اسپکتیتور؛ دیوید کریستال، ممکن است دربارۀ این ماجرا در طول جنگ عراق چیزهایی خوانده باشید. گروهی از مردم محلی به یک پایگاه نظامی آمریکایی نزدیک میشدند. یک سرباز آمریکایی دستش را به سمت آنها گرفت، به صورتی که بازویش تماماً باز شده و کف دستش به سمت آنها بود، با همان علامت مرسوم «ایست».
محلیها به آمدن ادامه دادند. سرباز دوباره این حرکت را تکرار میکند. اما آنها به نزدیکشدن ادامه دادند. برای همین شروع به شلیک میکند. محلیها مردم عادی از آب درآمدند، نه ستیزهجو. از قرار معلوم امریکاییها نمیدانستند که این حرکت در خاورمیانه نوعی خوشآمدگوییِ دوستانه است. «سلام» معنی میشود، نه «ایست».
ایما و اشارههای کمی هستند که جهانشمول باشند. گردآوری غنیِ فرانکویس کارادک نشان میدهد که این اشارات چقدر در سراسر دنیا فرق دارند. این مجموعه نوعی فرهنگ لغت نیست، بلکه بیشتر یکجور فرهنگ است که به 37 بخش موضوعی تقسیم میشود. هر کدام از این بخشها به قسمت جداگانهای از بدن میپردازد و از سر تا پا را شامل میشود. کارادک از بالا به پایین آنها را طبقهبندی میکند.
ایما و اشارههایی که از سر، شقیقه، گوش، پیشانی، ابروها، مژهها، چشم، بینی، دهان، لبها، زبان، دندانها، گونهها، چانه، گردن، شانهها، بغل، بازوها، ساعد، آرنج، مچ دست، ناخنها، دست، مشت، دو دست، شست، هر کدام از انگشتها، نیمتنه، قفسۀ سینه، لگن، میانتنه، شکم، دور کمر، باسن، کشاله، ران، زانو، پاها، و مچِ پا به پایین تقسیمبندی شدهاند. قسمت دست، با بیش از 80 حرکت، متنوعترین مدخل است که خودِ انگشتِ اشاره بیش از 60 حرکت دارد.
کتاب در مجموع به عدد قابل توجه 855 حرکت میرسد. برای هر حرکت یک توضیح مختصر و یک طراحی خطی (به دستِ فیلیپ کازین) و یک تعبیر معنایی آمده است: هر مدخل اغلب با یک نقل قول ادبی همراه است که نشان میدهد نویسندگان چگونه یک ایما و اشارۀ بدنی را به یک داستان وارد میکنند.
گاهی معنای یک اشاره واضح است، ولی غالباً باید پیشتر با آن فرهنگ آشنا باشیم تا بتوانیم اشارهها را بفمیم. ما اکثراً از معانیِ دیگرِ اشارهها غافل هستیم و وقتی با آنها در لیست کارادک مواجه میشویم، از فهمیدن معانی دیگر لذت میبریم. مثلاً وقتی که در بار با انگشت سبابه لبۀ گیلاسِ شراب دایرهای میکشیم، یعنی «یک دور دیگر لطفاً»، اما حواسمان نیست که شاید باید برای کسی از یک فرهنگ دیگر همین اشاره را توضیح دهیم.
از دیگر سو گاهی هم پیش میآید که نتوانیم اشارههایی را که قسمتی از فرهنگ ما نیست بفهمیم. کارادک آن زمانی به کمک میآید که طرف صحبت شما نرمۀ گوشش را با شست و سبابهاش میکشد و شما هیچ متوجه نمیشوید که منظورش چیست (مراقب باش، در یونانی و ترکی) یا وقتی نرمۀ گوشش را تکان تکان میدهد («خوشمزهست» در پرتغالی و برزیلی)، یا اگر انگشت سبابهاش را روی پلک پایین قرار دهد و آنرا پایین بکشد (که در اکثر کشورهای اروپا یعنی «شک دارم»، در شمال آفریقا یعنی «مواظب باش»، در ایتالیا یعنی «جذاب است» یا اغلب یعنی آن زن زیباست.)
این کتاب خصوصاً وقتی به کمک میآید که نویسنده نشان میدهد که چقدر ایما و اشارههای مشابه میتواند معانی متفاوتی داشته باشد. مثل همان وضعیتی که در عراق پیش آمد. اگر وقتی انگشت شست و اشاره را به هم چسباندهای، با نوک آنها روی یک سطح افقی دایرهای بکشی چه معنایی خواهد داشت؟ برای من این یعنی: «عالیه» یا «همونیه که میخواستم».
اما بهتر است که این حرکت را در کشورهای عربی یا امریکای جنوبی بیمحابا استفاده نکنم، چون این کشورها جاهایی است که در آنها این اشاره معنی مستهجنی دارد؛ در واقع اشاره به مقعد دارد. (کلاً تعداد شگفتآوری از اشارات، مستهجن از آب درمیآیند.) در ژاپن نشانۀ سکه است و شیوهای است برای درخواست پول، که اغلب موقعِ چانهزدن مشاهده میشود. در اکثر کشورهای اروپایی نشانۀ صفر است و لذا معنیِ بیهوده میدهد. دقیقاً برعکس «عالی».
این کتاب یک مجموعۀ شخصیست؛ در نوع خودش بزرگترین مجموعهای که من دیدهام. اما ادعا نمیکند که جامع است. به این خاطر که کارادک میگوید وقتی یک ایما و شاره در معنای الف. به کار میرود، به این معنا نیست که در معنای ب. استفاده نمیشود. البته او به دنبال هنرهای حرکات موزون (مثل آنچه در رقص هندی هست) و یا زبان ناشنوایان نرفته است.
اما برخی آیینهای مذهبی و اشارات رمزی (مثل فراماسونری)، را در کنار آن چیزهایی که کودکان در بازیها به کار میبرند آورده است.
کارادک، که در سال 2008 در 84 سالگی فوت کرد، مقدمهای نوشته که در آن مطالعات تاریخی و نقلهای ادبی را جمعآوری کرده است. این نقلها بعضاً حاوی جزئیات قابل توجهیست. ناشر هم فهرستی کابردی بر آن افزوده که میتوان در آن مثلاً تمام شیوههایی را پیدا کرد که بشود با آن ملالت را با هرکدام از قسمتهای بدن نشان داد.
خودتان را برای چند نقل قول طولانی آماده کنید. مثلاً فرانسوا رابله یک شرح هزار کلمهای از گفتگویی با ایما و اشاره دارد که همهاش اینجا آمده است. همچنین اقتباسی مفصل از ژورژ پولتی آورده که در یک کتاب گمنام که در 1893 در پاریس چاپ شده است، ثابت کرده بیش از هشت میلیون حالت مختلف برای اشاره با دست وجود دارد.
شاید حق با او باشد. هنوز بخش عظیمی از جدولبندی باقی است تا این بخش از نمادشناسی تکمیل شود. انواع گوناگون بوسه، خود نوعی معماست. تعدادی از آنها در این کتاب تصویرسازی شده. وقتی نوبت به گونههای محلی میرسد تمام آنچه کارادک میتواند بگوید این است که اشارات آنها به طرز پیچیدهای به نماد تبدیل شده است. من به هر کشوری که میروم باید حقیقتاً تحت تعلیم قرار بگیرم که حتی روبوسیکردن باید یک بار باشد یا دو بار یا سه بار یا حتی بیشتر.
مطالعۀ ایما و اشارههای بینفرهنگی، فقط شاخهای جذاب از نشانهشناسی نیست، بلکه مورد علاقۀ زبانشناسان و مردمشناسان هم هست. نسبت زیادی با زندگی امروزی دارد؛ کمک میکند که در خیل روزافزون جوامع چندفرهنگی امروز، از سوءتفاهم اجتناب کنیم. این کتاب حتی ممکن است جان کسی را نجات دهد.
منبع: ترجمان
مترجم: حمید ضرابی
اطلاعات کتابشناختی:
Caradec, Francois. DICTIONARY OF GESTURES: Expressive Comportments and Movements in Use Around. MIT PRESS, 2018
پینوشتها:
• این مطلب را دیوید کریستال نوشته است و در تاریخ 13 دسامبر 2018 با عنوان «The minefield of mime: 'halt' to an American signifies 'hi' to an Arab» در وبسایت اسپکتیتور منتشر شده است. وبسایت ترجمان آن را در تاریخ 10 دی 1397 با عنوان «اگر معنای یک ایما و اشاره را درست نفهمید، ممکن است کشته شوید» و ترجمۀ عبدالحمید ضرابی منتشر کرده است.
•• دیوید کریستال (David Crystal) نویسنده، منتقد و برنامهساز بریتانیایی است. ما سرگرم نشدهایم (We Are Not Amused) آخرین کتاب اوست.