یکی از کسانی که مردم را به حسنات دعوت و از سیئات نهی کرده است، شخصیت ممتاز و بینظیر امیرمؤمنان(ع) است. علی(ع) میزان و معیار تمایز حسنات از سیئات است. علی(ع) عامل حسنات و دعوتکننده به آن است. علی(ع) جامع حسنات و عاری از سیئات است. علی(ع) چنان شخصیتی است که دیدن چهره او و یا مطالعه زندگی او انسان را به سمت حسنات سوق میدهد. درک این مسأله که با انجام حسنات و ترک سیئات، انسان کاملی نظیر امیرمؤمنان(ع) تولید میشود، انسان را نسبت به حسنات مشتاق و از سیئات متنفر میکند. این انسان کامل را نه تنها شیعه، بلکه سایر مسلمانان و حتی پیروان ادیان دیگر نیز قبول دارند و مورد ستایش قرار میدهند. عالم مسیحی، دانشمند یهودی و شخصیتهای غیردینی او را قبول دارند و درباره او کتاب نوشتهاند. استاد درجه یک دانشگاه آمریکایی بیروت درباره او کتابی در پنج جلد با عنوان الامام علی صوت العداله الانسانیه مینویسد، با موضوعات: علی(ع) و انقلاب فرانسه، علی(ع) و اعلامیه حقوق بشر، علی(ع) و اسلام، علی(ع) و سازمان ملل متحد، علی(ع) و انسان. او علی(ع) را برتر از سقراط و افلاطون میداند و علی(ع) را مافوق اعلامیه حقوق بشر میداند.
حاکم کمونیست روسیه نیز چنان شیفته او میشود، که کتاب نهجالبلاغه را در کتابخانه بزرگ لنینگراد، وسط مهمترین سالن کتابخانه، روی یک میز خاتمکاری شده و درون یک بشقاب طلا قرار میدهد، تا در زیباترین دکور جهان، بهترین کتاب دنیا را در معرض دید جهانیان قرار دهد. البته این اندیشمندان شرقی و غربی سالها باید زحمت بکشند، تا بتوانند ابعادی از شخصیت امیرمؤمنان(ع) را بشناسند. همین اندازه که شناختند، شیفته او شدند. علی(ع) در قلّه انسانیت قرار دارد و کسی که در قلّه قرار گرفت، دیدن او برای انسانهای بیشتری امکانپذیر میشود، ولی شناخت جزئیات شخصیت او سختتر خواهد شد.
علی(ع) کسی است که تمام عالمان و فقیهان او را امیر خود میدانند، صوفیان او را مرشد خود میخوانند، ورزشکاران او را مقتدای خود میدانند، رزمندگان از نام او مدد میگیرند. ابنملجم نیز امیرمؤمنان(ع) را قبول داشت؛ بعد از آنکه فَرق علی(ع) را با شمشیر خود شکافت، او را نزد امیرمؤمنان(ع) آوردند. خطاب به حضرت گفت: با دست خود، خودم را جهنمی کردم و کسی هم نمیتواند مرا از این جهنم بیرون بیاورد. او امیرمؤمنان(ع) را قبول داشت، که بهای قتل او را جهنم میدانست.[1]
پی نوشت
--------------------------------------------------------------
[1] . بحارالأنوار: 42/285ـ287، باب 127.
مطالب فوق برگرفته شده از کتاب:
حسنات و سیئات
نوشته استاد حسین انصاریان