ماهان شبکه ایرانیان

«اتاقی که آن‌جا اتفاق افتاد» / قسمت آخر

کتاب جان بولتون؛ جلوی دیدار ترامپ با ظریف را گرفتم/ ترامپ به یک دست‌دادن هم راضی بود/ مکرون مثل روباه مکار است +عکس و فیلم

بولتون می‌نویسد: بعد از این‌که شایعه شد ظریف، وزیر خارجه ایران، به محل نشست گروه ۷ می‌آید، ترامپ تصمیمش را گرفته بود که با او دیدار کند؛ از من پرسید: «به نظرت فکر خوبی است؟» گفتم: «نه قربان؛ اصلاً!»

سرویس جهان مشرق - کتاب جنجالی جان بولتون، مشاور سابق امنیت ملی ترامپ، تحت عنوان «اتاقی که آن‌جا اتفاق افتاد: خاطرات کاخ سفید [1] » بالأخره منتشر شد. طی روزهای منتهی به انتشار کتاب، رسانه‌های آمریکایی و به ویژه خبرگزاری‌های منتقد ترامپ، بخش‌هایی از این کتاب را منتشر کردند که نشان می‌داد حاوی توصیفات افشاگرانه‌ای علیه شخص ترامپ و نحوه اداره دولت کنونی آمریکاست.

جلد کتاب «اتاقی که اتفاق آن‌جا افتاد: خاطرات کاخ سفید» نوشته «جان بولتون»  (+)


سرویس جهان مشرق طی یک مجموعه گزارش، ترجمه فارسی بخش‌هایی از کتاب «اتاقی که آن‌جا اتفاق افتاد» را که در آن‌ها از ایران نام برده شده، خدمت مخاطبان محترم ارائه خواهد کرد. البته افشاگری جان بولتون علیه رئیس سابقش به هیچ عنوان به این معنا نیست که وی تمامِ یا حتی بخشی از حقیقت را بیان کرده است. بولتون نه تنها سیاستمداری به شدت افراطی و جنگ‌طلب است، بلکه به فریب‌کاری و سیاست‌زدگی در آمریکا شهرت دارد. به طور خاص آن‌چه که درباره این مجموعه گزارش باید مدنظر قرار داد، خصومت آشکار بولتون با ایران است؛ کتاب جان بولتون را نیز باید از پشت همین عینک، مطالعه کرد.  بنابراین لازم به ذکر است که مشرق صرفاً جهت اطلاع نخبگان و تصمیم‌گیران عرصه سیاسی کشور از محتوای کتاب جان بولتون این مجموعه گزارش را منتشر می‌کند و دیدگاه‌ها، ادعاها و القائات کتاب مذکور لزوماً مورد تأیید مشرق نیست.


آن‌چه در ادامه می‌خوانید، قسمت بیستم و آخر از ترجمه بخش‌های مربوط به ایران در کتاب «اتاقی که اتفاق آن‌جا افتاد» است.  مشرق پیش از این شماری از جنجالی‌ترین ادعاهای کتاب جان بولتون را منتشر کرده است که گزارش آن را می‌توانید از این‌جا بخوانید. همچنین قسمت‌های قبلی مجموعه گزارش کنونی را می‌توانید از لینک‌های انتهای همین گزارش بخوانید.

توضیحاتی درباره کتاب جان بولتون علیه ترامپ [دانلود]

قسمت بیستم و آخر/

طی ساعات اولیه روز جمعه، 23 آگوست، [برای فراهم کردن مقدماتِ سفر ترامپ به فرانسه برای شرکت در نشست گروه 7 [2] ] عازم [شهرِ] «بیاریتز» [در فرانسه] شدم و بعد از چندین ساعت پرواز، اوایلِ شب به آن‌جا رسیدم تا آماده‌سازی‌های لازم را برای وارد شدن ترامپ در اواسط روز شنبه انجام بدهم. ترامپ ساعت یک‌ونیم به هتلش رسید و به شکل غیرمنتظره‌ای شنیدیم ساعت دوی بعدازظهر ناهار را با مکرون صرف خواهد کرد؛ که قبلاً برنامه‌ریزی نشده بود. من قولِ جلسات دیگری را داده بودم که آن‌ها را با عجله لغو کردم و خودم را به «هتل دو پالِه»، محل اقامت سران گروه 7، رساندم.

عکس دسته‌جمعی سران گروه 7 و مهمانان اجلاس سال 2019 این گروه در «هتل دو پالِه» در شهر «بیاریتز» فرانسه (+)

تصویری از پشت صحنه‌ی عکسِ قبل با نمایی از ساحل‌کنار  «هتل دو پالِه» محل برگزاری نشست سال 2019 گروه 7 در شهر بیاریتز فرانسه (+)

وقتی رسیدم، ترامپ و مکرون پشت میزی در ایوان نشسته بودند و در حال برگزاری کنفرانس رسانه‌ای بودند. بقیه‌ی اعضای هیأت‌های فرانسوی و آمریکایی، دور یک میزِ جداگانه در همان نزدیکی جمع شده بودند. چیزی که من تا روز بعد، یعنی یک‌شنبه، نفهمیدم، این بود که ایران تقریباً تنها موضوع بحث بین مکرون و ترامپ بوده است؛ به خصوص این‌که آیا ترامپ باید با ظریف دیدار کند یا نه. ظریف راهیِ بیاریتز شده بود؛ احتمالاً از پاریس می‌آمد، چون روز قبل از آن در پاریس با مکرون دیدار داشت و فرانسوی‌ها او را همان‌جا نگه داشته بودند. ترامپ بعداً به آبه [نخست‌وزیر ژاپن] گفت ناهار دونفره‌اش با مکرون، بهترین یک‌ونیم ساعتِ عمرش بوده است.

صبحٍ یک‌شنبه، ترامپ و بوریس جانسون صبحانه را با هم صرف کردند؛ این، اولین ملاقاتِ آن‌ها بعد از انتخاب جانسون به عنوان نخست‌وزیر انگلیس بود. ناچار، موضوع عراق مطرح شد و جانسون، دوستانه و به شوخی، گفت: «من با رئیس‌جمهور [ترامپ] موافقم که «دموکراسی‌سازی» [تلاش برای برقراری دموکراسی در کشورهای مختلف] اشتباه بوده است. جان [بولتون]، به نظر تو دوران تغییر رژیم تمام شده؟» خندیدم و گفتم: «خب، این موضوعِ حساسی است»، اما به این نکته هم اشاره کردم که پیگیریِ «تغییر رژیم» در برخی موارد با «ترویج دموکراسی» یا «ملت‌سازی» [برقراری ثبات در یک ملت با استفاده از قدرت حکومت] نیست. ترامپ بدون مقدمه گفت: «جان کارش را خوب انجام داده. وقتی وارد اتاق می‌شود، شی جین‌پینگ و بقیه [ی دشمنان آمریکا] به خودشان می‌آیند.» این حرفش همه را مشعوف کرد. بعد، به من نگاه کرد و گفت: «باور کن.» خوش گذشت؛ همان چند لحظه.

دیدارهای گروه 7 تا ناهارِ روز یک‌شنبه ادامه داشت؛ تا این‌که بمب خبری منفجر شد؛ این شایعه در مرکز همایش‌های «بِلویو» پیچید که ظریف سوارِ هواپیما شده و به زودی در بیاریتز فرود می‌آید. در حالی که سعی می‌کردیم صحت‌وسقم این ادعا را بفهمیم، ایمیلی از پمپئو دریافت کردم که خواسته بود فوراً با او تماس بگیرم. حدود 3:40 بعدازظهر به او زنگ زدم. گفت نتانیاهو همین الآن تماس گرفته و گفته اسرائیل، شب قبل در سوریه علیه تهدیدات ایران حمله هوایی انجام داده است. البته اتفاقِ نادری نبود؛ اسرائیل، بر خلاف دولت ترامپ، درباره عملیاتِ پیش‌دستانه برای نابود کردن تهدیدات، تعلل نمی‌کرد [3] .

تصویرِ رسمیِ کاخ سفید از نشستِ کاریِ اجلاس سال 2019 گروه 7 با موضوع «اقتصاد جهانی، سیاست خارجی و مسائل امنیتی» در مرکز همایش‌های  «بِلویو» در «هتل دو پالِه» در شهر «بیاریتز» فرانسه (+)

بعد از بحث درباره سیاستمان پس از حمله اسرائیل، آن‌چه را درباره‌ی آمدن ظریف به بیاریتز شنیده بودم به پمپئو اطلاع دادم؛ هیچ چیزی در این‌باره نشنیده بود. به او گفتم دوباره به بلویو برمی‌گردم و هر خبری شد، او را هم در جریان می‌گذارم. به بلویو که رسیدم، «مولوینی [4] » [مدیر دفتر مدیریت و بودجه] را پیدا کردم و او گفت از دیدار احتمالی [ترامپ] با ظریف اطلاعی ندارد، اما او هم همان شایعات را شنیده است. سپس پیامی برای «کلی‌ان شاو» [مشاور سابق ترامپ در امور گروه 7 و تجارت] فرستادم تا به ترامپ برساند؛ در این پیام، هرچه را درباره حضور ظریف در بیاریتز می‌دانستیم، توضیح دادم. شاو جوابی برایم فرستاد که در آن نوشته بود، ترامپ پیام من را دریافت کرده و می‌گوید مکرون از او دعوت کرده تا امروز با ظریف دیدار کند. شاو نوشته بود: «رئیس‌جمهور صددرصد می‌خواهد این کار را انجام دهد.»

در یکی از اتاق‌های خالیِ ملاقاتِ دوجانبه نشستم تا افکارم را متمرکز کنم. به کارکنان شورای امنیت ملی گفتم با خلبان‌ها تماس بگیرند و برنامه‌ی پروازیِ جایگزینی برای همان روز یا دوشنبه بریزند. می‌خواستم به جای رفتن به «کی‌یِف» [پایتخت اوکراین]، چند جای دیگر، و نهایتاً «ورشو» [پایتخت لهستان]، به «پایگاه هوایی مشترک اندروز [5] » [در ایالت مریلند، چسبیده به واشینگتن، جایی که هواپیمای اختصاصی رئیس‌جمهور آمریکا از آن بلند می‌شود و در آن می‌نشیند] برگردم. دلیلش را به آن‌ها نگفتم، اما قصد داشتم، اگر ترامپ با ظریف دیدار کرد، به آمریکا برگردم و استعفا بدهم. اگر می‌دانستم بعد از بازگشت به کاخ سفید استعفا خواهم داد، دیگر دلیلی نداشت این سفر را ادامه بدهم. با خودم گفتم اصلاً چرا همین الآن استعفا ندهم و خودم را راحت نکنم. ‌

به طرزی عجیب، در نشست دوجانبه‌ی بعدیِ ترامپ، با «اسکات موریسون» نخست‌وزیر استرالیا، تقریباً هیچ اشاره‌ای به موضوع ایران نشد. من همراه با اسکورتِ ترامپ به «هتل دو پالِه» برگشتم تا درباره‌ی ملاقات با ظریف، گفت‌وگویی خصوصی با ترامپ داشته باشم. تا آن موقع، ایمیل دیگری از پمپئو دریافت کرده بودم که دوباره با نتانیاهو حرف زده بود. نتانیاهو خبر ملاقات احتمالی ترامپ با ظریف را شنیده بود و اصرار داشت ساعت پنج بعدازظهر به وقت بیاریتز با ترامپ تماس بگیرد؛ چیزی تا ساعت پنج نمانده بود. بعد از رسیدن به هتل، همین‌طور که منتظر بودم تا ترامپ را در سوئیتِ خودش ببینم، دوباره با پمپئو صحبت کردم. به او گفتم هر کاری بتوانم در مورد تماسِ درخواستیِ نتانیاهو انجام می‌دهم، اما عزمم را جزم کرده بودم که برای آخرین بار با ترامپ حرف بزنم و او را از ملاقات با ظریف منصرف کنم. همزمان، نتانیاهو و «رون درمر» سفیر اسرائیل [در آمریکا] هم داشتند به من زنگ می‌زدند، بنابراین به پمپئو گفتم به آن‌ها بگوید من الآن مثل «تیپِ سبک [6] » شده‌ام [و از همه طرف دارند به من حمله می‌کنند]، اما نتیجه، هنوز معلوم نیست.

نتانیاهو: «می‌خواهید سه تهدید بزرگ علیه اسرائیل را بشناسید؟ ایران، ایران، ایران»  [دانلود]

در طبقه‌ای که سوئیت ترامپ در آن بود، مولوینی و «کوشنر [7] » [داماد و مشاور ترامپ] را دیدم. کوشنر داشت تلفنی با «دیوید فریدمن» سفیر آمریکا در اسرائیل حرف می‌زد و به او می‌گفت اجازه نمی‌دهد نتانیاهو با ترامپ تماس بگیرد. (این‌جا بود که فهمیدیم چه کسی، در تمام این مدت، جلوی تماس‌ها با ترامپ را می‌گرفته است!) کوشنر بعد از این‌که تماس را قطع کرد، توضیح داد که دو بار از تماس نتانیاهو با ترامپ جلوگیری کرده، چون به نظرش درست نیست که یک رهبرِ خارجی به ترامپ بگوید با چه کسی صحبت کند و با چه کسی نکند.

به مولوینی گفتم باید درباره عملیات نظامی شبِ قبلِ اسرائیل در سوریه و همین‌طور درباره ایران به ترامپ گزارش بدهم. مولوینی گفت ترامپ وقتی با ماشین به سمت هتل می‌آمده‌اند به او گفته مکرون از فرصت ناهار روز شنبه با ترامپ برای دعوت از او به ملاقات با ظریف استفاده کرده است. بعد، ترامپ منوچین را به میزشان دعوت کرده و ضمن صحبت درباره ظریف، پیشنهاد کرده بود منوچین به جای ترامپ با ظریف ملاقات کند. مولوینی گفت ترامپ همچنین گفته که کوشنر هم از ملاقات احتمالی با ظریف باخبر بوده است.

حدود ساعت 5:25 به همراه مولوینی و کوشنر به سوئیت ترامپ رفتم. ترامپ قبل از هر چیزی از من پرسید چرا دلم نمی‌خواسته در گفت‌وگوهای یک‌شنبه شرکت کنم. من توضیح دادم که منوچین، «کادلو [8] » [مدیر شورای ملی اقتصاد آمریکا] و «لایتایزر [9] » [نماینده دولت آمریکا در امور تجارت] به‌درستی آن روز در مباحثات شرکت داشتند، چون ما می‌خواستیم نشست گروه 7 به جای مسائل سیاسی، مجدداً روی مسائل اقتصادی متمرکز شود. ترامپ این توجیه را که دست‌کم اندکی درست بود، قبول کرد.

بعد، درباره عملیات نظامی اسرائیل به ترامپ توضیح دادم. ترامپ موضوع ظریف را پیش کشید، گفت می‌خواهد با او ملاقات کند، و پرسید: «به نظر تو فکر خوبی است؟» من جواب دادم: «نه قربان؛ اصلاً.» بعد توضیح دادم که چرا الآن زمان مناسبی حتی برای ملاقات هم نیست؛ چه برسد به کاهش تحریم‌های اقتصادی؛ و چه برسد به اعطای خط اعتباریِ 5 تا 15 میلیارد دلاری‌ای که فرانسه پیشنهاد داده و منوچین دارد درباره آن با «لومر [10] » [وزیر دارایی فرانسه] مذاکره می‌کند [11] . گفتم وقتی فشار را از روی تهران برداریم، بازگرداندن آن بسیار سخت خواهد بود (درست مثل کره شمالی). حتی یک تخفیفِ اندک اقتصادی هم برای بقای کشورهایی که تحت تحریم‌های سخت قرار دارند، کفایت می‌کند؛ در حالی که ما به هیچ وجه نمی‌دانیم این کمک، چه‌قدر رفتارهای ایران را تغییر خواهد داد.

بولتون صراحتاً اذعان دارد که تمام تلاش خود را کرده تا از هرگونه مذاکره، توافق،  یا بهبود روابط میان ایران و آمریکا جلوگیری کند (+)

ترامپ نظر مولوینی و کوشنر را هم پرسید. مولوینی با من موافق بود، اما کوشنر گفت اگر او بود، [با ظریف] ملاقات می‌کرد، چون با این کار چیزی از دست نمی‌دهیم. این آدم‌ها نمی‌توانستند به چیزی فراتر از توافقی که پیش رویشان بود، فکر کنند. بعد، ترامپ انگار که جرقه‌ای در ذهنش خورده باشد، گفت: «تا وقتی توافق کامل انجام نشود، خبری از خط اعتباری [برای ایران] نخواهد بود. من صرفاً برای این‌که آن‌ها نقض (توافق هسته‌ای) را متوقف کنند، با چیزی موافقت نمی‌کنم.» این، دقیقاً عکسِ چیزی بود که مکرون داشت پیشنهاد می‌کرد. اگرچه این حرفِ ترامپ بهتر از نتیجه‌ای بود که من می‌ترسیدم از این نشست حاصل شود، اما باز هم اصرار کردم که با ظریف دیدار نکند. ترامپ گفت: «من هنوز فکر می‌کنم باید او را ببینم. یک ملاقات خصوصی؛ شاید فقط در حدِ دست دادن.» یک بار دیگر هم از او خواستم این کار را نکند و بعد، جلسه به پایان رسید.

من و مولوینی و کوشنر از سوئیت ترامپ بیرون آمدیم و چند دقیقه دیگر با هم بحث کردیم. به آن‌ها گفت اگر مکرون فکر می‌کند که یک مؤسسه مالی معتبر منتظر نشسته تا به ایران خط اعتباری بدهد، یک تخته‌اش کم است. دست‌کم همه ما اتفاق‌نظر داشتیم که مکرون، مثل روباه مکار است و اگر هم ملاقاتی انجام بشود، تلاش خواهد کرد آن [موفقیتِ دیپلماتیک] را به نام خودش ثبت کند. بعد از این صحبت‌ها، بیش‌تر باورم شد که مولوینی تا قبل از بعدازظهرِ آن روز که خودم در مرکز بلویو با او صحبت کردم، واقعاً چیزی از این دردسرها نمی‌دانسته است.

حدود ساعت شش و پانزده دقیقه‌ی بعدازظهر برای بار سوم با پمپئو تماس گرفتم تا به او گزارش بدهم. بعد از تمام شدن گزارش من، گفت: «پس منوچین و جرد [کوشنر]، دو دموکرات، سیاست خارجی ما را مدیریت می‌کنند»؛ که به نظرم حرف درستی بود. پمپئو ادامه داد: «ما یک مشکلِ ماهیتی داریم و یک مشکلِ عظیمِ فرآیندی»؛ که هر دو واضح بودند. پمپئو گفت: «رئیس‌جمهور می‌خواهد این ملاقات را انجام بدهد و دارد از همه دنیا نظرسنجی می‌کند تا بالأخره یک نفر را پیدا کند که با او موافق باشد» (که این را هم درست می‌گفت). من گفتم اگر این ملاقات اتفاق بیفتد، بدون تردید استعفا خواهم داد؛ و حتی اگر اتفاق نیفتد هم احتمالاً باز هم این کار را خواهم کرد. پمپئو گفت: «من هم همین‌طور.» تمام شب منتظر بودم خبر ملاقات ترامپ با ظریف به دستم برسد، و انتظار داشتم یک نفر بیدارم کند و این خبر را به من بدهد. اما این اتفاق هرگز نیفتاد.

روز بعد، دوشنبه، 24 آگوست، در کمال تعجب به این نتیجه رسیدم که ملاقاتی رخ نداده است. قطعاً هیچ رسانه‌ای خبری از چنین ملاقاتی کار نکرده بود، اگرچه «ژان-ایو لودریان» وزیر خارجه فرانسه، بیش از سه ساعت با ظریف دیدار کرده بود و مکرون هم در بخشی از این نشست حضور داشت [12] . فرانسوی‌ها به کلی‌ان شاو گفته بودند مکرون گزارش این گفت‌وگوها را در ملاقاتی دونفره در اتاق ترامپ در هتل به او ارائه کرده است؛ اما ظاهراً هیچ‌کس دیگری در جریان این نشست قرار نگرفته بود. قبل از اولین دیدار دوجانبه‌ی آن روز صبحِ ترامپ، با مولوینی صحبت کردم و او گفت فکر نمی‌کند دیداری با ظریف انجام گرفته باشد. من این خبر را حدود ساعت ده‌ونیم صبح برای پمپئو ایمیل کردم و البته نوشتم نمی‌توانم احتمالِ تماس تلفنی را رد کنم؛ و همچنین نمی‌دانم آیا کوشنر یا منوچین به منظورِ ایجاد یک کانال ارتباطی برای آینده، با ظریف دیدار یا صحبت کرده‌اند یا نه. (معتقد بودم این فرضیه‌ی آخر، همان چیزی بود که مقامات ارشد اسرائیل را سراسیمه و نگران کرده بود، و صدالبته پمپئو را هم خشمگین کرد.)

هواپیمای حامل «محمدجواد ظریف» وزیر خارجه ایران، در فرودگاه شهر «بیاریتز» فرانسه (+)

در همین‌باره بخوانید:

›› برجام وزیر خارجه را بالا برد و زمین زد/ ظریف در جمع غربی‌ها خوش‌تر بود تا در میان انقلابی‌ها

نمی‌دانم صرفاً صحبت‌های من بود که مانع از ملاقات ترامپ با ظریف شد یا عوامل دیگری هم وجود داشتند، اما همین تصمیمِ ترامپ برایم کافی بود تا به خانه برنگردم، بلکه به کی‌یف سفر کنم. با این حال، مگر چه‌قدر طول می‌کشید تا ترامپ بالأخره یک اشتباه افتضاح و جبران‌ناپذیر بکند؟ ما صرفاً یک بار دیگر «روزِ حساب» را به تأخیر انداخته بودیم، اما شاید این تأخیر چندان طولانی هم نمی‌شد.


آن‌چه خواندید، قسمت بیستم و آخر از ترجمه بخش‌های مربوط به ایران در کتاب «اتاقی که اتفاق آن‌جا افتاد» نوشته جان بولتون، مشاور سابق امنیت ملی ترامپ، بود.  قسمت‌های قبلی این مجموعه گزارش را می‌توانید از لینک‌های زیر بخوانید:

› خروج آمریکا از برجام و تحریم سپاه پاسداران کار من بود

›› عجله مکرون برای امضای یک «توافق جدید» به جای برجام

›› هدف من و نتانیاهو تغییر رژیم ایران بود/ مکرون مأمور ترامپ در برجام است

› آیا روسیه خواهان خروج ایران از سوریه بود؟ / ترس بولتون از تنها گذاشتن ترامپ با پوتین

 ترامپ گفت «کار ترکیه را تمام کن» / آیا پوتین از حملات اسرائیل به مواضع ایران در سوریه خبر داشت؟

› داغی که سقوط پهپاد آمریکایی به دل بولتون گذاشت/ جزئیات استعفای «سگ دیوانه» از پنتاگون

 جزئیات سفر ترامپ به پایگاهی که ایران موشک‌باران کرد

› جزئیات تحریم سپاه پاسداران/ شورای امنیت باید قطعنامه حمله نظامی به ایران را صادر کند

› کاش توانسته بودم رژیم ایران را سرنگون کنم/ ترامپ توهم داشت همه می‌خواهند با او مذاکره کنند

›› مقابله با جمهوری اسلامی، یا با تغییر رژیم یا با حمله نظامی/ مختصات بمباران در ایران را خودم به ترامپ دادم

› اتهام‌زنی آمریکا به ایران در حوادث بندر فجیره/ به ترامپ گفتم برای واکنش نظامی آماده شود

›› آیا آمریکا در انفجار ماهواره‌بر «سفیر» نقش داشت؟ / ترامپ: خوشم می‌آید سربه‌سر ایرانی‌ها بگذارم

 با امید حمله به ایران بود که استعفا نمی‌دادم

›› ‌مذاکره با ایران فقط بعد از تغییر رژیم ممکن است

›› بعد از سرنگونی گلوبال‌هاوک فقط با حمله به ایران دلمان خنک می‌شد/ قاسم سلیمانی به انفعال ما می‌خندید

›› فرصت طلایی بولتون برای جنگ با ایران/ چرا ترامپ عملیات انتقام گلوبال‌هاوک را لغو کرد؟

›› مأمور ترامپ برای مذاکره با ایران که بود؟ / لغو حمله به ایران بولتون را به استعفا مصمم‌تر کرد

›› قاسم سلیمانی چگونه تحریم شد/ ترامپ گفت نمی‌دانم چه می‌شود، ولی می‌خواهم این کار را بکنم

›› رهبر ایران شخصاً ارتباط با آمریکا را رد کرد/ سیاست ایران «مقاومت حداکثری مقابل فشار حداکثری» بود


[1] The Room Where It Happened: A White House Memoir Link

[2] گروه هفت لینک

[3] Israel Says It Struck Iranian ‘Killer Drones’ in Syria Link

[4] میک مولوینی لینک

[5] پایگاه شکاری اندروز لینک

[6] Charge of the Light Brigade Link

[7] جرد کوشنر لینک

[8] لری کادلو لینک

[9] Robert Lighthizer Link

[10] Bruno Le Maire Link

[11] France pushes $15 billion credit line plan for Iran, if U.S. allows it Link

[12] Iranian Official Makes Surprise Appearance on Sidelines of G7 Summit Link

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان