این نویسنده در گفتوگو با ایسنا، درباره ادبیات دینی و کتابسازی در این حوزه اظهار کرد: درباره ادبیات دینی در مصاحبههای قبلی صحبت کردهام و گفتن و حرف زدن دیگر فایدهای ندارد. اما کتابسازی در این حوزه بسیار انجام میشود. شارلاتانبازی در تمام بخشهای صنعتی و تجاری و سیاسی ما نفوذ کرده بود، اما چند سالی است که در بخش فرهنگی ما هم نفوذ کرده و به نظر میرسد کسی هم نمیخواهد یا نمیتواند کاری در جهت اصلاح وضع موجود انجام بدهد.
او در پاسخ به پرسشی درباره راه حلهای پیشنهادی برای اصلاح وضع موجود افزود: من اساسا انسان ناامیدی نیستم، اما در این مورد واقعا چه کاری میتوانیم انجام بدهیم؟ اصلا چه بگوییم؟ چهکسی باید جلو اینها را بگیرد، ما؟ حکومت؟ دولت؟ اینها خودشان کتابسازی و نویسندهسازی میکنند. برای نمونه عرض میکنم که یک انتشاراتی دولتی به راحتی حق و حقوق مرا ضایع کرده و بدون هیچ قراردادی یکی از رمانهای مرا به نام «درد» بایکوت کرده، پاسخگو هم نیست و حتی به تلفنهای من هم دیگر پاسخ نمیدهند. اما همین انتشاراتی صدها عنوان کتاب دینی با ژست مصلحانه چاپ میکند. اینها مصداق آیهای از قرآن کریم هستند که میفرماید؛ وقتی از آنان میپرسیم چرا در زمین فساد میکنید، در پاسخ میگویند، ما خودمان از مصلحان هستیم. غیر از دولت هم مراکز دیگری هستند که به اسم دین، خدا، پیغمبر و انقلاب بودجههای کلان میگیرند و کتابهای ضعیف و تولیدات سخیف و مبتذل بیرون میدهند تا به عنوان بیلان کاری در قبال پولهایی که گرفتهاند، ارائه دهند و هرگز نمیاندیشند یا نمیدانند که چه بر سر مخاطب میآید، یا اصلا برایشان مهم نیست.
نویسنده کتابهای «نامیرا» و «دشتهای سوزان» سپس بیان کرد: گروهی هم با بهره گرفتن از امکانات نهادهای حکومتی با نویسندهسازی و کتابسازی کسب درآمد میکنند، اما اهل هنر و فرهنگ تردید دارند که اینها دغدغه دینی و فرهنگی داشته باشند. این گروه در همه حوزهها هم فعال هستند. در حوزه کاغذ هم همه چیز دستشان است، در تولید و توزیع هم از نهادهای مختلف بودجه میگیرند و این کتابها را تولید و توزیع میکنند. بعد هم خودشان دورهم جمع میشوند و برای خودشان دست میزنند. البته شاید بتوان در این یک مورد گفت خوشبختانه هیچکس هم این آثار را نمیخواند، چون اگر کسی آنها را بخواند، بعدها دچار انحراف میشود. ناگفته نماند که در میان آثار این گروه، کتابهای ساختارمند و خوبی هم وجود دارد که پیداست نویسنده بااستعدادی پشت اثر ایستاده است، اما در میان خیل آثار ضعیف دیده نمیشود و نویسنده غالبا جوان و بااستعداد این آثار خوب هم مهجور میماند.
او درباره نویسندگان حرفهای در این حوزه خاطرنشان کرد: کتاب نویسندههای جدی در حوزه کارهای دینی، فرهنگی و هنری با تیراژ 500 تا 1000 نسخه چاپ میشود، شش ماه تا یکسال هم طول میکشد تا کتابهایشان به فروش برسد. برای همین 500 نسخه نیز آنقدر ممیزی و سانسور میخورد که از حیز انتفاع ساقط میشود؛ مانند آخرین رمان بنده که با عنوان «وامانده» در چنبره ممیزی گرفتار شده و منتشر نمیشود.
صادق کرمیار درباره آسیبهای این کتابها نیز گفت: آسیبهای این کتابسازیها را بعدها خواهید دید. از کارشناسان علوم اجتماعی و دینی بپرسید و ببینید چه آسیبهایی دارد، بپرسید زمانی که در حوزه عاشورا و دیگر کتابهای دینی، آثاری تولید میشود که وهن دین باشد، نتیجهاش چه خواهد شد؟ نتیجه اینها الان دیده نمیشود بلکه در سالهای آینده در رفتارهای اجتماعی و اقتصادی و سیاسی جامعه خود را نشان خواهد داد. مانند سیل بنیانکن، ریشه را با خود میکند و میبرد. خشک و تر با هم میسوزد و تازه آن موقع میگویند کاش به توصیه کارشناسان عمل میکردیم. کسانی که بردند و خوردند نیز با بقیه خواهند سوخت و هیچکس از این وضعیت بهره نخواهد برد.