
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا بعد از ظهر سهشنبه به وقت محلی در یکی از سه اتاق پذیرش دیپلماتیک کاخ سفید در برابر دوربینها حاضر شد و رسما اعلام کرد که «ایالات متحده از قرارداد هستهای ایران خارج خواهد شد و تحریمهای مربوط با موضوع هستهای ایران را مجددا از سر خواهد گرفت.» ترامپ در حالی که با انگشتانش به خبرنگاران و عکاسان خبری اشاره میکرد مدعی شد «این (خروج از برجام) باعث میشود که آمریکا امنتر شود.»
چه کسانی از تصمیم ترامپ خوشحالند؟
حدس زدن اینکه چه کسانی از این تصمیم ترامپ خوشحال میشوند و جشن میگیرند خیلی ساده است، چون تعداد آنها به اندازه تعداد انگشتان یک دست هم نمیرسد. در این بین یکی از افرادی که به گفته منابع نزدیک به کاخ سفید تاثیر بسیار زیادی بر تصمیم ترامپ مبنیبر خروج از برجام داشته و از این اتفاق شادمان شده جان بولتون است. وی سفیر اسبق آمریکا در سازمان ملل، مشاور جدید ترامپ در امور امنیت ملی و حامی سرسخت سازمان تروریستی منافقین و تغییر رژیم در ایران است. محمد بنسلمان، شاهزاده سعودی و ولیعهد این کشور که اظهارنظرهای او در رابطه با ایران او را به یکی از نفرتانگیزترین سیاستمداران حال حاضر در چشم ایرانیان تبدیل کرده در جایگاه دوم افرادی قرار دارد که از تصمیم ترامپ استقبال کردهاند. نفر سوم و درواقع آخرین فرد این لیست بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی است که دائما در حال مقایسه جمهوری اسلامی ایران با داعش است، درحالی که این رژیم یکی از مهمترین حامیان گروه تروریستی داعش است.
کابوسهای ترامپ بعد از برجام
اما نکته مهم در رابطه با خروج آمریکا از توافق هستهای با ایران این است که تصمیم فاجعهآمیز و یکجانبه ترامپ نهفقط امنیت آمریکا را تامین نخواهد کرد، بلکه امنیت رژیم صهیونیستی یا حتی رژیم عربستان سعودی را بهبود نخواهد بخشید. درواقع حتی تندروترین سازمانها و سیاستمداران افراطی که از نظام جمهوری اسلامی ایران متنفرند تصمیم ترامپ مبنیبر خروج از برجام را احمقانه دانستهاند؛ تصمیمی که آمریکا را با سه بحران عمده مواجه کرده است. مشکلات جدی ناشی از خروج ناگهانی از توافق هستهای با ایران که رئیسجمهور آمریکا به هیچوجه نمیتواند آنها را نادیده بگیرد.
چالش با متحدان آسیایی
اولین بحرانی که ترامپ با آن مواجه خواهد بود، چالشی است که با متحدان و شرکای دیگر خود خواهد داشت. آیا آنها اصولا با این تصمیم رئیسجمهور آمریکا موافقند؟ آیا آنها حاضر خواهند بود در مورد تحریمهایی که ترامپ علیه ایران وضع خواهد کرد با آمریکا همراهی کنند؟ چراکه این مساله فقط شامل کشورهای عضو ناتو نمیشود که بتواند آن را گول زد یا مجبور به کاری کرد. بهعنوان مثال هندوستان به دلیل همراه شدن با جامعه بینالمللی و تحریمهای سازمان ملل وابستگی خود را به نفت خام ایران از 13 درصد در سالهای 2010-2009 تا پنج درصد در سالهای 2015-2014 کاهش داد. قبل از اعمال تحریمها، ایران، دومین تامینکننده نفت کشوری بود که سومین واردکننده بزرگ نفت در جهان محسوب میشد.
در حال حاضر، هند به سرعت در حال بهبود بخشیدن به سهم خود از بازار نفت جهان است و در این بین هند قصد دارد واردات خود را در سال آینده دو برابر کند. نکته قابل تامل در رابطه با هند و سایر کشورها این است که در آن بازه زمانی به واسطه اعمال تحریمها از سوی سازمان ملل این کشورها خود را ملزم به رعایت آن میدیدند اما در حال حاضر هیچاجماعی علیه ایران در کار نیست و این کشورها میتوانند به تجارت خود با ایران ادامه دهند.
این موضوع درباره چین -بهعنوان بزرگترین شریک تجاری ایران و یکی از طرفهای توافق هستهای صادق است. تجارت چین با ایران طی 6 ماه نخست سال 2017 تا 30 درصد افزایش پیدا کرد. این در حالی است که اعتبارات و وامهایی را که چین به ایران اختصاص داده بالغ بر 35 میلیارد دلار است و برای اقتصاد ایران مجموعه قابلتوجهی محسوب میشود. حال این پرسش مطرح میشود که چه کسی جلوی چین را خواهد گرفت؟
چالش با متحدان اروپایی
این مساله در رابطه با متحدان اروپایی آمریکا هم صادق است؛ این کشورها طی سالیان اخیر در مورد گسترش تجارت با ایران بسیار محتاط بودهاند، با وجود این آیا افکار عمومی آن کشورها به دولتهایشان اجازه خواهند داد وارد بازی احمقانه ترامپ شوند که ممکن است به تقابل با ایران منتج شود؟ در این رابطه ذکر این نکته نیز میتواند در پی بردن به میزان محبوبیت آمریکا در میان افکار عمومی متحدان اروپایی این کشور کمککننده باشد؛ طبق گزارش موسسه پژهشی پیو، بیش از 56 درصد از آلمانیها روابط کشورشان را با ایالات متحده بد یا بسیار بد میدانند.
ترامپ خوب میداند که هرگز متحد یا شرکای ارزشمند و قابل اتکایی نداشته است، چراکه او تنها چیزی که در یک ارتباط میفهمد قدرت است؛ او فرمان میدهد و دیگران اطاعت میکنند. اما در رابطه با مساله ایران، موضوع کمی متفاوت است. اغلب شرکای مرتبط با ایران کسانی هستند که نمیتوان آنها را مجبور به اطاعت کرد یا آنطور که ترامپ تصور میکند بتوان آنها را برای تحمیل تحریمهای جدید یا جنگ علیه ایران تحریک کرد.
چالشی به نام ایران
دومین بحرانی که ترامپ با آن مواجه است خود ایران است. ایران فعلی هم از نظر تسلیحاتی و هم از منظر تامین مالی بسیار بهتر از وضعیتی است که در سال 2015 با آن مواجه بود. ایران حتی توانسته است به پیروزیهای قابلتوجهی در سوریه و در راستای کمک به دولت این کشور در مبارزه با تروریستهای داعش دست یابد. ایران در حال حاضر میتواند در همه جبههها علیه منافع ایالات متحده مقاومت کند؛ چنانکه میتواند با کمک حزبا... و حماس علیه رژیم صهیونیستی اقدام کند یا یک جنگ را علیه این رژیم در غزه به راه بیندازد. این در حالی است که میتواند سرعت خود را در زمینه توان هستهای تسریع کند. از طرف دیگر شمار نیروهای ایالات متحده در سوریه در حدود 2000 نفر است و به گفته پنتاگون 5200 نیروی آمریکایی هم در حال حاضر در عراق حضور دارند و این مساله میتواند از دید ایران بهعنوان تعداد بسیار زیادی از گروگانهای بالقوه را تداعی کند.
چالشی به نام کرهشمالی
اما بحران سوم و مهمترین چالشی که ترامپ باید با آن دست و پنجه نرم کند بحران بالقوه کرهشمالی است. در حالی که پیش از اعلام خروج آمریکا از توافق هستهای با ایران برخی حتی بهواسطه اعلام آمادگی ترامپ برای ملاقات با کیم جونگ اون رهبر کرهشمالی و حل و فصل کردن بحران کره او را شایسته دریافت جایزه صلح نوبل میدانستند، ترامپ در حال حاضر باید منتظر تاوان احتمالی بدعهدی خود باشد. چراکه بدعهدی او در توافق هستهای با ایران میتواند رهبران کرهشمالی را که پیشتر نیز صابون بدعهدیهای آمریکا به تنشان خورده متقاعد سازد که آمریکا قابل اعتماد نیست. حتی تصور اینکه اگر کرهشمالی تصمیم بگیرد یکی از موشکهای خود را که قابلیت هدف قرار دادن شهرهای آمریکا را دارند آزمایش کند میتواند کابوسی برای ترامپ شود؛ رئیسجمهور هرج و مرجطلبی که به دنبال به هرج و مرج کشاندن جهان است.
فرهیختگان