«من هیچ وقت زیبایی پاییز را نفهمیدم. این پاییز که خیلیها شاعرانه دربارهاش حرف میزنند! پاییز هزار رنگ! مگر تاریکتر شدن هوا و زرد شدن و ریختن برگهای زیبای سبز هم قشنگی دارد که این همه دربارهاش داستان میبافند؟! برای من پاییز، فصل غم و غصه است. فصل خداحافظی با آفتابی که تا دیروقت در آسمان میماند و با نور زیبایش گرمم میکرد. پاییز اما گرفتهام میکند؛ با رنگین شدن درختها، من انگار بیرنگ میشوم؛ دوست دارم بخزم در گوشهای و پاهایم را در آغوش بگیرم و برای خورشید و نور دلنوازش دل تنگی کنم. دوست دارم بغض کنم و بیخود و بیجهت برای رفتن تابستان دوست داشتنی ناراحتی کنم. من که هیچ وقت نفهمیدم چهطور میشود پاییز را دوست داشت؟»
ممکن است خیلیها این احساس را داشته باشند که اگرچه پاییز، از دید دیگران زیباست، برای آنها حال و هوای دیگری دارد. انگار که همزمان با پوشیدن لباسهای بیشتر، فشار و استرس بیشتری را هم تحمل میکنند. البته این موضوع زیاد دور از ذهن هم نیست. با شروع پاییز مدرسه و دانشگاه دوباره فعال میشوند؛ کاروبار ممکن است سنگینتر شود و در عین حال احتمال لذت بردن از طبیعت و گشت و گذار کمتر میشود. اگرچه بعضیها نفسی از سر راحتی میکشند و از اینکه گرمای تابستان را از سر گذراندهاند، خوشحال میشوند، دیگران احساس میکنند که به دغدغهها، نگرانیها، غموغصهها و ناراحتیهای آنها اضافه شده است. در این روزها ممکن است بعضی از ما احساس کنیم که سختتر از خواب بیدار میشویم؛ در طول روز بیدلیل گرفته و غمگین هستیم؛ ممکن است به نظر زودرنجتر از قبل بیاییم و زودتر از قبل عصبانی بشویم؛ بیدلیل احساس بیقراری کنیم؛ نسبت به زندگی بیتفاوت بشویم و یا کمتر از آن لذت ببریم. برای خیلیها این علائم زیاد شدید نیست و رویهمرفته میشود آن را تحمل کرد. اما برای بعضی دیگر موضوع جدیتر از این حرفهاست.
علت اصلی این موضوع هنوز برای دانشمندان کاملاً مشخص نیست که چرا بعضی از ما در فصل پاییز خلق پایینتری داریم، اما برخی پژوهشگران حدس میزنند که میزان ترشح مواد شیمیایی خاصی در مغز که ما به آنها پیکهای عصبی میگوییم، با تغییر فصل، در مغز تغییر میکند. یک نظریه این است که کاهش نور خورشید در ماههای پاییز و زمستان باعث میشود که تولید سروتونین، یک پیک عصبی بسیار مهم که روی حال و هوای ما تأثیر میگذارد، کاهش پیدا میکند. وقتی که میزان ترشح سروتونین در مغز ما کاهش پیدا میکند، علائمی شبیه غم و غصه را تجربه خواهیم کرد. یکی دیگر از دلایلی که برای به وجود آمدن چنین شرایطی عنوان شده است، این است که کوتاه شدن طول روز و کاهش تابش نور خورشید و به دنبال آن کاهش تولید ملاتونین در ایجاد این وضعیت نقش دارد و زمینهٔ بروز خلق پایین در فصل پاییز و زمستان را خصوصاً در افرادی که آسیبپذیری بیولوژیک بیشتری دارند، ایجاد میکند. اما با این شرایط چه کار باید کرد؟ توصیههایی که میخواهم در اینجا به شما بکنم را میتوانید، در همهٔ زمانهایی که حال و هوای گرفتهای دارید، استفاده کنید، اما در چنین روزهایی بیشتر از روزهای معمول زندگی به دردتان خواهند خورد.
این نیز بگذرد
یادتان باشد در هر شرایطی که باشید، این را با اطمینان میتوانید به خودتان بگویید که این شرایط خواهد گذشت و ماندگار نیست. یکی از مهمترین خطاهایی که انسانها در شرایط سخت انجام میدهند این است که با خودشان فکر میکنند، نکند این سختی و ناراحتی برای همیشه با من باقی بماند؟! چرا من اینطوری شدهام؟ نکند همیشه اینطوری بمانم؟ با اعتقاد راسخ و با اطمینان به شما میگویم که حتی اگر کاری به کار حال و هوایتان نداشته باشید، بعد از مدتی حال بهتری خواهید داشت. با این حال میتوانید رسیدن به حال خوب را با پیشنهادات زیر تسریع کنید.
به خودتان رسیدگی کنید
میدانم که ممکن است به اندازهٔ قبلها برای رسیدگی به خودتان حوصله نداشته باشید، اما تا جای ممکن تلاش کنید و برای رسیدگی به خودتان وقت بگذارید. پژوهشها ثابت کردهاند که رسیدگی به خودتان باعث تقویت نواحی مهمی در مغزتان میشوند. هر روز حمام کردن، خواب منظم و به اندازهی کافی، کمی نرمش و فعالیت بدنی، پیشگیری از پرخوری (که ممکن است این روزها بیشتر هوایش به سرتان بزند)، حتی رسیدگی بیشتر به لباسهایی که میپوشید و سر و وضعتان باعث میشود که حال و روز بهتری داشته باشید.
دربارهاش حرف بزنید
پژوهشگرانی که تواناییهای مغز انسان را بررسی میکنند، میگویند کسانی که حال و هوای خودشان را بهتر میشناسند و بهتر میتوانند دربارهی خودشان حرف بزنند، کنترل بهتری روی احساسات خودشان دارند. وقتی که حال و هوای فصل عوض میشود و خلقشان تنگ میشود، بهتر از دیگران میتوانند بر خودشان مسلط شوند و حال خودشان را بهتر کنند. پس یک گوش مهربان و صبور پیدا کنید و تلاش کنید تا جای ممکن حالتان برای او شرح بدهید. به او بگویید که نیازی نیست که لزوماً برای شما راهحلی پیدا کند. همین که یاد میگیرید خودتان را توصیف کنید، حالتان را بهتر خواهد کرد.
طور دیگری تعبیرش کنید
وقتی که حال و حوصله ندارید و ناراحت هستید، خیلی سخت است که دربارهی مسائل مثبت فکر کنید. انگار ذهنتان عمداً به دنبال تعبیر و تفسیرهای غمگینکننده میگردد. این مهارت خیلی مهمی است که یاد بگیرید هر تفسیری را یکبار دیگر مرور کنید و ببینید که میشود طور دیگری فکر کرد یا خیر. یکی از افکار آزاردهندهای که ممکن است به ذهنتان برسد این است که چرا من اینطوری شدم؟ چرا اینقدر ضعیف شدهام که بگذارم حالم بد شود و نتوانم برایش کاری کنم. در این روزها باید کمی انرژی بیشتری صرف کنید و خودتان را مجبور به مثبتاندیشی کنید. مثلاً با خودتان بگویید که دلیل اینکه چنین حالی دارم ممکن است تغییر فصل یا هر چیز دیگری باشد و لزوماً به دلیل ضعف من نیست.
برنامهریزی کنید و خودتان را مجبور به اجرایش کنید
وقتی که حال و هوای غمگین پاییزی شما را در بر میگیرد، خیلی احتمال دارد که دور برنامههای تفریحیتان را خط بکشید و تصمیم بگیرید که در خانه بمانید. اما اشتباه اصلی اینجاست. فعالیت کردن و تفریح کردن، حتی اگر یک پیادهروی ساده در پارک باشد، یکی از بهترین روشهایی است که میتوانید برای بهتر شدن حالتان از آن استفاده کنید. بیشتر افراد به درونشان نگاه میکنند و میبینند که به اصطلاح حالش را ندارند که تفریح کنند. اگر شما هم اینطوری هستید، پیشنهاد ما برای این است که حتماً خودتان را مجبور کنید که به زور هم شده به فعالیتهایتان، به خصوص آنهایی که مهم یا لذتبخش هستند، ادامه بدهید. تضمین میکنیم که بعد از مهمانی حال بسیار بهتری خواهید داشت.