به گزارش مشرق، صنعت نشر ایران که از ماهها پیش به دلایل مختلف با مشکلات متعدد دست و پنجه نرم میکرد، حالا در مواجهه با کرونا با چشم تردید به آینده مینگرد. تأثیر کرونا بر کسب و کارها در جهان انکارناشدنی است. در این چرخه و در ایران، صنعت نشر نیز همانند دیگر مشاغل و حرفهها با شرایطی مواجه است که تا پیش از این تجربه نکرده بود.
هرچند تلاشهایی مانند فروش آنلاین کتاب از سوی ناشران و اجرای طرحهایی مانند تابستانه و پاییزه کتاب از سوی ارشاد در این ایام اجرا شده، اما به نظر میرسد تأثیر چندانی بر وضعیت نشر کشور نداشته است. بعد از گذشت 9 ماه از بحران کرونا، میزان انتشار کتاب و خرید و فروشها نشان میدهد که این راه حلهای مقطعی دوای درد فعالان این صنعت نبوده است. برخی از ناشران به امید تغییر شرایط از انتشار کتابهای چاپ اولی خودداری میکنند تا از به اصطلاح خواب سرمایه خود جلوگیری کنند. در این میان، وضعیت بازار کتاب کودک و نوجوان به دلیل قرنطینه چند ماهه مخاطبانش، چندان دلگرمکننده نیست.
علیرضا سبحانی نسب، مدیر انتشارات جمال، در همین رابطه معتقد است که تأثیرات اقتصادی که کرونا بر صنعت نشر ایران وارد کرده است، بر محتوا و کیفیت آثار نیز تأثیر گذاشته و بازار کودک و نوجوان شاهد توزیع گسترده آثار ترجمه شدهای است که با فرهنگ و ارزشهای جامعه در تضاد است. او که این روند را «کودتای خزنده آثار ترجمه شده» توصیف کرده، معتقد است توزیع گسترده این آثار در فضای مجازی و استقبال مخاطبان نوجوان به این کتابها، سلامت جامعه را تحت تأثیر قرار خواهد داد.
به گفته سبحانی نسب؛ در حال حاضر شرایط کار برای ناشران سخت شده و بخشی از این امر، نتیجه سردرگمی ناشران از تصمیمات متعدد و غیر منسجم مسئولان است. او همچنین از اتمام فعالیت برخی از ناشران متوسط در حوزه نشر کودک و نوجوان خبر داد و گفت که عقبنشینی برخی از آنها، به حوزه نشر آسیب خواهد زد. مشروح گفتوگوی مدیر نشر جمال با تسنیم را میتوانید در ادامه بخوانید:
*آقای سبحانی حدود 9 ماه است که شیوع ویروس کرونا کسب و کارها در ایران را تحت تأثیر خود قرار داده است. این شرایط جدید بر حوزه نشر کودک و نوجوان چه تأثیری گذاشت؟
متأسفانه یک فضای سردرگمی درباره مشاغل در چنین شرایطی وجود دارد؛ به این صورت که گاه شاهد سیاستهای واحدی نیستیم و با تغییر نگاههای متعدد، گاه فرصتهای مشاغل نیز از دست میرود. ما در 9 ماه گذشته دچار سردرگمی جدی بودیم. ناشران وقتی میتوانند کتاب چاپ کنند که چکهایی که از کتابفروشان دریافت کردهاند، پرداخت شود و بازار اقبالی برای عرضه کتاب جدید داشته باشد. وقتی کتابفروشیها تعطیل است، چکهای ماه قبل را نمیتوانند پاس کنند؛ در نتیجه ناشر شرمنده چرخه تولید کتاب میشود؛ از صحاف و چاپخانهدار و کاغذفروش گرفته تا نویسنده و دیگران. این اولین مسئله است که ما سعی کردیم در سه چهار ماه اول سال با دریافت وام، کار نشر را جلو ببریم، اما با تداوم این شرایط نمیتوان ادامه داد.
الآن کتابفروشیها تعطیل است و قبل از آن نیز نیمه تعطیل بود. این تعطیلیها به دلایلی که توضیح دادم، بر روند کار ناشران نیز تأثیر گذاشته و میزان کار و تولید آنها را کاهش داده است. تولید بعضی از ناشران کلاً تعطیل شده و برخی دیگر نیز به یکپنجم کاهش دادهاند. البته این شرایط برای ناشران بزرگی که مشکل نقدینگی نداشتند، بهترین فرصت برای تولید بوده است. اما ناشران متوسط و ضعیف دچار آسیب جدی شدند. آمار کلی از چاپ و انتشار ندارم، اما اگر بخواهم درباره انتشارات خودم صحبت کنم، باید بگویم که تولیداتمان به یکسوم کاهش یافته و روند تولید کُند شده است.
وقتی زنجیره اقتصادی نشر پاره شد، تأثیرات آن به ما هم رسیده است. در حال حاضر ناشر باید پول کاغذ، گلاسه و عمده مواد چاپ کتاب را به صورت نقدی پرداخت کند. وقتی کتابفروش نتواند کتاب خود را بفروشد، نمیتواند بدهی خود به ناشر را پرداخت کند. به نظرم اتفاقی که در حال حاضر در بازار کتاب کودک و نوجوان رخ داده، بیشتر حاصل سردرگمی در برنامهریزی است.
کتاب اولین چیزی که در اجرای محدودیتها، غیر ضروری تشخیص داده میشود. نتیجه آن نیز الآن خود را نشان نمیدهد، بلکه در آینده مشخص خواهد شد. فقر تصمیمگیری و گرفتار شدن در رخوت سبب شده اقتصاد نشر آسیب ببیند.
* فکر میکنید مسئولان چه کار باید میکردند؟ شما اگر جای مسئولان بودید، چه طرحی را اجرا میکردید؟
مهم این است که وزارت ارشاد باید برای ناشران، کتابفروشیها و مردم تدابیری را بیندیشد که کتاب در دسترس عموم قرار گیرد. از سوی دیگر، میتوان با همفکری با ستاد مبارزه با کرونا بخشهای نشر را که کمتر آسیبزا هستند، باز نگاه داشت. کتابفروشیها مانند رستورانها و باشگاهها نیستند که همیشه مردم در آن در حال رفت و آمد باشند. رفت و آمد در کتابفروشیها به این شکل نیست که تراکم داشته باشد؛ به خصوص در این ایام.
وزارت ارشاد وامی برای جبران خسارتهای کتابفروشیها به آنها اعطا کرده است، اما این وام تمام خسارت آنها را جبران نمیکند. اعلام کردهاند که قرار است آذرماه سال جاری نمایشگاه کتاب تهران به صورت مجازی برگزار شود. ای کاش تدابیری اندیشیده میشد که این نمایشگاه طی ماههای اخیر در سه نوبت برگزار میشد و مردم ارتباط بهتری با کتاب برقرار میکردند. البته من از جزئیات امر در سیاستها و تصمیمگیریها، امکانات و محدودیتها اطاع ندارم و ممکن است پیشنهاداتی که ارائه میشود، چندان هوشمندانه و دقیق نباشد. اما همه در این امر اتفاق نظر دارند که اهالی نشر از ناشر گرفته تا مراکز پخش و کتابفروشیها و نویسندگان از این شرایط آسیب دیدهاند و باید به گونهای این آسیبها و خسارتها جبران شود. در غیر این صورت تولید پایین میآید. نتیجه این شرایط را میتوان در آمار پایان سال دید که شمار آثار چاپ اولی بسیار کاهش خواهد یافت.
* در میان همکاران شما در حوزه نشر کودک، ناشرانی هم بودهاند که از ادامه کار منصرف شده باشند؟
در میان ناشران متوسط از همکارانم افرادی را سراغ دارم که از این فضا خارج شدند و کار را تعطیل کردند. این دسته از ناشران احساس کردند که در چنین شرایطی دیگر نمیتوانند به فعالیت ادامه دهند و پس از آن نیز شرایط برای آنها سخت خواهد بود. بعضی از این ناشران، ناشران باانگیزهای هم بودند که عقبنشینی آنها از فعالیت در حوزه نشر، به ضرر این حوزه خواهد بود.
*در چنین شرایطی قاعدتاً ناشر ممکن است بیشتر به کارکرد اقتصادی نشر خود فکر کند تا تأثیرات فرهنگی آن. تداوم شرایطی که توصیف کردید، چه تأثیری بر محتوای آثار گذاشته است؟ آیا باعث شده که کار بر محتوای ضعیف و زرد که عامهپسند هستند، متمرکز باشد؟
در حال حاضر دو اتفاق در حوزه نشر به ویژه در حوزه نشر کودک در حال رخ دادن است. نخست، کودتای خزنده ترجمههای بیرویه و ناهمگون با فرهنگ ماست که فروشهای اینترنتی خوبی هم دارند. اگر این آثار در چرخه توزیع هم وارد نشود، از طریق سایتهای اینترنتی به فروش میرسند. نکته دیگر، آسیب دیدن کتابهای بومی است که در آن هم مؤلف و هم ناشر آسیب میبیند و در نهایت چرخه تولید نیز از این آسیب مستثنی نخواهد بود.
گاهی از واژه «زرد» سوء استفاده میشود. نمیشود در توصیف برخی از این کتابها با استفاده از کلمه «زرد» حق مطلب را ادا کرد. کتابهایی داریم که بسیار سودآور است، حال آنکه فرهنگ، ادب، اخلاق و سلامتی جامعه ما را یک گام به جلو پیش نخواهد برد؛ حتی در برخی مواقع در تضاد با ارزشهای ماست و اخلاق و دین را از کودک و نوجوان میگیرد و اخلاق جامعه را به سمت فساد پیش میبرد.
اینها آثاری هستند که در حال حاضر به صورت مرتب چاپ میشود و برخی از آنها با تیراژ بالا نیز به فروش میرسند و بازچاپ میشوند. گاه نیز با ذائقه مخاطب نوجوان امروز هماهنگ است؛ مثلاً از زبان طنز استفاده کرده است. خروجی آن چه میشود؟ نوجوان به این نکته آگاهی ندارد که این کتاب جهانبینی او را تغییر میدهد. با سوداگری یک ناشر که به دنبال پول درآوردن است، برای قشر جدی جامعه که به سراغ این اثر رفتهاند، دیگر ارزشها تغییر خواهد کرد و رنگ میبازد. این آثار اخلاق را در پای یک سری از آزادیها که با تمسخر دیگران صورت میگیرد، ذبح میکنند.
بسیاری علاقهمند هستند که در خیابان انقلاب برج بسازند. با این دست از کتابها نه یکی، که چند برج میتوان ساخت. اما با این کتابها نمیتوان فرهنگ ساخت، نمیتوان اخلاق جامعه را ساخت؛ بلکه میتوان با آن فرهنگ و اخلاق را خراب کرد. نمیخواهم بگویم که همه این آثار مغرضانه است، اما بخشی از آنها به صورت دقیق به سمت اباحهگری و نابودی افتخارات ملی پیش میرود.
اکثر این آثار بیشتر جنبه مادی دارند و پول درآوردن از این راه، شیرینتر از پول کباب است. ناشر به جای اینکه رستوران بزند و کباب تولید کند، کتاب منتشر میکند و میگوید شأن و پرستیژ کتاب بیشتر از کباب است؛ حال آنکه او دارد گوشت خوک عقیدتی و اخلاقی را در میان کتابهای خود میگذارد و به خورد نسل جوان و نوجوان میدهد.
در مجموع میتوان گفت که خسارتها در بخش نشر کودک و نوجوان را میتوان از دو وجه مورد بررسی قرار داد؛ نخست وجه اقتصادی آن است. اقتصاد نشر در ماههای گذشته آسیب دید و تراکنشهای صنعت نشر دچار مشکل شد. از سوی دیگر، نشر تنها جنبه اقتصادی ندارد. چرخه نشر باعث تولید دانش در جامعه هم میشود و از این لحاظ نیز جامعه را یک گام به سمت جلو پیش میبرد که متأسفانه تحت تأثیر این شرایط قرار گرفته است. ضربهای که در حوزه اقتصادی نشر پیش آمده است، منجر به زیان فرهنگی در جامعه نیز میشود که به نظر میرسد جبران آن سخت خواهد بود.