خواندنی ها برچسب :

محمد

خیلی شبیه پسرش است. مسعود را که می‌بینم انگار آقارضا را دیده‌ام. شکر خدا سه تا پسر دارد. از خانمش هم خیلی راضی‌ام. هر پنجشنبه می آیند دنبالم و می رویم بهشت زهرا.
هر چه می پرسیدم کجایی، نمی گفت. آخرین بار هم که تماس گرفت، خواهرانش اینجا بودند. رفته بودند خرید و آمده بودند خانه ما. ظهر بود که حاج رضا زنگ زد. با خواهرانش صحبت کرد.
میثم نیلی گفت: حمایت از برنامه‌های ویژه کتاب که یکی از آن برنامه «کتاب‌باز» بود با محوریت موسسه شیرازه اتفاق افتاد اما متاسفانه مورد بی‌مهری روسای وقت صدا و سیما قرار گرفت و محتوایش تغییر کرد.
فارس: محمد بنا، سرمربی تیم ملی کشتی فرنگی در مورد دربی پیش روی تهران گفت: «من یک پرسپولیسی هستم و بسیار متعصب. دوست دارم پرسپولیس دربی را ببرد و قهرمان لیگ شود. مهم نیست چه کسی گل می‌زند اما اگر سیدجلال از عقب بیاید و ناگهان گل بزند خیلی خوشحال خواهم شد. همسرم هم به‌شدت پرسپولیسی است و حتی بعد از بردهای پرسپولیس سجده شکر به جا می‌آورد.»
فارس: محمد بنا، سرمربی تیم ملی کشتی فرنگی در مورد دربی پیش روی تهران گفت: «من یک پرسپولیسی هستم و بسیار متعصب. دوست دارم پرسپولیس دربی را ببرد و قهرمان لیگ شود. مهم نیست چه کسی گل می‌زند اما اگر سیدجلال از عقب بیاید و ناگهان گل بزند خیلی خوشحال خواهم شد. همسرم هم به‌شدت پرسپولیسی است و حتی بعد از بردهای پرسپولیس سجده شکر به جا می‌آورد.»
تا اینکه معماری دانشگاه تهران قبول می شود و می رود در آن فضای کاملا باز به تهران می‌آید. مصطفی از یک فضای مذهبی قم می رود در یک فضای باز...
کی سید بود، یکی من بودم؛ البته سید را گرفتند. شنیدم که او را گرفتند و در تویوتای بزرگی انداختند و از یک کوه پرت کردند! او هم فوت کرد و شهید شد.
ساعت 9 آمدند و دفتر فاطمیون را باز کردند. تا ساعت 12 من آنجا نشستم و گریه کردم. گفتم یک خبری بدهید که همسرم چه شده؟ همانجا هم گفت که در خط است، چرا اینقدر نگرانی؟ شهید نشده...
ساعت 9 آمدند و دفتر فاطمیون را باز کردند. تا ساعت 12 من آنجا نشستم و گریه کردم. گفتم یک خبری بدهید که همسرم چه شده؟ همانجا هم گفت که در خط است، چرا اینقدر نگرانی؟ شهید نشده...
ساعت 9 آمدند و دفتر فاطمیون را باز کردند. تا ساعت 12 من آنجا نشستم و گریه کردم. گفتم یک خبری بدهید که همسرم چه شده؟ همانجا هم گفت که در خط است، چرا اینقدر نگرانی؟ شهید نشده...
پیشخوان