این نویسنده در گفتوگو با ایسنا، درباره ادبیات متعهد و ادبیات روشنفکری اظهار کرد: ادبیات متعهد و روشنفکری در مقابل هم نیستند. ادبیات متعهد نمیتواند روشنفکر نباشد و ادبیات روشنفکری هم نمیتواند متعهد نباشد. این تقسیمبندیها نه تنها موجب پویایی ادبیات نشده بلکه موجب دستهبندی نویسندهها و فعالان فرهنگی شده است. نمیدانم چه کسی این تقسیمبندی را انجام داده است که وقتی بگوییم ادبیات متعهد یکسری نویسنده در ذهن فرد نقش ببندند و اگر بگوییم ادبیات روشنفکر یکسری نویسنده دیگر.
او با انتقاد از تقسیمبندی نویسندهها به متعهد و روشنفکر و ابراز بیزاری از این موضوع، افزود: انگار در کشورمان اینقدر بیمسئله شدهایم که شروع به غرفهبندی انسانها کردهایم و میخواهیم مسئله و بازی فرهنگی درست کنیم. نویسندهها باید کار خود را انجام بدهند و فقط بنویسند. ما مسئلههای بسیاری داریم. هرجای دنیا اتفاقی به بزرگی جنگ ما بیفتد، دهها سال سوژه و موضوع دارند که درباره آن بنویسند. یکی از دوستان تعریف میکرد به فلان ناشر گفتم کتاب درباره جنگ نوشتهام، ناشر میگوید جنگ را ول کن، دوره جنگ تمام شده است. اینها به خاطر همین تقسیمبندیهایی است که انجام دادهایم. ناشر جرأت نمیکند از جنگ کار چاپ کند چون فکر میکند دیگران به او چه میگویند.
زاهدی مطلق خاطرنشان کرد: در پی این تقسیمبندیها، به خیلی از سوژهها، امکانات و ظرفیتها توجه نمیشود، در حالی که با گذشت زمان یکسری اسناد، مدارک و خاطرهها از بین میرود. بهترین دستمایه برای نوشتن، خاطرات آدمهایی است که آن دورهها را دیده و در زندان سیاسی بودهاند؛ از هر طیف، چه چپ و چه راست. مشکل ما این است که آدمها را به سرعت به چپ و راست، اصولگرا و اصلاحطلب تقسیمبندی کردهیم. این دستهبندی واقعا پدر درآورده است. سوژهها را از بین بردهایم و کسی جرأت نمیکند سراغ موضوعی برود.
او سپس بیان کرد: نویسنده باید بهقدری تیزبین، تیزهوش و مسئولیتپذیر باشد که موضوعات جامعه خود را بشناسد و به آنها تعهد داشته باشد. نویسندهای متعهد است که از سطح عمومی جامعه بهتر و روشنتر فکر میکند و جلوتر از مردم است و مسائل مردم را به روشنی با زبان هنر در مقابل چشمشان قرار میدهد. اگر قرار باشد تابوهایی ایجاد کنیم که نویسندهها جرأت نکنند به سراغ موضوعات بروند کار درستی نیست، هرچند نویسنده باهوش و متعهد به این مسائل توجه نمیکند و کار خود را انجام میدهد. البته ممکن است نویسندهای این جسارت و خطشکنی را نداشته باشد و برخی هم ممکن است تحت تأثیر دیگران قرار بگیرند. نویسندهها دوست دارند کاری را که مینویسند منتشر شود، و اگر ناشر این کار را انجام ندهد ناامید میشوند.
زاهدی مطلق با تأکید بر این که ادبیات متعهد نمیتواند روشنفکر نباشد، گفت: روشنفکر یعنی چه؟ اگر بخواهیم تعریف سادهای از روشنفکری داشتیم مانند دینام ماشین است که انرژیاش را از داخل ماشین میگیرد و به خود ماشین و چراغهایش منتقل میکند تا جلو خود را روشن کند. ادبیات متعهد روشنفکر نیز انرژی و قدرتش را از داخل جامعه و مردم میگیرد و جلو راه مردم را روشن میکند، بنابراین هرکس به هر نحو و زمینهای و هر کاری را که بلد است باید انجام دهد و احساس کند به مردم خیانت نکرده است.