کتاب شناخت توصیفی دَرَاساتٌ فِی الأخلاقِ وَ شُؤُونِ الحِکمَهِ العَمَلِیَه

چکیده؛ علم اخلاق یکی از مهم‌ترین علوم اسلامی است و از دیرباز اندیشمندان اسلامی با بهره مندی از قرآن و روایات کوشیده‌اند، علاوه بر نشر آموزه‌های اخلاقی، علم الاخلاق اسلامی را هم طرح و تبیین کنند؛ وجود تألیفات و آثار فراوان در این حوزه شاهد بر این ادعا و تلاش است

کتاب شناخت توصیفی دَرَاساتٌ فِی الأخلاقِ وَ شُؤُونِ الحِکمَهِ العَمَلِیَه

چکیده؛

علم اخلاق یکی از مهم‌ترین علوم اسلامی است و از دیرباز اندیشمندان اسلامی با بهره مندی از قرآن و روایات کوشیده‌اند، علاوه بر نشر آموزه‌های اخلاقی، علم الاخلاق اسلامی را هم طرح و تبیین کنند؛ وجود تألیفات و آثار فراوان در این حوزه شاهد بر این ادعا و تلاش است. آیت الله حسین مظاهری از علماء و مراجع معاصر با نگرش فلسفه صدرایی و حکمت متعالیه، و با استفاده از منابع قرآنی-روایی تلاش کرده است تا مجموعه‌ای منسجم و جامع در حوزه علم الاخلاق تدوین نماید. در مقاله حاضر که از حیث کار پژوهشی مقاله متن پژوهشی توصیفی است تلاش شده تا ابعاد مختلف و جایگاه کتاب الاخلاق در علم اخلاق اسلامی، ترسیم شود.
واژگان کلیدی؛ اخلاق؛ اخلاق اسلامی؛ فلسفه الاخلاق؛ حکمت متعالیه؛ حکمت عملی؛ مظاهری

1- مقدمه؛

مقاله حاضر در جهت معرفی و آشناسازی مخاطبین محترم با کتاب الاخلاق اثر مرجع تقلید معاصر، آیت الله مظاهری (ح. ه) است که با توجه به جامعیت، نوآوری و تفصیل مباحث علم الاخلاق در نوع خود اثر درخور و قابل توجهی‌ست؛ ابتدائاً و در مقدمه‌ی این مقاله، توضیح کوتاه و مجملی درباره علم اخلاق آورده شده است تا مخاطبین عام و محصلین عزیز در بهره برداری بهتر از این مقاله یاری شوند؛ در ادامه با مرور زندگی‌نامه‌ی مؤلف محترم، به توصیف کتاب الأخلاق می‌پردازیم.

گذری کوتاه بر علم اخلاق؛

1-1- معنی اخلاق و علم اخلاق :

اخلاق در لغت، جمع خُلق یا خُلُق است و به معنای صفاتی‌ست که در نفس انسان به صورت ملکه و پایدار در آمده است. (1) و علم اخلاق، علمی‌ست که رذائل و فضائل انسانی را برمی‌شمارد و راه‌های کسب فضائل و دفع رذائل را به آدمی می‌آموزاند. (2) علم اخلاق مبتتنی بر مبانی و مبادی است؛ چیستی اخلاق؟ نیاز آدمی به اخلاق چیست؟ سرانجام و فایده اخلاق‌مداری چیست؟ ملاک ارائه و فهم رذائل و فضائل در چیست؟ و ... سؤالاتی‌اند که در فلسفه اخلاق از آن‌ها بحث می‌شود. البته در گذشته و در آثار علم الاخلاقی نوعاً سعی شده است تا در مباحث مقدماتی و مدخل کتاب پاسخ پرسش‌های مبنایی مطرح شود.

1-2- اخلاق در تمدن‌ها :

اندیشمندان تمدن بشری در شرق و غرب همواره به مسائل اخلاقی توجه داشته‌اند و طرح و تبیین دستورات یا نظام اخلاقی را دغدغه خود می‌شمردند.
نگاهی کوتاه بر تمدن‌های شرق به خوبی روشن می‌کند که کنفوسیوس، تائو و بودا بیش از آنکه یک سیاستمدار، فیلسوف یا حتی پیامبر باشند، یک معلم اخلاقی بودند و آنچه ازیشان تا به امروز مانده و خمیرمایه‌ی آئین و مذاهب شرقی شده است : اصول، آموزه‌ها، نکات و دستورات اخلاقی منسوب به ایشان است. (3) البته مباحث اخلاقی ایشان کمتر در قالب یک نظام یا فرمت علمی درآمده است. (حداقل به سبک متداول در غرب و جهان اسلام)
در تمدن‌های غربی نیز، علیرغم همه پستی-بلندی‌های رفتاری و اخلاقی در جوامع یونان، روم و مصر و ... پرداخت به اخلاق هرچند به شکل نظری مورد توجه بوده است؛ جدال سرسختانه‌ی سوفسطائیان در موضوع فضیلت، گفتار و رفتار سقراط حکیم، مباحث اخلاقی افلاطون و بالاخره تألیف کتاب اخلاق نیکوماخوس توسط ارسطو گام‌های علمی‌ست که برای تدوین علم الاخلاق برداشته شده است. (4)
پندار، گفتار و رفتار نیک، شعار محوریِ آموزه‌های زرتشت است که حاکی از محوریت اخلاق در دین زرتشتی دارد.
رفتار و گفتار عیسی مسیح در انجیل نیز گنج گرانسنگ اخلاقی‌ست که برای کلیسا به ارث گذاشته شد. از اینروی در عالم مسیحیت مباحث اعتقادی با مباحث اخلاقی در آمیختگی خاصی پیدا کردند و اخلاق رکن اصلی عالم مسیحی شد و خدا، مسیح، رستاخیز، رفتارهای فردی و جمعی متدینین و ... همه حول محور اخلاق تشکل می‌یابند. (5) در دوره‌ی جدید نیز پرداخت به علم و فلسفه اخلاق، جایگاه ممتازی در مغرب زمین پیدا کرده است و همواره فیلسوفان، الهی‌دانان و دانشمندان غربی را به خود مشغول ساخته است.

1-3- اخلاق در تمدن اسلامی :

در میان آموزه‌های اسلامی، پرداختن به اخلاق و طرح گزاره‌های اخلاقی اهمیت و جایگاه ویژه‌ای دارد : حدیث مشهور نبوی در تبیین فلسفه بعثت ختم نبوت و رسالت «انمّا بعثتُ لاُتممَ مکارم الاخلاق» (6) و خطاب خداوند به پیامبر در قرآن «و إنّکَ لَعلی خُلُقٍ عظیم» (7) به خوبی این مهم را بیان می‌دارد که اخلاق در اسلام هم از ارکان زندگی فردی و جمعی مسلمین است. دانشمندان و اندیشمندان جهان اسلام از همان قرون اولیه سعی کردند تا علاوه بر جمع آوری آموزه‌های اخلاقی (چه در قالب احادیث و چه در قالب سیره نویسی و ...) به آموزه‌های اخلاقی نظم و نسق داده، مبادی و مبانی آن را طراحی و مباحث اخلاقی را ساماندهی کنند و اخلاق را قالب یک علم منحاز و مستقل با نظام خاص به خود مطرح نمایند.
تألیف کتاب‌های آداب (8) و اخلاق با محوریت روایات نبوی از قرن دوم در میان مسلمین شروع شد و مجموعه این تلاش‌ها در قرن سوم و چهارم در مجامع روایی فریقین ظاهر و ماندگار شد. تدوین روضه کافی (بخش سوم مجمع روایی کافی) با موضوع مباحث اخلاقی توسط مرحوم کلینی (ره) و آثار دیگر چون خصال، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، مکارم الاخلاق، مرآه العقول و ... در آن دوره شروع خوبی برای تدوین علم الاخلاق روایی شد.
الطب الروحانی، فصول منتزعه، رسائل اخوان الصفا و خلان الوفاء، تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق و ... در فاصله قرون سوم تا پنجم هجری با بهره‌گیری از آموزه‌ها و بنیان‌های عقلی، گامی محکم در تدوین علم اخلاق و طرح اخلاق نظری بود. در طول هزار سال از آن زمان تا کنون، تتحقیق، تدقیق، تألیف و تدوین مباحث علم اخلاق در جهان اسلام ادامه داشته است. اندیشمندانی چون غزالی، خواجه نصیرالدین طوسی، علامه دوانی، علامه مجلسی، فیض کاشانی، مُلا محمدمهدی و ملا احمد نراقی و ... از جمله افرادی‌اند که به صورت تخصصی و اختصاصی در خصوص علم اخلاق تلاش مدون و مکتوب اخلاقی داشته‌اند. (9)

2- آشنایی با مؤلف؛

آیت الله العظمی شیخ حسین مظاهری، از علماء و مراجع تقلید معاصر – دهه 70 تا کنون (1390 ه. ش) - می‌باشند؛ ایشان در سال 1312 ه. ش در تیران، یکی از شهرهای استان اصفهان در خانواده روحانی متولد و رشد یافت؛ دروس حوزوی را در اصفهان و قم طی نمود و علاوه بر تحصیل دروس فقه و اصول در نزد حضرات آیات بروجردی، امام خمینی (ره)، محقق داماد و ...، دروس معقول و فلسفه را نیز در سطح اسفار و شفاء نزد علامه طباطبایی گذراند.
ایشان در دهه‌های میانی قرن معاصر، از اساتید معروف اخلاق در حوزه علمیه قم به شمار می‌آمدند، همچنین تدریس خارج فقه و اصول، مرجعیت تقلید، زعامت حوزه علمیه اصفهان طی دو دهه و ... از دیگر شؤون و فعالیت‌های این عالم وارسته است.
ایشان که از شاگردان مشهور و مطرح امام خمینی و علامه طباطبایی ست در طرح مبانی و مسائل فقهی، فلسفی و اخلاقی خود، متأثر از ایشان و ادامه دهنده مسلک و مشرب حکمت متعالیه به حساب می‌آیند. تألیفات و نظریات آیت الله مظاهری در حوزه‌های فقهی، تفسیری، اعتقادی و اخلاقی قابل طرح و بررسی ست؛ لکن جایگاه ممتاز و تمرکز ایشان در علم اخلاق از شهرت بیشتری برخوردار است. تألیف و تقریر بیش از بیست اثر اخلاقی توسط ایشان در طی سه دهه اخیر حاکی از تلاش علمی ایشان در این حوزه است. (10)
این آثار اخلاقی عموماً با توجه به نیاز مخاطبین و در یک موضوع جزئی تهیه شده است؛ آثاری در خصوص اخلاق خانواده، حل مشکل وسواس، اخلاق جوانان و ... لکن «ألأخلاق» مهم‌ترین اثر اخلاقی آیت الله مظاهری‌ست که از جامعیت و اتقان علمی بیشتری برخوردار است، متن اصلی این کتاب به زبان عربی‌ست.

3- نسخ و آثار وابسته کتاب الأخلاق؛

عنوان کامل کتاب «دَرَساتٌ فِی الأخلاقِ وَ شُؤُونِ الحِکمَهِ العَمَلِیَه» است و با نام اختصاری الاخلاق از آن یاد می‌شود؛ این کتاب در مجموعه آثار این مرجع تقلید، در سه مجلد و در قطع وزیری در سال 1390 توسط مؤسسه فرهنگی الزهرا و دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان منتشر شد. ترجمه فارسی کتاب، با عنوان کاوشی نو در اخلاق اسلامی توسط آقای حمیدرضا آژیر پیش از این به چاپ رسیده بود که تنها اثر وابسته به این کتاب به حساب می‌آید؛ البته تلاش‌های دیگری در جهت ترجمه و تلخیص این اثر در جریان است.

4- گسترۀ موضوعات؛

کتاب الاخلاق، مشتمل بر دو بخش است : بخش اول که خود در 5 فصل ساماندهی شده است و شامل کلیات، مقدمات و مبادی علم اخلاق است و نوعاً مباحث فلسفه اخلاق و اخلاق عملی در آن مطرح است. طرح مقدمه‌ای طولانی از طرف مؤلف در جهت آشناسازی مخاطبین با علم اخلاق و اخلاق اسلامی؛ عناوین پنج فصل این بخش : 1.تعریف، 2.موضوع، 3.فوائد اخلاق، 4.وجوب تهذیب نفس و اخلاق مداری، 5.چگونگی تزکیه نفس و اخلاقمند شدن.
بخش دوم که 37 فصل تنظیم شده و شامل مباحث اخلاق نظری‌ست؛ در هر فصل فضائل و رذائل مرتبط – البته به نحو متضاد- بیان می‌شود؛ در مجموع 40 فضیلت و 37 رذیلت در این بخش مطرح شده است.

5- محتوای کتاب؛

5-1- بخش اول (کلیات، مباحث مقدماتی و نظری) :

مصنف با تعریف علم اخلاق بحث خود را آغاز می‌کند؛ ایشان شناخت حُسن فضائل و قُبح رذائل را از جمله امور فطری و البته بدیهی می‌داند و لذا اقامه استدلال و برهان برای اثبات حَسَن بودن فضیلت یا قبیح شمردن رذیلتی را غیر ضروری، تلقی می‌کند. مصنف در جهت اثبات مدعای خود از دلایل نقلی به عنوان مؤید استفاده می‌نماید. (وَ نَفسٍ وَ ما سویَها فاَلهَمَها فجورَها وَ تقوی‌ها) (11) (فإذا رکبوا فی الفُلک دعُو الله مخلصین لَه الدّین) (12). نوع آگاهی آدمی به فضائل و رذائل اخلاقی که همگی از جمله ملکات موجود در نفس است از نوع علم حضوری‌ست. تفسیر مؤلف از مطلق بودن اخلاق اینست که فضائل و رذائل همواره ثابت‌اند و در متغیر زمان و مکان، تبدیل و تغییر نمی‌یابند؛ حسن بودن عفت یا قبیح دانستن ترس، چیزی نیست که در زمان یا مکانی تغییر کند. البته ایشان به مسئله جواز یا وجوب قبیح از باب اهمیت اشاره کوتاهی می‌کند و لکن این مسئله را مخل به مطلق دانستن اخلاق نمی‌داند.
ایشان در ادامه، موضوع علم اخلاق را، انسان از حیث اتصاف به صفات، معرفی می‌کند؛ انسانی که مرکب از روح و بدن است و دارای مراتب نفس ادنی و ابعاد مادی تا مراتب عالی و ابعاد روحانی‌ست؛ انسانی که وجه شباهتش به ملک و حیوان در داشتن بعد اختصاصی وجود آندو است و تفاوتش با آندو نیز در داشتن هر دو بعد است و حال آنکه ملک و حیوان هر کدام تنها یک بعد مادی و روحانی را در خود دارند. انسانی که قابلیت پیشرفت در هرکدام از آندو بعد را تا جایی بس ژرف و دون دارد و می‌تواند با بکارگیری و توجه به ابعاد خود مسیر روحانی یا مادی را برای خود برگزیند.
مصنف با نقد و ردّ وجود قوای سه گانه یا چهارگانه‌ای که علمای اخلاق از ارسطو و ابن مسکویه تا نراقیین نوعاً متعرض آن شده‌اند و بنای نظام اخلاقی خویش را بر آن استوار ساخته‌اند (13) (14)، نظریه دیگری را جایگزین نظریه قوای ثلاث یا قوای اربع می‌کند که بر اساس آن، منشاء پیدایش و خاستگاه صفات انسانی را مراتب نفس آدمی، می‌شمارد. ایشان به مدد دلایل نقلی (آیات و احادیث) کوشیده است تا این مطلب را ثابت کند؛ اشاره قرآنی به نفس مطمئنه و اماره، به عنوان دو سوی یک نبرد درونی بین خیر و شر، و آمیختگی روح و بدن با یکدیگر و عدم وجود استدلال مناسبی برای ترکیب نفس از قوای ثلاث از جمله مواردی‌ست که به آن‌ها تکیه می‌شود.
نکته قابل توجه دیگری که در اینجا باید طرح شود آنست که در نظریه اخلاق اعتدال، صفات خیر و فضائل همواره در میانه‌ی دو رذیلت شناخته می‌شدند که آندو رذیلت حاصل افراط و تفریط در قواست؛ لکن مصنف الاخلاق با این نظریه مخالفت کرده و تمام صفات نفسانی را دارای تشکیک می‌داند، ایشان راه شناخت صفات حَسَن یا قبیح را بعضاً به شکل تنها و بعضاً در حالت مقایسه‌ای (متضاد بودن فضیلت و رذیلت) می‌داند.
در فصل سوم آیت الله مظاهری فوائد علم اخلاق را چنین برمی‌شمارد : 1 و 2. تجسم عمل به این معنی که نفس و شخصیت انسانی در اثر و نتیجه همین اعمال ساخته می‌شود و سپس همین نفس و شخصیت است که منشأ اعمال بعدی می‌شوند. 3. توقف و تکیه علم سودمند و حَسَن بر انجام فضائل به عبارتی دیگر در غیر فضیلت علم سودمند و مفید، علم نوری که موجب کمال انسانی شود نیست. 4. استواری عبودیت و رستگاری حقیقی بر پایه فضائل رغم می‌خورد.
در فصل چهارم مصنف می‌کوشد از طرق اربع (کتاب، عقل، سنت، اجماع) وجوب تهذیب نفس را اثبات کند؛ سپس نویسنده الاخلاق در فصل آخر از بخش اول کتاب، شش دستورالعمل را به عنوان راه‌های تهذیب نفس مطرح می‌کند :
1. تقوا و پرهیزگاری 2. مراقبه 3. عبرت گیری از تاریخ 4. حب و دوستی برای خدا 5. انذار و تبشیر 6. حب خدا. مصنف سعی می‌کند تا در هر مورد، آیات، روایات یا منقولات دیگر راکه به عنوان دلیل یا مؤید مطلب است بیان می‌دارد.

5-2- بخش دوم (شمارش فضائل و رذائل) :

مصنف در این بخش 40 فضیلت اخلاقی به عنوان ملکه و منشأ رفتار و گفتار آدمی مطرح می‌شود؛ در مقابل فضائل، مجموعاً 37 رذیلت نیز ذکر می‌شود.
برای فهم و درک مناسب از 8 مورد از فضائل ذکر شده در کتاب، نقطه‌ی مقابل یا رذیلتی که متضاد آن فضیلت باشد متصور و مطرح نیست؛ فضائلی چون تقوا، خوف از خدا، رجا و حب به خدا و ... از این جمله‌اند. اما 32 فضیلت دیگر در مقابل خود حداقل یک و گاهی تا چهار رذیلت را می‌بینند. قناعت در مقابل حرص؛ سخاوت در مقابل بخل؛ تواضع در مقابل تکبر، عجب، خودکم بینی و ... موضوعیت یافته و بهتر درک می‌شوند. گاهی نیز پیش می‌آید که دو صفت حَسَن در مقابل یک رذیلت قرار بگیرند مثلاً رحمت و رأفت و شرح صدر در مقابل قساوت؛ وفاء و سپاس‌گذاری در مقابل کفران نعمت...
نویسنده محترم کتاب، مجموع این فضائل و رذائل را در 37 فصل سامان داده است و در تبیین، تفهیم و تشریح هر مورد از فضائل و رذائل، از آیات و روایات، دلائل عقلی، شواهد و تجربیات تاریخی و ... کمک گرفته است. ایشان به مناسبت بحث در توصیف بعضی از صفات مباحث مرتبط و مفیدی را نیز یادآور می‌شوند؛ مثلاً ذیل تبیین فضیلت تفکر، بحثی پیرامون فکر و قابلیت انسان در تفکر را می‌آورد و ... (15)
حجم این بخش بیش از 80 درصد از حجم کل کتاب است که از نیمه جلد اول آغاز و تا پایان جلد سوم ادامه دارد.

6- جمع‌بندی و ارزیابی؛

همانطور که در متن هم بدان اشاره شد این اثر از جمله معدود آثار جامع علم اخلاق است که در دورۀ معاصر نگاشته شده است و با توجه به قلم ساده و روانی که دارد برای طلاب و دانشجویان پی‌جوی اخلاق که با زبان عربی آشنایی داشته باشند امکان بهره گیری را باز گذاشته است لکن مجموع چند نکته ذیل باعث آن گشته که این کتاب چندان در محافل علمی و نزد مخاطبین خاص و عام جایگاه شایسته خود را نداشته باشد.
حجیم بودن و عربی بودن متن کتاب باعث شده است تا از حوصله مطالعه مخاطبین عام و محصلین علم الاخلاق خارج شود و کم بودن آثار وابسته‌ای چون تلخیص، مقالات کتابشناختی و ... در کمرنگ بودن طرح و محدودیت زمینه استفاده و پرداخت به این کتاب در نزد عموم اندیشمندان مؤثر بوده است. همچنین وجود اشکالات ویرایشی در متن، صفحه بندی و فهرست‌نویسی این اثر ممکن است برای مراجعین ابهامات و ایراداتی را ایجاد کند که امید است در چاپ‌های بعدی این کتاب این موارد اصلاح شود.
همچنین به نظر می‌رسد در رابطه با نظرات استاد محترم، مؤلف الاخلاق - در رابطه با نقد نظام اخلاقی مبتنی بر قوای ثلاثه؛ تبیین نظریه فضیلت تشکیکی بجای فضیلت اعتدالی و ... فعالیت‌های علمی مستقلی انجام پذیرد.

پی‌نوشت‌ها:

1- فلسفه اخلاق؛ صفحه 26
2- فلسفه اخلاق؛ صفحه 26
3- رجوع کنید به آشنایی به ادیان بزرگ، فصل دوم تا ششم و تاریخ جامع ادیان، بخش اول تا چهارم
4- رجوع کنید به تاریخ فلسفه، جلد اول
5- رجوع کنید به آشنایی با ادیان بزرگ، فصل نهم
6- بحارالانوار، ج 16، ص 210
7- سوره قلم، آیه 4
8- آداب در اصطلاح دینی معمولاً دو کاربرد دارد : الف به معنی رفتار و گفتار احترامی بر خواسته و مرتبط با اخلاق ب اعمال مستحب و عبادات مطرح در فقه و شریعت. در اینجا منظور کاربرد اول است.
9- رجوع کنید کتاب : کتابشناخت اخلاق اسلامی
10- رجوع کنید پایگاه اطلاع رسانی آیت الله مظاهری
11- سوره شمس، آیه 7 و 8
12- سوره عنکبوت، آیه 65
13- نظریه اعتدال و ابتناء آن بر ترسیم قوای سه گانه نفس آدمی از دیرباز مورد توجه علماء اخلاق بوده است در این نظریه نفس انسان مرکب از سه قوه یا نیروست : فکریه، شهویه و غضبیه؛ و حد میانی این نیروهای سه گانه، همان بنیادهای اخلاق برتر را سامان می‌بخشد، همان گونه که افراط و تفریط در این نیروها، اصول پَست اخلاقی را تشکیل می‌دهد.
حدّ میانه نیروی فکری، حکمت نامیده می‌شود و افراط در آن، جربزه، و تفریط در آن بلاهت و ابلهی نامیده می‌شود. حدّ میانی نیروی شهوی، عفت نامیده می‌شود و افراط در آن، آز و شره، و تفریط در آن، خاموشی و خمودی نام می‌گیرد. حدّ میانی نیروی غضبی، شجاعت نامیده می‌شود و دو طرف ناهنجار آن، تهوّر و ترس نام می‌گیرد. از پیوستن این نیروهای سه گانه، یعنی حکمت و عفت و شجاعت، نیروی چهارمی شکل می‌گیرد که در میان علمای اخلاق، عدالت نامیده می‌شود و دو سوی ناهنجار آن، ستمگری و ستمبری نام گرفته. گفته می‌شود که همۀ فضایل از این بنیادهای چهارگانه بر می‌خیزد، و همۀ رذایل از اصول هشتگانۀ برخاسته از افراط و تفریط در هر یک از این چهار مورد نشأت می‌گیرد. برای مطالعه بهتر در این موضوع رجوع شود به کتابهای همچون تهذیب الاخلاق ابن مسکویه، جامع السعادات نراقی و ...
14- در نظر بعضی علماء اخلاقی چون مرحوم نراقی در معراج السعاده قوای پایه انسان چهار مورد شمرده شده‌اند که علاوه بر سه قوه فوق الذکر، قوه وهم را نیز ایشان می‌افزاید. (رجوع شود به معراج السعاده، ص 52)
15- رجوع شود به جدول پیوستی در بخش 8 مقاله.
منابع؛
• قرآن کریم.
• آشنایی با ادیان بزرگ؛ حسین توفیقی؛ نشر سمت؛ تهران 1385.
• بحار الانوار؛ (علامه) محمد تقی مجلسی؛ جلد 16.
• درسات فی الاخلاق و شئون الحکمه العملیه؛ (آیت الله) حسین مظاهری؛ نشر مؤسسه فرهنگی حضرت زهرا؛ اصفهان 1389 ش.
• کتابشناخت اخلاق اسلامی؛ مهدی احمدپور و ...؛ نشر پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی؛ قم 1389.
• فلسفه اخلاق؛ محسن غرویان؛ مرکز تحقیقات اسلامی سپاه؛ نشر پیک جلال؛ قم 1379.
• معراج السعاده؛ (ملا) احمد نراقی؛ انتشارات هجرت؛ قم 1374.

پیوست؛
جدول ذیل نمایی از چارچوبه ی بخش دوم کتاب الاخلاق؛

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان