ماهان شبکه ایرانیان

زمزمه برجام منطقه‌ای همزمان با مرگ برجام هسته‌ای؛

رسوایی سلاخی خاشقجی هم برای اصلاح‌طلبان درس عبرت نشد/ از پیشنهاد سفر قاسم سلیمانی به عربستان تا تقلا برای مذاکره با بن سلمان

به اذعان اصلاح طلبان و تحلیلگران غربی، گشایش کانال مالی (SPV) نیز سرابی همچون برجام است. اروپا نیز عملاً از برجام خارج شده و تنها اسمش در توافق مانده است.

سرویس سیاست مشرق - کارشناسان مسائل بین الملل معتقدند که «محمد بن‌سلمان» عربستان را وارد باتلاقی عمیق از بحران‌های گوناگون کرده است. از رسوایی سلاخی «جمال خاشقجی» روزدر کنسولگری عربستان سعودی در ترکیه تا شکست‌های پی در پی و مفتضانه آل سعود از نیروهای مقاومت در یمن.

بن سلمان در هفته‌های گذشته با هدف کاستن از فشار افکار عمومی، سفرهای دوره‌ای به کشورهای عربی را تدارک دید؛ اما اعتراض‌های مردمی در تونس و مصر باعث شد وی سفر خود را نیمه کاره رها کند و از سفر به الجزایر و موریتانی نیز چشم‌پوشی کند. مردم تونس لقب «قاتل اره به‌دست» به بن سلمان داده و به‌شدت علیه او موضع‌گیری کردند.

بن سلمان در ادامه با 400 محافظ و خودروهای زرهی وارد «بوینوس آیرس» پایتخت آرژانتین شد تا در نشست جی -20 شرکت کند. وی به دلیل هراس از اعتراضات مردمی به جای اقامت در هتل، در اقدامی غیرمعمول در سفارت عربستان در آرژانتین ساکن شد.

بیشتر بخوانید:

رفع مشکلات اقتصادی با یک کانال اروپایی؟

روزنامه حامی دولت: آقای روحانی! برجام تمام شد، از آن خارج شوید

آل سعود در سال‌های اخیر دست به جنایات متعددی زده است. از فاجعه منا که منجر به شهادت حدود 500 ایرانی شد تا کشتار زنان و کودکان بی گناه در یمن و بحرین و حمایت از گروهک‌های تروریستی در عراق و سوریه و افغانستان و لبنان و نیجریه.

اما نه فاجعه منا و نه کشتار زنان و کودکان بی گناه یمنی و نه رسوایی سلاخی خاشقچی، برای اصلاح طلبان عبرت نشده است.

این طیف در رویکردی حقارت آمیز و منفعلانه نسخه «مذاکره برد-برد با آل سعود»! را پیچیده و بر آن اصرار می‌ورزد.

در ادامه مروری داریم بر مصادیق رویکرد تحقیرآمیز اصلاح طلبان در مذاکره با آل سعود:

پیشنهاد به قاسم سلیمانی برای سفر به عربستان!

روزنامه اصلاح طلب آفتاب یزد -10 آذر 97- در مطلبی نوشت:

«سید حسین موسویان دیپلمات کارکشته کشورمان به سعودی‌ها پیشنهاد کرده که از سردار سلیمانی دعوت کنند تا به ریاض برود و ماجرای یمن حل شود. هرمیداس باوند این پیشنهاد را غیرممکن ندانسته و فریدون مجلسی نیز آن را جالب می‌داند. بن سلمان ضعیف شده و ممکن است روزی به پیشنهاد موسویان فکر کند».

موسویان با این پیشنهاد در حقیقت اتهام زنی‌های سخیف آمریکا علیه ایران را تأیید کرد. اینکه جنگ یمن در حقیقت جنگ بن سلمان و سردار قاسم سلیمانی است و این دو باید با یکدیگر مذاکره کنند تا این روند نگران کننده در یمن خاتمه یابد. در حقیقت موسویان، سردار قاسم سلیمانی را که با «فرماندهی محور مقاومت» و شکستن کمر تروریست‌ها، سیلی سختی به رژیم آل سعود و اربابان آمریکایی و اروپایی‌اش زده را با «بن سلمان کودک کش» در یک کفه ترازو قرار داده و هر دو را مسبب وضع موجود یمن معرفی کرده است!

گویا سیلی محکم حاج قاسم سلیمانی بر صورت آمریکا و اسرائیل و آل سعود و انگلیس، گوش برخی دیگر را نیز به درد آورده و آنها را به ارائه پیشنهادهای شاذ واداشته است.

موسویان در حالی پیشنهاد سخیف سفر حاج قاسم سلیمانی به عربستان را مطرح کرد که روزنامه آمریکایی نیویورک‌تایمز- آبان 97- در گزارشی فاش کرد برخی مقامات اطلاعاتی نزدیک به محمد بن‌سلمان، ولیعهد سعودی سال گذشته برنامه‌ریزی‌هایی برای ترور سردار قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی داشته‌اند. آنطور که نیویورک‌تایمز اشاره کرده، مقامات وابسته به بن‌سلمان از تعدادی از تجار خواسته بودند با پوشش شرکت‌هایشان برای ترور حاج قاسم سلیمانی اقداماتی را انجام بدهند.

به مراسم پیاده روی اربعین دل خوش نباشید، باید با آل سعود تعامل کنیم!

«احمد نقیب زاده» از فعالین اصلاح طلب که پیش از این پیشنهاد سخیف و مغایر با منافع ملی «مذاکره با اروپا با محور کاهش برد موشک‌های ایران»! را مطرح کرده بود - 30 آبان 97- در یادداشتی در روزنامه سازندگی نوشت: «درگیری دو کشور مهم منطقه-ایران و عربستان- فقط به نفع آمریکا و اسرائیل تمام می‌شود. ترس از تهران، ریاض را به دامان آمریکا و اسرائیل می‌اندازد. هیزم کشی اسرائیل و خشنودی آن از تیره شدن روابط ایران و عربستان از هم اکنون پیداست. دل خوش کردن به زوار اربعین و باورهای نزدیک دو ملت روی میز سیاست تأثیر چندانی ندارد...کجا می‌توان کاری کرد که ترکیه یا عراق یا عربستان یا ایران در آن حضور نداشته باشند. وجود ایران و عراق و سوریه در کنار هم نعمتی است الهی، ولی به شرط آنکه سهم دیگر بازیگران هم لحاظ شود…نمی‌توان در شرایط کنونی زیاده خواهی کرد یا توقعات مالایطاق داشت».

یکی از کارویژه های اصلی طیف اصلاح طلب، عوض کردن جای نقاط قوت با نقاط ضعف است.

در شرایطی که مراسم باشکوه و عظیم پیاده روی اربعین، اندیشکده های غربی و حامیان نظام سلطه را نگران کرده است، اصلاح طلبان مدعی هستند که نباید به این واقعه عظیم دلخوش باشیم!

اقدامات جمهوری اسلامی، عامل اختلاف ایران و آل سعود است!

روزنامه اصلاح طلب «ابتکار» - 8 آذر 97- در مطلبی با عنوان «واشنگتن، مانع بین تهران و ریاض» نوشت: «شاید بایسته باشد که دستگاه دیپلماسی ایران برای ابتر کردن نقشه‌های تندروهای آمریکا اسرائیل، دست به سیاستی جدید در منطقه و به‌خصوص با عربستان بزند و ضمن نزدیکی با آنها از منافع مشترک با این کشورها برای بهبود روابط استفاده کند».

این روزنامه اصلاح طلب در روزهای گذشته همچنین در مطلب مشابهی نوشته بود: «بی‌گمان باید این نکته را قابل توجه دانست که یکی از موارد اختلافات شدید ایران و عربستان سعودی، اقدامات جمهوری اسلامی ایران در منطقه است».

متاسفانه جریان اصلاح طلب در موضوع تنش و اختلاف میان ایران و آل سعود، انگشت اتهام را به سمت ایران نشانه گرفته است! و مدعی است که مقامات ایرانی باید برای ارتباط با آل سعود پیشقدم شوند!

این ادعا که اقدامات منطقه‌ای ایران، عامل اختلاف با آل‌سعود است، در حقیقت پذیرش اتهام آمریکا و انگلیس و فرانسه (حامیان و تجهیزکنندگان تروریسم در منطقه) و آل‌سعود (گماشته و نوچه نظام سلطه و گاو شیرده ترامپ) مبنی بر نقش ایران در بی‌ثبات کردن منطقه است!

جریان اصلاح طلب بر لزوم کوتاه آمدن از سیاست‌های انقلابی ایران در منطقه، کاهش حمایت از متحدان استراتژیک منطقه‌ای و گفت‌وگوی بی‌پشتوانه با کشورهای مرتجع منطقه تأکید دارد. این در حالی است که آمریکا و کشورهای مرتجع منطقه آشکارا از تروریست‌ها حمایت می‌کنند و از لزوم کشاندن ناامنی به داخل ایران می‌گویند و با همراهی رژیم صهیونیستی در خیال راه‌اندازی ناتوی عربی علیه ایران هستند.

مذاکره با بن سلمان یعنی برد-برد؟!

روزنامه ایران- 27 آذر 97- با کم اهمیت جلوه دادن پیروزی محور مقاومت بر تروریست‌های تکفیری در عراق و سوریه در مطلبی نوشت: «بی‌تردید کسب دستاوردهای میدانی فارغ از هزینه‌های هنگفت مادی و معنوی نبوده است؛ اما پیشبرد سیاست جمهوری اسلامی در منطقه بویژه در سوریه و یمن بدون تثبیت کردن این دستاوردها که کار بسیار دشوار و خطیری است، امکان پذیر نخواهد بود. از این منظر نباید پیروزی در یک عرصه نبرد با پیروزی در جنگ اشتباه گرفته شود. در چنین شرایطی نفس آغاز مذاکرات پیرامون موضوع یمن گام خوبی است که می‌تواند زمینه‌هایی را برای آغاز گفت‌وگو میان ایران با کشورهایی چون عربستان سعودی که در رابطه‌ای مبتنی بر خصومت قرار گرفته‌اند، فراهم سازد. این در حالی است که حتی با عربستان هم می‌توان وجوهی از گفت‌وگو را قائل شد».

ارگان دولت همچنین در همین شماره در گزارشی با عنوان «ریل‌گذاری برای بازی برد-برد منطقه‌ای» نوشت: «"ریل‌گذاری برای یک بازی برد-برد منطقه‌ای" این گزاره اساسی سخنرانان همایش صلح و ثبات در غرب آسیا با عنوان "یک منطقه، یک سرنوشت" بود که روز گذشته در مرکز مطالعات وزارت امور خارجه برگزار شد. این همایش، در چارچوب سومین کنفرانس امنیتی تهران تعریف می‌شود که قرار است دی ماه آینده برگزار شود، همایشی که به نوبه خود در زمانی برگزار می‌شود که با پایان جنگ سوریه، شکست داعش در عراق و آغاز گفت‌وگوهای یمنی-یمنی، منطقه شرایط جدیدی را به خود می‌بیند. از این رو بود که هم کمال خرازی، رئیس شورای روابط خارجی و هم حسام‌الدین آشنا، مشاور رئیس جمهوری، رویکردهای ایران برای منطقه قوی‌تر، به جای قوی‌ترین در منطقه را تشریح کردند».

منت کشی ظریف از آل سعود!

اما مطرح کردن موضوع مذاکره با آل سعود از موضع حقارت و انفعال تنها به روزنامه‌ها و فعالین اصلاح طلب خلاصه نمی‌شود.

پیش از این «محمد جواد ظریف» وزیر امور خارجه-اردیبهشت 97- در شورای روابط خارجی آمریکا در اظهارنظری تأمل برانگیز گفته بود: «من درباره منطقه خودمان صحبت می‌کنم. ما باید اول به کمبود مذاکره رسیدگی کنیم.

ما بارها در خفا و پنهان درخواست مذاکره منطقه‌ای داده‌ایم. نه ایران و نه عربستان سعودی نمی‌توانند هژمون منطقه ما باشند. این یک واقعیت است و باید آن را بپذیریم. هرقدر هم که ناراحت‌کننده باشد، اما هیچ‌یک از ما نمی‌توانیم هژمون جدید منطقه باشیم».

ظریف در ادامه در اظهارنظری ناپخته و نادرست، جمهوری اسلامی ایران را با رژیم آل سعود در یک کفه ترازو قرار داده و گفت: «باید به دنبال منطقه‌ای قدرتمند باشیم، نه دنبال قدرتمندترین بودن در این منطقه. ما برای مستثنا کردن یکدیگر و تبدیل شدن به قدرتمندترین در منطقه، منطقه را نابود کرده‌ایم. باید این روند را متوقف کنیم. به شما می‌گویم که ایران آماده این کار است».

متاسفانه، اظهارات منفعلانه ظریف در مقابل آل سعود به همین مورد ختم نمی‌شود. وی- بهمن 94- به فاصله کوتاهی از فاجعه منا در اظهارنظری تأمل برانگیز گفت: «خبر خوب این بود که دوست من عادل الجبیر (وزیر خارجه آل‌سعود) با حضور ایران، به مذاکرات وین بیاید …500 زائر ما در مراسم حج کشته شدند اما ما روابط خود را قطع نکردیم حتی روابط خود با عربستان را کاهش هم ندادیم»!

این اظهارنظر حقارت آمیز در آن مقطع در حالی بیان شد که سعودی‌ها حتی به ظریف در مورد فاجعه منا اجازه ملاقات هم نداده بودند!

زمزمه برجام منطقه‌ای همزمان با مرگ برجام هسته‌ای!

در هفته‌های گذشته «عباس عراقچی» معاون سیاسی وزیر خارجه گفته بود: «مزایای برجام نزدیک به صفر شده است». پس از آن «محمد جواد ظریف» وزیر خارجه در نشست دوحه گفت: «نتایج برجام روی هواست».

اکنون جز جنازه‌ای بی مصرف، هیچ چیز دیگری از توافق هسته‌ای به جای نمانده است. برجام اکنون جنازه‌ای روی کاغذ است که جز سرخوردگی برای یک ملت و گستاخی دشمن، هیچ عایدی دیگری برای ما نداشت.

متاسفانه دولتمردان و فعالین اصلاح طلب بدون توجه به تجربه مهم و پرهزینه برجام و البته بدون توجه به وضعیت فعلی آل سعود و بن سلمان، از موضع ضعف و حقارت زمزمه برجام منطقه‌ای را با محوریت مذاکره با آل سعود مطرح کرده‌اند.

«فدریکا موگرینی» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا- 27 آذر 97- در کنفرانس عدم اشاعه و خلع سلاح اتحادیه اروپا گفت: «بدون برجام مذاکره با ایران درباره برنامه موشکی و سیاست‌های منطقه‌ای سخت‌تر خواهد بود».

پیش از آن، «امانوئل ماکرون» رئیس جمهور فرانسه-مهر 97- در مصاحبه با فرانس 24 گفته بود: «احاطه کردن ایران با یک سیاست الزام‌آور، همان چیزی است که من همواره بر آن تاکید دارم. برای من راهبرد با ایران بر چهار مبنا است؛ حفظ توافق هسته‌ای، توان مدیریت فعالیت هسته‌ای ایران پس از سال 2025 (پایان برجام)، کنترل فعالیت موشک‌های بالستیکی ایران و توان مقابله با نفوذ ایران در منطقه. من هیچ‌گاه دربرابر ایران ساده‌لوح و زودباور نبودم اختلاف نظر ما با آمریکا بر سر شیوه رفتاری ماست».

گویا جریان سیاسی خاص در داخل کشور به عنوان یار کمکی در حال جاده صاف کنی نقشه ضدایرانی طرف آمریکایی - اروپایی است.

به اذعان اصلاح طلبان و تحلیلگران غربی، گشایش کانال مالی ( SPV ) کاملاً سرِکاری است. اروپا نیز همانند آمریکا عملاً از برجام خارج شده و تنها اسمش در توافق مانده است. هدف اصلی این پروژه ضد ایرانی، نگه داشتن ایران در برجام (اجرای یکطرفه تعهدات هسته‌ای) و افزایش روزافزون مشکلات اقتصادی و وقت کشی برای تحمیل برجام موشکی و منطقه‌ای است.

سوالی که در افکار عمومی شکل می‌گیرد این است که ستاد اقتصادی دولت و دستگاه دیپلماسی برای ناکام گذاشن این نقشه ضد ایرانی چه برنامه‌ای در پیش دارد؟

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان