فیلم فانتزی ماجراجویی «فندقشکن و چهار قلمرو» با اقتباس از داستان «فندقشکن و شاه موشها» اثر ارنست هوفمان Ernst Hoffmann و بالهی «فندقشکن» اثر پیوتر ایلیچ چایکوفسکی Pyotr Ilyich Tchaikovsky آهنگساز روسی ساخته شده است.
در این فیلمسازی به سبک هالیوود، بهجای تأکید بر نکات آشنای داستان اصلی، با داستان فندقشکن جدیدی روبرو میشویم که شاید بهطورکلی مسئلهی جالبی به نظر نرسد. از صحنههای آغازین، با تصاویری خیرهکننده مواجه میشویم. مشخص است که این فیلم میخواهد ازنظر بصری بیننده را تحت تأثیر قرار دهد و چراکه نه؟
همچنین بخوانید:
Halloween؛ بازگشت مایکل مایرز
این نسخه از «فندقشکن»، به قلم اشلی پاول Ashleigh Powell، از مطرح کردن نکات اخلاقی نیز ابایی ندارد. «فندقشکن» با تمرکز روی باور به خود، پیدا کردن جایگاه شخصیت در دنیا و صحه گذاشتن به تواناییهای قهرمان زن جوان و مستقل داستان، صادقانه و رک ظاهر شده که یکی از جذابیتهای فیلم بهحساب میآید.
اما ازآنجاییکه هیچ فیلم خانوادگی بدون صحنههای مصیبتبار و اکشنْ فیلم کاملی بهحساب نمیآید، «فندقشکن» نیز چند صحنهی اینچنینی را به نمایش میگذارد. بااینوجود، این صحنهها کمی پیچیده ظاهر شدهاند. تقریباً چنین به نظر میرسد که فیلم را دو کارگردان کارگردانی کردهاند (که در حقیقت نیز چنین شده است).
دو کارگردان ساخت فیلم را برعهدهگرفتهاند؛ لاسه هالستروم Lasse Hallström و جو جانستون Joe Johnston؛ اما ظاهراً سازندهی اصلی، سیستم قدرتمند دیزنی است.
مثل بیشتر کارهای حماسی دیزنی، در «فندقشکن» نیز نقش اول (مککنزی فوی Mackenzie Foy که به زیبایی در نقش قهرمان 14 ساله میدرخشد) و المانهای جانبی بهدقت انتخاب شدهاند تا به جذب بیشتر مخاطب کمک کنند.
هلن میرن Helen Mirren و مورگان فریمن Morgan Freeman بازیگران کارآزموده و حرفهای را در نقشهای مکمل میبینیم که چهرههای آشنایی برای مخاطبان بزرگسال فیلم بهحساب میآیند. صحنههای باله توسط بالرینهای حرفهای اجرا شده و جیمز هاوارد James Howard با اقتباس از آثار چایکوفسکی، موسیقی گوشنوازی را ارائه داده است. کیرا نایتلی Keira Knightley از نقشش در «فندقشکن» لذت میبرد و المانهای غیرقابلپیشبینی از مائه وست Mae West (هنرپیشه هالیوودی) را به بدنهی شخصیتش اضافه کرده است.
این فیلم پیچیدگیهای غیرقابلپیشبینی دارد و گاهی آرزو میکنید که ایکاش داستان کمی سادهتر پیش رفته بود. جاذبهی بصری فیلم غیرقابلانکار است. هرچند که «فندقشکن» یکی از محصولات دیزنی است، اما جسارت کافی برای حفظ سادگی و زیبایی کار در کل فیلم به یک هنر ازدسترفته تبدیل شده است.در خلاصه داستان فیلم آمده: کلارا (فوی)، قهرمان جوان داستان، یک جعبهی مرموز بهعنوان هدیه از مادر مرحومش پیدا میکند و وقتی در تلاش برای باز کردن جعبه است، به دنیایی مرموز و عجیب وارد شده و با ماجراها و شخصیتهای زیادی در این دنیای موازی روبرو میشود.
این مقاله برگرفته از نوشتهی کنث توران Kenneth Turan در سایت latimes.com است.
نظر سایر منتقدان دربارهی این فیلم را باهم میخوانیم.
هلن اوهارا Helen O’Hara ؛ امپایر Empire
این فیلم کمی پرهیاهو و بینظم است، اما در کل بهعنوان یک داستان جن و پری دوستداشتنی و خیالآلود پدیدار شده است.
کث کلارک Cath Clarke ؛ گاردین The Guardian
باید اعتراف کنم که اغلب اوقات بهشدت مسحور فیلم شده بودم. صحنههای آغازین «فندقشکن و چهار قلمرو» خیلی سریع حالوهوای کریسمس را زنده میکند. نکتهای که جای خالیاش در این داستان حس میشود، ماتمزدگی سیاه در داستان اصلی به قلم هوفمان است. در عوض، اثر هنری لاسه هالستروم بسیار شیرین و پر از احساسات است.رزی نایت Rosie Knight ؛ آیجیان IGN
«فندقشکن» یک فیلم نامتوازن و مملو از زرقوبرق تعطیلات آخر سال است که وقتی غرق در چیزهای عجیبش میشود، بهتر به نظر میرسد. طراحی تولید این فیلم بسیار عالی است.
مایکل اُسولیوان Michael O’Sullivan ؛ واشنگتن پست Washington Post
این فیلم یک فیلم سرگرمکننده به سبک فیلمسازی قدیم است. شاید همهی صحنهها و جزئیات داستان بهدقت اسباببازیهای مکانیکی دروسلمایر Drosselmeyer (فریمن) نباشد، اما بااینحال، مثل یک جعبه موسیقی، یک آهنگ دلنشین را پخش میکند.
تیم گریرسون Tim Grierson ؛ اسکرین اینترنشنال Screen Internationalمحصول جدید دیزنی، هم ناامیدکننده و هم پر از جزئیات است. فیلمی که سعی در بازسازی تصویر یکی از محبوبترین تعطیلات سال را دارد، میخواهد شاهکارهای بسیاری خلق کند، اما نتیجهی کار به فیلمی تبدیل شده که در بیزمان بودن و زماندار شدن تقلا میکند؛ در عین داشتن سبک و مد قدیمی، باحال و نزدیک به دنیای امروز است.
پیتر دبروژ Peter Debruge ؛ ورایتی Variety
توجه زیادی به بخشهای مختلف «فندقشکن و چهار قلمرو» شده؛ از طراحی تولید تا طراحی صحنه و لباس گرفته تا ساخت موسیقی بهروز از اثر معروف چایکوفسکی. هرچند هرکدام از این بخشها بهتنهایی ذوق و سلیقهی زیادی در خود دارد، اما هضم همهی آنها در یک فیلم و بهصورت یکجا کار دشواری بهحساب میآید ـــ مثل فزونکاریای که لیبراچی Liberace (نوازندهی پیانو، خواننده و بازیگر آمریکایی) نمونهی بارز و شناختهشدهی آن است.
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
Post Views:
125