبودند، فیلم 20 میلیون هم نمیفروخت و ... آقا اگر قضیه به مردم واگذار شده، من به عنوان احدی از این مردم عرض میکنم که این چه وضعی است؟ بابا لطفا چندتا فیلم درست و حسابی بازی کنید. آقای گلزار چرا این رشته تصاویری که به خورد ما مردم میدهید، سینما نیست، هرچه باشد سینما نیست. مردم علاوه بر دیدن چهرهی سوپراستار و پولساز شما، قصه و روایت هم میخواهند؛ کارگردانی و تصویر و موسیقی هم میخواهند.
سینما با نقد است که به جلو میرود
سید علی ضیا هم به جمع منتقدین سینمای کشور پیوست. عجب سینمای فعال و پویایی داریم؛ کلا منتقد باهوش و باسواد و بافراست! از سر و کول سینما بالا میروند و جالب اینجاست که هر روز بیشتر از دیروز هم میشوند. در این میان باید به نقش صدا و سیما در خلق این همه منتقد اعتراف کرد. بعد از برنامهی هفت و آن داستانهای مگو، اخبار 20:30 سکان نقد کشور را در اختیار گرفت؛ چند روز پیش هم از علی ضیا مجری تلویزیون به عنوان جدیدترین مدل از منتقدینش رونمایی کرد. علی ضیا کارش را با نقد سینمای کمدی ایران شروع کرد: او با آسیبشناسی محتوا و رویکرد سینماگران کمدی، پرده از تکنیکهای فیلمنامهنویسی آنها برداشت. وی میفرماید: «...مدتها این فیلمها احتیاج به فیلمنامه ندارند. قبلا در دهههای هفتاد و هشتاد از جکهای اس ام اسی استفاده میکردند، الان از جکهای توئیتری...حتی بعضی مواقع دیده شده رفتن به این فضاهای مجازی احتیاج به اینترنت دارد و چه کاری است حجم اینترنت مصرف کنیم؛ بعد بازیگر میاورند و میگویند هرچی دلت میخواهد بگو و اینجوری فیلم میسازند و اینجوری به نظرشان فیلمهای خیلی خوبی هم میسازند.»
شوخی میکنیم فقط
در برنامهی دیشب دورهمی مهران مدیری مجبور به دفاع از مهمان چند شب پیش خود شد. در آن برنامه خانم مریم معصومی خیلی در صحبتهای مدیری میپرید و حرفش را قطع میکرد. حالا تعدادی از مردم از این حرکت و رفتار خانم مریم معصومی انتقاد کردند و کار به جایی رسید که خیلی انتقاد کردند! یعنی خیلی اعتراض کردند. به همین خاطر مهران مدیری لازم دید که توضیحاتی بدهد که مردم بیخیال موضوع شوند. مدیری گفت: «...هر مهمانی که اینجا میآید و گفتوگو میکنیم، بیشتر شوخی است و شوخی میکنیم. هرچیزی که من و مهمانانم میگوییم، یکجور شوخی است برای بهتر کردن اوقات فراغت شما و اینکه زندگی شخصی آن فرد و مسائلی که دارد با شوخی مطرح میشود؛ اصلا اینقدر جدی نیست که بخواهیم حمله کنیم به کسی.»