به گزارش ایسنا، این فارسیآموزان که در هشتاد و هفتمین دوره دانشافزایی زبان فارسی شرکت کردهاند، تا کنون از اماکن فرهنگی و تاریخی تهران همچون کاخ گلستان، برج آزادی و برج میلاد بازدید داشتهاند.
گزارش روابط عمومی بنیاد سعدی از بازدید این فارسیآموزان از مکانهای فرهنگی و تاریخی تهران در پی میآید:
کاخ گلستان و آیینهکاریهای شمسالعماره
اولین بازدید این فارسیآموزان که از کشورهای روسیه، ترکیه، ایتالیا، پرتغال، آلمان، پاکستان و... برای یادگیری زبان فارسی به ایران آمدهاند به کاخ گلستان اختصاص یافت. دریا دختر جوانی از ترکیه است که یادگیری زبان فارسی را تنها چند ماه است آغاز کرده است و تا کنون سفری به ایران نداشته است، میداند نامش، نامی فارسی است، همه چیز برایش جالب توجه است اما یکی از نکات جالب کاخ گلستان در نظر او آیینهکاریهای درون شمسالعماره است. توصیف او به فارسی اینگونه است: "آیینهها در کنار هم قشنگ بودند."
آیینهکاریها توجه دختر ایتالیایی را نیز به خود جلب کرده است. او میگوید "در ایندیا نیز شبیه این آیینهها بود" معادل واژه ایندیا را که هند است به او یاد میدهم.
دخترانی که از ترکیه آمدهاند با یکدیگر به زبان ترکی صحبت میکنند که با سوال من درباره کاخ گلستان مواجه میشوند. "نقاشیهای دیوارها را دوست داشتم. خیلی قشنگ است" این جملهای است که گلشاه دختر جوان ترک بر زبان میآورد.
پسر ایتالیایی که مشغول تحصیل در رشته ایرانشناسی در کشور خود است، به دوره قاجار علاقهمند است و کاخ گلستان را بخشی از تاریخ این دوره میداند.
کاخ گلستان آنقدر جاذبه های دیدنی زیادی دارد که حتی گرمای هوا نیز مانع آن نمیشود که فارسیآموزان از عکس یادگاری گرفتن در کنار در و دیوارها دست بکشند. در این میان معلمان آنها تلاش دارند تا آنها را به گفتوگو با زبان فارسی عادت دهند.
تهران و برجهایی که نماد آن هستند
دو برج میلاد و آزادی هر کدام به نوعی نماد شهر تهران هستند. شهری که به اعتقاد فارسیآموزان هم بسیار ترافیک دارد و هم خیلی مدرن است. تصور آنها از تهران چنین چیزی نبود گرچه به فارسی تنها میتوانند بگویند "فکر نمیکردم اینقدر بزرگ باشد". در برج میلاد پرطرفدارترین بخش، بالکن طبقه بالایی است که میتوان از میان تلسکوپ، بخشهای مختلف پایتخت را مشاهده کرد.
از نظر لوانا دختر ایتالیایی که در دانشگاه خود تاریخ و فرهنگ آفریقا و آسیا میخواند برج میلاد ارتفاع زیادی دارد که همین برایش جالب است. او هنوز در زبان فارسی در ابتدای راه است و میگوید "برج میلاد خیلی بلند بود و در آسانسور گوشهایم..." و چون واژه مناسب آن را نمیداند میخندد. فرهنگ آسیا و بخصوص ایران برای او جالب است. نگران یادگیری زبان فارسی است اما در عین حال برایش لذتبخش است.
بخش دیگری از این بازدید به بخش گالری هنری و صنایع دستی اختصاص دارد. در این بخش صنایع دستی نقاط مختلف ایران گردآوری شده و به فروش میرسند.
صنایع دستی نظر فارسیآموزان را به خود جلب کرده و همه میخواهند بدانند آیا قیمتها مناسب است یا خیر . موضوع قیمتها بهانهای برای صحبت به زبان فارسی با مسئولان این غرفه است. با لهجههای خاص خود میپرسند "گران نیست؟ تخفیف ندارد؟" آنا، دختر دانشجوی جوانی که از روسیه آمده است مجذوب آثار و صنایع دستی شده اما میگوید "برای من گران است". پس از گذشت یکی دو ساعت از بازدید برج میلاد، از فارسیآموزان با شیرینی مخصوص ایران و آبمیوه پذیرایی میشود. این شیرینی توجه چند نفر از آنها را جلب کرده و میخواهند نام آن را بدانند.
کریستین فارسیآموز آلمانی که دو سالی است در ایران زندگی میکند و به بسیاری از شهرهای ایر ان سفر کرده است، می گوید" هیچ چیز مثل شیرینیهای یزد نمیشود. شیرنیهای یزدی خطرناکند چون آنقدر خوشمزه هستند که ممکن است من دیابت بگیرم. من در جایی خواندهام در یزد بیشترین دیابت وجود دارد چرا که خیلی شیرینی میخورند".
با شیما دختر ترکیهای صحبت میکنم. از نظر او وجود این برج در تهران خیلی جالب است و به خصوص از برنامههای فرهنگی و هنری که در برج میلاد اجرا میشود، خوشش آمده است. نکتهای که اغلب فارسیآموزان خارجی به آن اشاره دارند، این است که فکر نمیکردند تهران چنین شهر پیشرفته و بزرگی باشد.
زمان بازدید از برج آزادی به ساعتهای بعدازظهر میرسد. ساختمان این برج از نظر بسیاری از آنها جالب توجه است اما آفتاب آنقدر شدید است که زمان عکس گرفتن به تقلید از معلمان فارسی خود میگویند "زود باشید، زود، تند، آفتاب است". در داخل برج، گالری مجسمههای کوچک با لباس نواحی مختلف است که توجه آنها را جلب کرده است. پنجرههایی با شش ضلع در طبقه بالای برج مکانی است که اغلب به عکس گرفتن در کنار آن علاقه دارند.
فرصتی خوب برای آشنایی با فرهنگ ایران و یادگیری زبان فارسی
سحرگل، خانمی که از پاکستان آمده است در طی بازدید خود از علاقه به ادبیات فارسی به خصوص شعرهای مولانا میگوید. هدف او از یادگیری زبان فارسی در این دوره، تقویت زبان گفتاری است. " نوشتن من خوب است. بسیاری از متن های ادبیات فارسی را خوانده ام اما در گفتار، خوب نمیتوانم حرف بزنم".
این دوره دانشافزایی برای بسیاری از فارسیآموزان که در کشور خود رشتههای ایرانشناسی، زبان و ادبیات فارسی و یا تاریخ آسیا را میخوانند فرصتی است تا به تقویت یک یا چند مهارت زبان فارسی خود بپردازند و با فرهنگ ایران نیز بیشتر آشنا بشوند.
برخی از آنها با آنکه هنوز در مکالمه زبان فارسی ضعیف هستند اما تعدادی از تعارفهای روزمره را به کار میبرند.
کریستین، مرد آلمانی، فارسی محاوره را به خوبی متوجه میشود اما دوست دارد دستور زبان فارسی را بهتر یاد بگیرد. فارسی را در آلمان یاد گرفته است و اکنون پس از دو سال زندگی در ایران، در این دوره شرکت کرده است. او کتاب ایرانشناسی بنیاد سعدی را بسیار کاربردی میداند.
برای گلشاه، شیما و دریا، دختران جوانی که از ترکیه آمدهاند، زبان فارسی لغات مشترک بسیاری با زبان ترکی استانبولی دارد و فرصتهای شغلی بیشتری با تسلط بر این زبان خواهند یافت.
فارسیآموزان پرتغالی اما شیطنت بیشتری دارند و هنوز برخی مکالمات خود را به زبان انگلیسی انجام میدهند. یکی از آنها میگوید " در آخر، روان صحبت میکنم".
اغلب آنها از میان غذاهای ایرانی که تا کنون خوردهاند کباب را بیشتر دوست دارند. برخی توانستهاند گردشی هم در تجریش که به راحتی با یک تاکسی از ساختمان بنیاد سعدی در ولنجک به آن دسترسی دارند داشته باشند و دختران فارسیآموز شال و یا مانتوهای خود را نیز از مغازههای این خیابان خریدهاند؛ پوششی که اکنون به نظر آنها تنوع و رنگهای شاد دارد و میگویند حتی ممکن است در کشور خود نیز از مانتو استفاده کنند.
هشتاد و هفتمین دوره دانشافزایی زبان فارسی تا 16 مردادماه ادامه دارد و قرار است فارسیآموزان سفری نیز به یکی از شهرهای ایران داشته باشند.