![امام خمینی ره، حکومت دینی و و لایت فقیه](/Upload/Public/Content/Images/1396/05/10/0849480549.jpg)
با مطالعه و بررسی سخنرانی ها و مقالات و آثار ارزشمندِ حضرت امام خمینی(ره) معلوم می شود که ایشان به سه بُعد مستقل عرفان، فلسفه و فقه علاقه بسیار نشان داده اند. حضرت امام شخصیتی چند بُعدی است که هریک از ابعاد آن می تواند به طور مستقل مطالعه گردد. از یک منظر می توان ایشان را به عنوان فقیه مطالعه کرد و درباره آثار فقهی ایشان داوری کرد. از بعدی دیگر امام به عنوان یک فیلسوف قابل مطالعه هستند. هم چنین امام را می توان به عنوان عارف بازشناساند. از منظر دیگر، امام یک مرد سیاسی است که در بخش عمده ای از حیات خود فعالیت سیاسی داشته است. فرایند فعالیت های سیاسی ایشان و پیامدهای این فعالیت ها نیز می تواند به گونه ای مستقل مطالعه شود. به نظر می رسد مهم ترین محصول حیاتِ مبارک امام و هدف عمده ایشان از همه فعالیت ها، احیای دین خدا بوده است. حساسیت امام به مسائل اجتماعی مسلمین از همان ابتدا در آثارشان مثل کشف الاسرار محسوس بود. این حساسیت، ایشان را بیش از پیش درگیر ابعاد عینی و ملموس حیات اجتماعی مسلمانان نمود. درگیری با مسائل اجتماعی سیاسی، امام خمینی را متوجه آن بخش از معارف دین می کند که بتواند پاسخگوی آن مسائل باشد. نه عرفان، نه فلسفه و نه معارف دیگر. از طرفی دانش فقه و دانشمند فقیه واجد قدرتی قابل توجه میان توده مردم است. [1] تورق کنونی حتی برای آشناترین افراد به اندیشه امام که بر اساس صحیفه، امام را می شناسند، بیان گر آن است که ما هنوز وجوه مهمی از اندیشه امام را نمی شناسیم. بنیاد جهان امام نه در صحیفه که در مصباح و کشف الاسرار است و اگر این دو کتاب مورد نظر قرار گیرد، صحیفه معنادار خواهد بود.
تکلیف در اقدام سیاسی
یکی از مباحث حساس و مهم حضرت امام ره چه در قبل از انقلاب و چه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، بحث حکومت دینی و و لایت فقیه است. اثبات ولایت فقیه و تحقق حاکمیت آن و تبیین نقش و مسئولیت روحانیت و مرجعیت، محور اصلی جهاد طولانی مدت امام خمینی (ره)را تشکیل می دهد و بدین سبب این موضوع در اغلب نوشته ها و پیامها و سخنان آن حضرت انعکاسی وسیع دارد. نظریه ولایت فقیه، درفقه شیعی از قدمتی هزارساله برخوردار است و اگرچه درباره همه جزئیات اختیارات ولی فقیه، اجماع نظر نبوده اما همواره از آن سخن رانده اند. امام(ره) ازکسانی است که به تفصیل دراین باره نظریه پردازی کرده اند. ویژگی نظریه ولایت مطلقه فقیه امام خمینی(ره)، اعتقاد ایشان به اطلاق و گستردگی اختیارات ولی فقیه و هم طرازی آن بااختیارات حکومتی پیامبر(ص) و ائمه(ع) می باشد و این نوع نگرش درتمام آثار شفاهی و مکتوب ایشان آمده است. کتاب کشف الاسرار (1322ه) را می توان به عنوان مبدا و یکی ازشواهد خوب این نظریه به حساب آورد.
مرجعیت شیعی - برخلاف تصور بسیاری - صرفا ناظر بر شان افتاء و بیان احکام، آنهم در بخشی از فروعات احکام دینی نبوده بلکه فتوا دادن تنها شانی از شئونات ولایت فقیه و مرجعیت به معنای واقعی آن بوده و نگاه مومنین به این مقام خطیر از منظر استمرار امامت و ولایت بوده است.
ظهور و پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری یک مرجع مقتدر دینی و تشکیل حکومت اسلامی بر اساس اصل ولایت فقیه پدیده ای است که آثار مثبت و متعدد آن در مقوله مرجعیت و مسائل پیرامون آن غیرقابل انکار می باشد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، برای نخستین بار در عصر غیبت یک مرجع دینی در راس حاکمیت رسمی و قانونی بر یک کشور پهناور و حاکمیت معنوی بر میلیونها قلوب مسلمین قرار می گرفت. قانون اساسی بر مبنای ایده ولایت فقیه به تایید و تصویب اکثریت ملت ایران رسید. امام خمینی فرموده است:"حکومت که شعبه ای از ولایت مطلقه رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم است یکی از احکام اولیه اسلام است و مقدم بر تمام احکام فرعیه حتی، نماز و روزه، و حج است...حاکم می تواند از حج که از فرایض مهم الهی است در مواقعی که مخالف صلاح کشور اسلامی دانست موقتا جلوگیری کند. [2] در جایی دیگر می فرماید: "ولایت فقیه...همان ولایت رسول الله است. [3]
امام خمینی (ره) به این باور رسیده بود و به آن ایمان داشت و وظیفه خود می دانست که حرکت کند تا شرایط را برای احقاق حقوق حقه اسلامی در بستر جامعه فراهم سازد. برای همین جهت بود که به رژیم پهلوی فرمود: «من از آن آخوندها نیستم که اینجا بنشینم و تسبیح دست بگیرم...و به امور دیگر کار نداشته باشم.[4] امام خمینی)ره) برای تحصیل شرایط اجرای قوانین اسلامی در جامعه، حرکت نمود، تهمت ها شنید، زندانی شد و تبعید گردید، چون همه تلاش های خود را در مسیر الهی می دید و خستگی به خود راه نمی داد. امام خمینی)ره) با این اندیشه در مسیرش محکم ایستاد، از کشته شدن و شهید دادن نمی ترسید. تفسیری که امام خمینی (ره) از ولایت فقیه نموده، قبل از اینکه ولایت فقیه سمت باشد، به یک وظیفه تبدیل شده و در سایه این تحول، اجتهاد و فقاهت متحول و مرجع تقلید جامع الشرایط از ولی محجوران به ولی و امام جامعه عاقلان ارتقاء یافت و مردم از مقلد صرف بودن به امت دارای فرهنگ کهن و آهنگ و قصد و مقصد رفیع ارتقاء یافتند.
حضرت امام و تفکر بنیادی
بنیان گذاران و موسسان، از آن رو مهم هستند که برای زیست آدمیان در آن دوره تاریخی طرحی دارند، آنان فهم و نسبتی با هستی مییابند و ذیل این تفکر و فهم، برای سیاست و معیشت اجتماعی، طرح ها و ایده هایی را به ارمغان می آورند که تناسبی با آن زمانه و دوره تاریخی نیز دارد. از همین روی نزدیک شدن به فکر و عمل یک موسس در واقع نزدیک شدن به طرح و بنیاد فکری او و مشارکت در جهانی است که در سر دارد؛ مشارکت در فهم او از عالم و زمانه خویش است و اگر این مهم محقق نشود هیچ تقربی به آن موسس رخ نداده است ولو صدها و هزاران صفحه پیرامون اندیشه ها و نظرات او در ابواب مختلف نگاشته شود و بحث شود. به عبارتی ماندن در سطوح اندیشه یک موسس ما را به عمق فکری او نزدیک نمی کند، عمقی که همان طرح او برای اداره و زیست و معیشت در جهان معاصر است. تجربه نشان داده است پایه های این طرح ها در جوانی این افراد ایجاد شده است.
طرح امام خمینی چیست و چگونه می توان به آن نزدیک شد و آن را فهم نمود؟ و آیا درکی که ما اکنون از امام داریم با طرحی که در ذهن امام بوده است، تطابق دارد؟ یک پاسخ درست و اجمالی آن است که امام خمینی ذیل اندیشه احیای جهان دینی و فقهی، تمنای بازسازی تمدن دینی از دست رفته را داشته است. امام یک فقیهی احیاءگر است و طرح او برای حیات یک طرح دینی- فقهی است؛که در منابع حدیث نیز بدان سخن گفته شده است. از طرفی التفات و به حساب آوردن تمدن غالب و وضعیت حاکم بر جهان در دوران غیبت و به خصوص غرب به منزله تمدن رقیب و البته اکنون، پیروز است. طرح امام، «چگونگی احیای تفکر، فرهنگ و تمدن و معیشت الهی و دینی در جهان معاصر متجدد و الحادی» است.
ضرورت مطالعه تفکر حضرت امام ره
در در غالب طرح های مطالعاتی که در مورد امام صورت می پذیرد دو بنیاد اساسی امام مورد غفلت واقع می گردد. زیرا غالب این طرح ها بر صحیفه امام تاکید دارند که مجموعه سخنرانی ها و نوشته جات امام است که ناظر به سطوح عملی و اداره اوضاع است و بر این اساس چند ایده و فکر اصلی امام بسیار کمتر مورد توجه و پژوهش و ترویج قرار می گیرد. به نظر می رسد اگر کسی بخواهد امام را آن گونه که بود بشناسد و به تفکر امام نزدیک شود باید سه اثر امام بیش از صحیفه را مورد مداقه قرار دهد. این آثار عبارت اند از: کشف اسرار، مصباحالهدایه و کتاب البیع. چرا این آثار مهم تر از صحیفه هستند؟
به نظر می رسد کتاب کمیاب و کم تر خوانده شده کشف الاسرار، بازگو کننده مساله اصلی اندیشه و عمل امام است. این کتاب با یک دغدغه آغاز و با یک ایده اجمالی برای پاسخ به آن ادامه می یابد. مساله و پاسخی که حضرت امام کمابیش تا آخر عمر همان مساله و پاسخ را دنبال نمودند و عجیب است که کتاب به این مهمی کمتر در بین ما خوانده شده است. برای آشنائی مخاطب با این کتاب در اینجا برخی از سرفصل ها و موضوعات اصلی کتاب را متذکر می شویم:
ص 9: چرا رضاخان با علما بد بود؟/ ص 10: گفتار اول توحید/بیان شرک مجوس و ثنویه/ ص 17: مبارزه اسلام با کی بود؟ /ص 18: آیات رد بر شرک و بتپرستی/ ص 30: از مردگان حاجت خواستن شرک نیست/ ص 31: آراء فلاسفه در بقاء نفس/ ص 35: آراء فلاسفه اسلام/ ص 37: رای دکارت در مساله و آراء 47 نفر از فلاسفه اروپا/ ص 40: شفا خواستن ار تربت شرک نیست/ ص 45: معجزه پامبران/ ص 50: بحثی در غیبگوئی/ ص 60: پرسشی در باب گنبد و بارگاه/ ص 68: بحثی در مورد زیارت جامعه/ ص 77: شفاعت/ ص 83: بدا/ ص 90: استخاره/ ص 105: گفتار دوم در امامت/ ص 110: امرا و سلاطی اولی الامر نیستند/ ص 112: گفتار شیعه در امامت/ ص 113: چرا اسامی امامان در قرآن نیامده؟/ ص 114: مخالفت های ابوبکر و عمر با قرآن/ ص 128: تقیه/ ص 141 تا 165: غدیرخم و اثبات وصایت امیرالمومنین/ ص 166: عزاداری/ ص 179: در پیرامون ولایت روحانی/ ص 179: یک نظر به حکومت و قوانین جهان/ ص 180: حکومت لازم است و حق خدا است/ ص 185: مجلس موسسان تشکیل حکومت می دهد/ ص 186: چگونگی حکومت فقیه و عدم مخالف آنان با دولت/ ص 187: دلیل حکومت فقهی در زمان غیبت/ ص 189: چگونگی اجازه دادن فقیه و حال مشروطه امروز/ ص 192: بحثی در تقلید/ 201: نظری در باب روحانیت و حال پهلوی/ 201: شرائط مصلح روحانی/ 202: در پیرامون کارکردن روحانی/ 203: شغل روحانی چیست؟/ 205: باید روحانی حزب جداگانه باشد/ 207: بودجه روحانی/ 209: روحانی به میل توده سخن نمی گوید/ 210: روحانی پاک دیندار بیشتر مورد توجه توده است/ 221: گفتار چهارم: در حکومت/ 221: دولت چون به وظیفهاش عمل نکند ظلمه است/ 222: راه ایجاد اتحاد در توده/ 224: پیرامون کلاه پهلوی/ 225: پیرامون قرارداد وثوق الدوله/ 225: . . . ذکر حکومت دیکتاتوری/ 227: پیرامون دخول در حکومت دیکتاتوری/ 227: علما دخول در حکومت را برای اصلاح جایز می دانند/ 229: جهاد / 229: فرق بین کشورگیری اسلام و جهانیان/ 230: جنگ برای حفظ استقلال کشور به حکم اسلام واجب است/ 232: مقصود از آن که حکومت باید به دست فقیه باشد/ 233: رضا خان لایق سلطنت نبود/ 234: دین و عقل با زندگی امروز نمی سازد/ 237: اسلام تکلیف حکومت را معلوم کرده/ 238 اسلام برای هر چیزی تکلیف معین کرده/ 239: وظیفه دولت/ 241: پیرامون دخول در کار دولتی/ 242: در نظام اجباری کنونی و نتایج بد او/ 244: در تشکیل نظام در اسلام/ 245: نظام اجباری در اسلام/ 246: موازنه اداره تبلیغات اسلام با تبیلغات امروز/ 249: چه چیزی به خزانه دولت آسیب می زند/ 252: چرا مردم به قوانین بدبین و به دین خوشبین هستند/ 255: مالیات/ 256: بودجه کشور اسلامی/ 263: قانون مالی اسلام تشکیل حکومت بزرگ می دهد/ 266: زیان های قانون گمرک/ 272: زندگی پر آشوب اروپا/ 272: انتقاد از وضعیت اروپا/ عمل نکردن توده به قانون عیب قانون نیست/ 274: مفاسد برخی قوانین کنونی/ 275: سلاطین سابق، عمل به اسلام نمی کردند/ 276: مقایسه بین تربیت دینی و کنونی/ 279: دانشگاه جندی شاپور/ 277: زیانکاری زمامداران به طب یونانی/ 282: راجع به قانون اوقاف رضاخان/ 283: زیانهای روزنامه ها و نویسندگان/ 284: اولوالامر چه کسانی هستند؟/ 286: اگر بازرگان مالیات ندهد، حق دارد/ 288: گفتار پنجم: قانون/ 288: بشر حق قانونگذاری ندارد و همه حکومتهای جهان دیکتاتوری است/ 290: چگونگی حکومتهای عالم و ما/ 291: دین صدر اسلام و امروز یکی است/ 292: سرچشمه بدبختی کشور چیست؟/ 294: نظر به طور کلی راجع به قوانین کشور/ 296: قانون ثبت در اسلام/ قانون آئین دادرسی در اسلام شرائط قاضی در اسلام/ 299: قانون مرور زمان بیدادگری است/ 300: شرائط ریشه کردن قانون در دل ها/ 301: عمل نکردن توده به قانون تقصیر قانونگذاران و زمامداران است/ 301: علت خرابیها چیست؟/ 302 دین و عقل و طبیعت/ 305: بحثی در ناسخ و منسوخ و همیشگی بودن دین اسلام/ 318 به بعد: بحث هایی پیرامون سیره عقلاء، فهم احادیث، بحار الانوار/ 330: شمه ای از فعالیت اجانب در ممالک اسلامی و کارهای رضاخان و آتاتورک.
طرح اولیه حکومت دینی و ولایت فقیه
امام در کشف اسرار به دنبال احیای اسلام آن هم اسلامی ناب و فقهی است و طرح های اولیه حکومت دینی و ولایت فقیه در این کتاب موجه شده اند. طرفداری از طب سنتی، انتقاد از قوانین، سربازی، گمرک و مالیات، و دفاع از شریعت، خمس و زکات و...برابر هم نهادن دو الگو و سبک زندگی غربی و اسلامی در واقع مهم ترین کار امام در این کتاب بوده است. هر چند این نظرات بعدها تعدیل شد اما بنیان نگاه امام به اسلام و غرب را باید در این کتاب یافت و این چیزی است که ما کمتر مورد توجه قرار دادهایم.
همین نگاه با تمرکز بیشتر بر فقه در کتاب مکاسب امام پیگیری شده است و در آن جا بحث ولایت فقیه صبغه ای فقهی تر گرفته است. این کتب مورد توجه بیشتری بوده است. اما کتاب مصباح وجه اهمیت بیشتری دارد. امام در مصباح سعی نموده است باطنی ترین وجوه دین داری و نظام هستی شناسی و انسان شناسی خود را بر اساس عرفان ابنعربی شرح دهد. هر چند در شرح اسفار امام به تناسب بحث ها چنین کرده بود، اما رساله مصباحالهدایه از باب اختصار و صراحت اهمیت بیشتری دارد. سرفصل های این کتاب خود گویای اهمیت آن برای هر فردی است که در دل سودای تقرب به این اندیشه را دارد:
بیان برخی از اسرار خلافت محمدی(ص) و ولایت علوی(ع) در حضرت علمیه و پاره ای از مقام نبوت/ در «عماء» و بطون بودن «هویت غیبی احدی» و ناشناخته بودن آن بر پیغمبران و رسولان/ عدم توجه «هویت غیبی» به اسما و صفات و عدم تجلی در صورتها و آینه ها/ حقیقت غیبی با صفت بطون و اسم باطن در برابر اسم ظهور و ظاهر نیست/ تباین و اشتراک حقیقت غیبی با خلق غلطیدن متکلمان و فیلسوف نماها در تشبیه و تعطیل؛ و نگاه عارف بینا در توحید/ مذهب صحیح «توحید» در روایات ارتباط اسما و صفات توسط فیض اقدس با مقام غیب مطلق/ لزوم خلیفۀ الهی برای ظهور و بروز اسما و صفات/ دو چهرۀ خلیفۀ الهی/ اسم الله اعظم در مقام تعین اولین گیرندۀ فیض از «فیض اقدس» نخستین ظهور حضرت اسم اعظم/ چگونگی خلافت در ظهور/ تشبیه ظهور خلیفۀ الهی به ظهور و سریان نفس در قوا/ کثرت اسمایی اولین کثرت در دار وجود / نزدیکی و دوری از فیض اقدس، ملاک وحدت و کثرت اسماء/ جامعیت و وجه نامگذاری یکایک اسمای الهی/ الفاظ و عبارات حجابهای حقایق و معانی/ دلالت آیات شریفۀ پایانی سورۀ حشر بر اتحاد حضرت الهی با غیب هویت و اتحاد اسما و صفات با ذات احدیت/ بیان عظمت شان خلافت الهی و مقام «عندیت»/ خلافت الهی، روح خلافت محمدی(ص)/ چگونگی ارتباط خلیفۀ الهی با اسما و صفات/ تعینپذیری صورت حضرت غیبی با تعینات اسما و صفات/ عین ثابت محمدی(ص) اول ظهور در نشئه اعیان ثابته/ خلافت عین ثابت انسان کامل بر همۀ اعیان ثابته/ حقیقت قضا و قدر/ منشا و سرآغاز «بداء»/ عین ثابت انسان کامل خلیفۀ بزرگ الهی و دارا بودن «معیت قیومی» با هر عین/ حقیقت خلافت و ولایت در دو مقام غیب و ظهور/ «اسم الله اعظم» بر دیگر اسما با دو اسم «حکم و عدل. . . . صباح سوم: در اسرار خلافت و نبوت و ولایت در نشئۀ ظاهر خلقی و سر بعثت انبیاء و نسبت جایگاه آنها با پیامبر.
کلام آخر
نتیجه آن که همین تورق کنونی حتی برای آشناترین افراد به اندیشه امام که بر اساس صحیفه، امام را می شناسند، بیان گر آن است که ما هنوز وجوه مهمی از اندیشه امام را نمی شناسیم. بنیاد جهان امام نه در صحیفه که در مصباح و کشف اسرار است و اگر این دو کتاب مورد نظر قرار گیرد، صحیفه معنادار خواهد بود. نقش ولایت فقیه همان نقش امامت و تدوام خط انبیاست. لذا در باب ولایت فقیه باید ضمن تبعیت از ولی فقیه، به تبیین دقیق و مستمر جایگاه آن توسط پژوهشگران و صاحبان اندیشه پرداخته شود.
به امید روزی که فقیهان و اندیشه وران و فاضلان نواندیش، با دقت و ژرف نگری و هوشیاری تمام اندیشه سیاسی حضرت امام را پاس بدارند و در جهت روشن گری درست آن همت گمارند.
پی نوشت ها
[1] امام خمینی، کشف الاسرار، ص212
[2] آیین انقلاب اسلامی، ص 152،
[3] "صحیفه نور، ج 21/47
[4] امام خمینی (ره) صحیفه امام ج 1، پیشین، ص 270.