خبرگزاری تسنیم: نقل از «عربی 21»، ادعاهای عربستان سعودی و شخص ولیعهد آن علیه ایران در ماجرای حمله به دو نفتکش در دریای عمان، حتی با تردیدهایی در میان همپیمانان منطقهای ریاض همراه شده، و در منطقه به جز امارات طرفداری پیدا نکرده است.
در همین راستا، «خالد الدخیل» نویسنده سعودی از موضع بیطرفانه مصر درخصوص حادثه عمان انتقاد و این کشور را متهم به ابهامگویی کرده است.
الدخیل در پیامی در توییتر نوشت: موضع مصر در قبال نقش ایران چیست؟ از تابستان 2013 مصر موضعی واضح در اینباره صادر نکرده است.»
وی در این پیام توییتری خود، که با واکنشهای زیادی همراه شده است، نوشت: «مصر از ذکر نام ایران در اظهاراتش خودداری میکند، و اظهارنظرهایی روتین، مانند "امنیت خلیجفارس امنیت مصر است" بیان میکند. منافع مصر از این اظهارات چیست؟ آیا مصر قبول میکند که ایران یا شبهنظامیان تحت حمایت آن، از طریق آن در کشورهای عربی مداخله کنند؟»
مصر، که از اعضای ائتلاف چهارگانه تحریمکننده علیه قطر است، هیچگونه روابط دیپلماتیک با ایران ندارد.
«احمد حافظ» سخنگوی رسمی وزارت خارجه مصر، روز پنجشنبه همزمان با وقوع حادثه حمله به دو نفتکش در دریای عمان، اعلام کرد که قاهره نگرانی خود درخصوص برخی گزارشها مبنی بر حمله بر دو نفتکش در خلیج عمان را ابراز میکند.
پیشتر نیز روزنامه «نیویورکتایمز» نوشته است، کشورهای اروپایی بهدلیل بیاعتمادی به سیاستهای دولت «دونالد ترامپ» و رویکرد ستیزهجویانه آمریکا علیه ایران، درخصوص نتیجهگیری درباره ابعاد و طرفهای مسئول در حادثه عمان جانب احتیاط پیشه گرفتهاند. آنها با علم به سیاستهای مبالغهآمیز واشنگتن علیه ایران و سوءتعبیرهای این کشور از دادههای اطلاعاتی از دولت ترامپ خواستهاند شواهد محکمهپسند درباره ادعاهای خود علیه ایران ارائه کنند.
ایندیپندنت: وزرای خارجه اروپا از ادعاهای آمریکا علیه ایران درباره حادثه دریای عمان قانع نشدند
یک روزنامه انگلیسی گزارش داد که وزرای خارجه اتحادیه اروپا از ادعاهای آمریکا در خصوص دست داشتن ایران در حمله به دو کشتی در دریای عمان قانع نشده و خواستار تحقیقات مستقل هستند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس، وزرای امور خارجه اتحادیه اروپا اظهار داشتند، ادعای آمریکا درخصوص نقش داشتن ایران در حادثه دو نفتکش در دریای عمان، فاقد شواهد کافی است.
به نوشته روزنامه «ایندیپندنت»، در عین حال اعضای شورای اروپا در نشست روز دوشنبه، از انجام تحقیقات مستقل در این رابطه توسط سازمان ملل استقبال کردند.
«هایکو ماس» وزیر امور خارجه آلمان در این باره گفت: «باید به گردآوری اطلاعات ادامه دهیم». وی افزود: «ما اطلاعات سرویسهای اطلاعاتی آمریکایی و بریتانیایی را داریم که در این مورد فرضیاتی را مطرح کردهاند و برای اینکه مطمئن شویم با اطلاعاتی که خودمان داریم، مقایسه میکنیم (با این حال) باید در این مورد بسیار با دقت عمل شود و ما در این زمینه با شرکایمان صحبت خواهیم کرد».
«استف بلوک» وزیر امور خارجه هلند گفت: «هلند به هرگونه شفافسازی که قابل دستیابی باشد علاقهمند است».
«جین اسلبورن» وزیر امور خارجه لوکزامبورگ گفت: «معتقدم وظیفه اصلی وزرای امور خارجه اجتناب از جنگ است. باید این کار را همین امروز انجام دهیم. همانطور که 16 سال پیش یقین داشتم اکنون نیز باور دارم نباید فکر کنیم میتوان مسائل خاورمیانه را با اسلحه حل کرد».
«پکا هاویستو» وزیر امور خارجه فنلاند تصریح کرد کشورهای عضو اتحادیه اروپا باید پیش از هرگونه جمعبندی، به شواهدی کامل دست یافته باشند. او گفت: «من از خط مشی دبیرکل سازمان ملل آقای گوترش که تحقیقات کامل درباره تمام حقایق موجود برای درک آنچه واقعاً رخ داده و یافتن مقصر این حادثه انجام شود، حمایت میکنم».
«انزو موآورو» وزیر امور خارجه ایتالیا گفت: «ما اینطور فکر میکنیم که فضا برای یافتن راهی برای صلح و ثبات در جهان وجود دارد».
«هریت بالدوین» نماینده انگلیس در این نشست که حامی دیدگاه آمریکا است گفت: «اکنون ما طی تعطیلات آخر هفته به این جمعبندی رسیدهایم و اطمینان داریم این حادثه کار ایران بوده و آمادهایم اطمینان حاصل کنیم که این راه آبی کلیدی برای عبور و مرور کشتیها باز میماند».
بالدوین بهجای «جرمی هانت» وزیر امور خارجه انگلیس در این نشست شرکت کرد. هانت که بهدنبال تصاحب مقام نخستوزیری بریتانیا است، برای انجام فعالیتهای انتخاباتی در لندن مانده است.
القدس العربی: مذاکره با استکبار برای ایرانیها معنا نمیدهد
القدس العربی نوشت، امنیت منطقه خلیج فارس برای آمریکایی که اسرائیل را برتر از هر چیز قرار داده است، اولویت محسوب نمیشود، آمریکا سردمدار سرکوب، استبداد و تجاوز بر ملتهای مظلوم شده و با همه اینها گفتوگو با آن چه معنی میدهد؟
روزنامه فرامنطقهای «القدس العربی» در یادداشتی به قلم «سعید الشهابی» با عنوان« کوبیدن بر طبل جنگ، امنیت خلیج فارس را مصون نمیدارد»، تاکید کرد، کشورهای منطقه حوزه خلیج فارس با توجه به ظرفیتهای خود قادرند به درجهای از فهم و درک مشترک در راستای کمک به امنیت جهانی و حفظ ثبات و آرامش در خلیج فارس بدون اتکاء به قدرتهای برون منطقهای دست یابند.
در مقدمه این یادداشت آمده است: «امنیت خلیج فارس» اصطلاحی است که همواره از گذشته تاکنون و آینده موضوع پژوهشها و گف وگوهای سیاسی و آکادمیک بسیاری بوده است همان اندازه که گهگاه محور چانه زنی و مذاکره است. به رغم اینکه سیاستمداران کشورهای حوزه خلیج فارس بارها گفتهاند که امنیت این منطقه بر عهده همین کشورهاست، اما دخالتهای قدرتهای بزرگ و بخصوص غربیها کار را خراب کرده است و باز به رغم اینکه منطق ایجاب میکند که مردم کشورهای حوزه خلیج فارس اهتمام بیشتری به حفظ امنیت آن قائل باشند، اما عدم توافق میان حکومتهای منطقه در را به روی مداخلههای اجنبی گشوده است.
نویسنده بحرینی افزود: می توان گفت این دریایی که با دریاها و اقیانوسهای دنیا فقط از طریق تنگه هرمز راه دارد و عرض آن از بیست مایل تجاوز نمیکند، پرترافیکترین دریای جهان محسوب میشود و در آن نفتکشهای غول پیکر، بسیاری کشتیهای ماهیگیری بومی و همچنین ناوگانهای قدرتهای غربی و بخصوص آمریکایی و انگلیسی تردد میکنند.
القدس العربی نوشت: در همین آبهای خلیج فارس شمار زیادی در جنگهایی که بسیاری از توان بالقوه کشور را نابود کردند، کشته شدند. علی رغم آنچه که در مورد تعدد منابع نفت و روشهای انتقال و تلاش پیوسته برای ساخت خطوط لولههای غول پیکر گفته میشود که به بنادر نفت در چندین بندر در دریای سرخ و مدیترانه دسترسی پیدا میکند، اما مبارزه برای تسلط بر تنگه هرمز هرگز متوقف نشده است.
این روزنامه افزود: در حال حاضر ایران و عمان بر هر دو کرانه این گذرگاه مهم تسلط دارند، اما کشورهای دیگر نیز چشم طمع به تسلط بر آن دوختهاند. خوانشهای سیاسی حاکی از آن است که امارات عربی متحده بیشترین نقشه را برای کنترل کرانه جنوبی این تنگه کشیده است و بعید هم نیست که برای دستیابی به هدف خود کشمکشی رخ دهد.
نویسنده ادامه داد: تا کنون نیازی به بستن تنگه در برابر کشتیهایی که از دریای خلیج فارس خارج می شوند یا به آن وارد می شوند وجود نداشته است، اما تهدید به بسته شدن آن توسط ایران (اگر استفاده از آن برای عبور کشتیهایش ممنوع شود)، دغدغه دنیای صنعتی است که هنوز به نفت خلیج فارس وابسته است که بیشتر آن بار کشتیها شده و از طریق تنگه هرمز منتقل میشود.
القدس العربی آورده است: از زمان ورود دونالد ترامپ به ریاست جمهوری ایالات متحده، بحث در مورد امنیت خلیج به طور جدی از سر گرفته شده و خود را در محافل سیاسی، نظامی و رسانهای تحمیل کرده است. باید تأکید کرد که گرایش برخی طرفها به جنگ، علت اصلی آن است. تهدیدهای مطرح شده توسط دولت ترامپ، اعزام ناو هواپیمابر آبراهام لینکلن و بمب افکنهای بی 52 و استفاده مجدد از موشکهای پاتریوت موجب افزایش بی سابقهای از تنش در حافظه معاصر شده است.
این روزنامه تاکید کرد: حتی زمانی که ناو جنگی وینسنس آمریکا در سال 1988 ایرباس مسافری ایرانی را سرنگون کرد تهدیدی درباره بسته شدن تنگه هرمز وجود نداشت؛ اما اظهارات تحریک آمیز جان بولتون، مشاور امنیت ملی ایالات متحده و به دنبال آن اعزام ادوات و نفرات بیشتر آمریکا به حوزه خلیج فارس باعث شد این منطقه را روی خط آتش قرار گرفته و وضعیت دوباره تکان بخورد. سپس حوادث اخیری که در آن تعدادی از نفتکشها هدف قرار داده شده بود احتمالهای جنگ را تقویت کرد با اینکه هنوز معلوم نیست که این حملات را چه کسی انجام داده باشد.
القدس العربی نوشت: آیا در ایران علاقهای به این کار وجود دارد در حالی که رهبران آن تصمیم گرفتهاند که از جنگهای مسلحانه که 30 سال پیش کشورشان را نابود کرده است، اجتناب کنند؟
به عقیده الشهابی، مشکل این است که ائتلاف انگلیس و آمریکا در جستجوی توجیهاتی برای ایجاد حضور نظامی و کنترل عملی بر منطقه، به ویژه مسیرهای نفتی آن است. هنوز در حافظهها کاری را که این ائتلاف برای ساخته و پرداخته کردن دلایل جنگ علیه عراق در سال 2003 کردند باقی است با این ادعا که عراق سلاحهای کشتار جمعی در اختیار دارد. وقتی که جنگ با سرنگونی نظام صدام حسین به پایان رسید، مشخص شد که عراق سلاح کشتار جمعی ندارد. آیا غربیها برای این جنگ ویرانگر عذرخواهی کردند؟
به نوشته القدس العربی، تشدید تنش اخیر با ایران از سوی سه طرف است که یک دستورالعمل مشترک را دنبال میکنند، اولا دولت ایالات متحده به ریاست دونالد ترامپ، که پیش از پیروزی در انتخابات از ورود شهروندان هفت کشور مسلمان به قلمرو ایالات متحده ممانعت کرد. دوم، ائتلاف سعودی-اماراتی است که رهبران آن اهداف خود را در رهبری جهان عرب قرار داده و درآمدهای امپراتوری نفت خود را برای دستیابی به این هدف به تسخیر درآورده اند و حمله به اسلام سیاسی را در پروژه سیاسی و نظامی خود قرار داده اند. سوم، رژیم اسرائیل که ایران را به عنوان اولین تهدید برای موجودیت خود میبیند، به خصوص که ایران موجودیت اسرائیل را به رسمیت نمیشناسد و دست از کمک به گروههای مقاومت برنمیدارد.
این روزنامه افزود: انفجارهای اخیری که منافع نفتی برخی کشورهای شورای همکاری را هدف گرفت و همچنین حملات پهپادی و موشکی به فرودگاه ابها عربستان و اخیرا حمله به دو نفتکش ژاپنی و نروژی عملا امنیت حوزه خلیج فارس را هدف گرفته و نقطه ضعفهای منظومه نظامی را که برای نابودی ایران آماده میشود برملا کرد. از سوی دیگر ایرانیها هر گونه ارتباط با این حملات را رد و بر مسئولیت خود برای حفظ امنیت خلیج فارس تاکید میکنند چرا که نیمی از سواحل آن به ایران اختصاص دارد. بنابراین بعید نیست این حملات از سوی قدرتهایی که امیدوار به رویارویی نظامی بین ایران و ایالات متحده هستند ساخته و پرداخته شده باشد.
نویسنده بر این باور است که طرفهای جنگ طلب در حال ایجاد حوادثی هستند که موجب سردرگمی، هرج و مرج و اتحاد بیشتر ائتلاف انگلیس-آمریکا برای تشدید فشار بر ایران، از جمله اقدام نظامی خواهد شد. آمریکا فقط برای تامین امنیت عبور نفتکشها برای امنیت خلیج فارس اهمیت قائل است و زمانی که خواستار روابط نزدیک با ایران میشود از سر غرور و متکبرانه، این کار را انجام میدهد. این تلاشها را پس از آن بکار گرفته که از توافق هستهای عقب نشینی کرد، تحریمهای اقتصادی شدیدی را علیه تهران تحمیل کرد و به هر طریقی از جمله تروریسم، درصدد نفوذ به مرزهای ایران برآمد.
القدس العربی نوشت: ترامپ گمان میکرد که فشارهای او جمهوری اسلامی را وادار به بالا بردن پرچم سفید میکند و وقتی هیچ کدام از این اتفاق نیفتاد، مسئله گفتوگو را مطرح کرد، علاوه بر اینکه تحریمها را باقی گذاشت. ایرانیها در خفا و آشکار این را رد کردند. آبه شینزو، نخست وزیر ژاپن، شاید انتظار پاسخی را که از آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب جمهوری اسلامی شنید، نداشت. پاسخی که آشکارا و قاطعانه پیشنهاد آمریکا مبنی بر یک گفتوگو در فضای اجبار و تهدید و پس از تمام اقدامات سرکوبگرانه علیه ایران را رد کرد.
القدس العربی تاکید کرد: منطقه خلیج فارس در معرض بسیاری از مشکلات است که سیاست آمریکا آن را پیچیدهتر و دردناکتر کرده است و بعید نیست که آمریکا و عوامل آن در پشت عملیاتهای خرابکارانه اخیر در آبهای اخیر خلیج فارس بوده باشند به عنوان مقدمهای برای تجاوزی دیگر که چرخه خشونتی را که آمریکا تشویق به آن کرده یا دستکم هیچ کاری برای توقف آن نمیکند تکمیل شود.
در پایان یادداشت آمده است: امنیت منطقه خلیج فارس برای آمریکایی که اسرائیل را برتر از هر چیز قرار داده اولویت محسوب نمیشود، آمریکا سردمدار سرکوب، استبداد و تجاوز بر ملتهای مظلوم شده است و دماغ ارزشهای دموکراتیک و حقوق بشر را به خاک مالیده است در مقابل پولهای نفتی ائتلاف سعودی-اماراتی که به تجاوز علیه ملتهای عرب در بحرین، مصر، سوریه، یمن، لیبی و سودان ادامه میدهند. بعد همه اینها گفتوگو چه معنا میدهد؟